چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۱۷۴ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیمکمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم«کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» اولین کتاب از یک مجموعه پنجاه جلدی به اسم «فلسفه و هنر زندگی» است که زیر نظر خشایار دیهیمی تولید می‌شود. این کتاب شامل چند مقاله است که به صورت خاطرات نویسنده از زندگی‌ خودش و زنان اروپای شرقی در زمان حاکمیت کمونیسم روایت می‌شود.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- خوب یادم هست که همه‌ی این ماجراها چطور شروع شد. یکی از همکاران روزنامه‌نگارم، درست قبل از آنکه بازنشسته شود، در نیمه‌ی سپتامبر 1989 از مرز اتریش-مجارستان برگشت و در حالی که از شدت هیجان اشک می‌ریخت،‌ برایمان تعریف کرد «مردم آلمان شرقی دارن هزارتا هزارتا از مرز رد می‌شن. فکر نمی‌کردم تا زنده‌م همچین منظره‌ای رو به چشم ببینم!» من هم فکر نمی‌کردم. در این گوشه‌ی دنیا آدم را همین‌جور بار می‌آورند،‌ جوری که خیال کنی تغییر غیر ممکن است. جوری بارت می‌آورند که از تغییر بترسی که وقتی عاقبت اولین نشانه‌های تغییر آشکار شد، به آنها بدگمان باشی، از آنها بترسی، چون همیشه دیده‌ای که هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده. یادم می‌آید اولین واکنش‌ خود من به خبرهای تازه‌ی همکارم، البته بعد از خوشحالی،‌ ترس بود،‌ انگار زلزله شده باشد. به شدت دلم می‌خواست فروپاشی رژیم سابق را ببینم،‌ اما به همان شدت هم زمینِ‌زیر پایم داشت می‌لرزید. دنیایی که در آن بودم،‌ دنیایی که خیال می‌کردم ابدی، استوار و محکم است ناگهان داشت فرو می‌ریخت. (ص 22)

- اگر در اروپای شرقی بزرگ شده باشید در همان اوایل جوانی یاد می‌گیرید که سیاست مفهومی انتزاعی نیست، بلکه نیرویی است عظیم که بر زندگی روزمره مردم تاثیری تعیین کننده می‌گذارد. (ص 24)

- یک بار در صوفیه،‌ پایتخت بلغارستان، اِوِلینا داشت تدارکِ یک مهمانی را می‌دید و من هم داشتم در آشپزخانه کوچکش در آپارتمان درب و داغانی که با دوست دانشجویش در آن شریک بود به او کمک می‌کردم. او که دانشیار دانشگاه بود آنقدر حقوق نمی‌گرفت که بتواند آپارتمانی مستقل اجاره کند. سیب زمینی‌ها را پوست کندم، فکر کنم سه کیلویی می‌شدند. می‌خواست با مقداری از آنها سالاد سیب زمینی و پیاز درست کند و بقیه را تنوری کند و کنارشان هم... در واقع چیزی نگذارد و همان‌طور بیاوردشان سر میز. خودش به این می‌گفت سفره‌ی رنگین سیب‌زمینی. گاهی طنز تنها راه غلبه بر فشار عصبیِ سرکوب شده است. (ص 47)

- اولینا می‌گفت: «این خوراک ماست،‌عادت داریم با هر وعده قدری سیاست بیندازیم بالا. با صبحانه،‌ انتخابات، با ناهار، یک بحث پارلمانی و با شام اخبار شبانگاهی که یا به آن می‌خندیدیم یا از شندین دروغ‌هایی که حزب کمونیست علی رغم همه‌ی اتفاقاتی که افتاده می‌خواهد به خوردمان بدهد حرص می‌خوریم.» شاید این مردم بتوانند بی‌غذا یک جورهایی سر کنند -چون خیلی گران است یا چون چیزی گیر نمی‌آید که آدم بخرد،‌ یا به هر دو دلیل. شاید بتوانند بدون کتاب و اطلاعات سر کنند اما بی‌سیاست اموراتشان نمی‌گذرد. (ص 48)

- خیلی طول کشید تا فهمیدم محدود کردن خود در دایره‌ی هر نوع جهان بینی، می‌تواند ما را گرفتار فقر و رنج کند. (ص 113)

- چیزی که به یاد می‌آوردم دوران فقر و محرومیت بود، دورانی که در آن فقر به نظر وحشتناک نمی‌آمد فقط به این دلیل که تقریبا همگانی بود -آن را عادلانه می‌دانستیم. اما وحشتناک این بود که ما حتی نمی‌دانستیم که چیز بهتری هم وجود دارد. (ص 118)

اسلاونکا دراکولیچمشخصات کتاب

 عنوان: کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

نویسنده: اسلاونکا دارکولیچ

ترجمه: رویا رضوانی

نشر: گمان

مجموعه: هنر و زندگی

چاپ اول 1392

288 صفحه

قیمت: 12800 تومان


پ.ن: کتاب خوبی و روانی بود. روایت‌‌های زنانه از سختی زندگی در کشورهای کمونیسیتی که گاهی اشتراکات زیادی می‌توانستی در بین آنها پیدا کنی.
پ.پ.ن: در پست‌های قبلی کتاب «بخشودن»‌ از این مجموعه را معرفی کرده بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

بخشودن

بخشودنبخشودن

«بخشودن» دومین کتاب از یک مجموعه پنجاه جلدی به اسم «فلسفه و هنر زندگی» است که هدفش پرداختن به موضوعات روزمره از نگاه فلسفی است. مدیریت این مجموعه بر عهده خشایار دیهیمی است.

برخی از جملات کتاب

 - همان گونه که ژان آمری، از بازماندگان آشویتس، می‌گوید شخصی که شکنجه می‌شود الی الابدشکنجه شده می‌ماند. (ص 26)

- در برخی موارد واقعا ضروری است که شخصی را ببخشیم: وقت‌هایی که صدمه‌ی وارده خیلی حاد نیست، وقت‌هایی که صدمه زننده احساس ندامت می‌کند و عذرخواهی می‌کند و در صدد جبران برمی‌ِآید. و وقت‌هایی که بخشودن و آرزوی خیر کردن برای صدمه زننده دیگران را در معرض صدمه‌های بعدی قرار نمی‌دهد. (ص 60)

- بخشودن لزوما مجازات را منتفی نمی‌کند. آنچه بخشودن منتفی می‌کند مجازات خطاکار صرفا برای رضایت خاطر قربانی است، صرفا برای ارضای این میل او به تحمیل درد و رنج بر فرد خطاکار. چنین میلی چیزی است که فرد بخشاینده باید به هنگامی که بخشودن را برمی‌گزیند وانهد. (ص 180)

دیوید مک ناتونمشخصات کتاب

عنوان: بخشودن

نویسندگان: ایوگارارد و دیوید مک ناتون

ترجمه: خشایار دیهیمی

نشر: گمان

چاپ اول 1392

240 صفحه

قیمت: 11000 تومان


پ.ن: به نظرم موضوعش برای حال و هوای جامعه ما خوب بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

مرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

مرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و نا پدید شدمرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و نا پدید شد

کتاب داستانِ پرماجرا و جذابی دارد. شخصیت اول داستان پیرمردی به نام آلن کارلسن است که در تولد صد سالگی از پنجره اتاقش در خانه سالمندان فرار می‌کند. فصل‌های داستان به دو قسمت کلی تقسیم می‌شوند. در یک فصل ماجراهای آلن بعد از فرار روایت می‌شود و در فصلی دیگر به ماجراهای آلن بعد از تولد می‌پردازد. راوی دانای کل است و این فصل‌ها به صورت یکی در میان می‌آیند. زبان طنز و سرنوشت پرماجرای آلن که با اتفاقات واقعی تاریخی پیوند می‌خورد باعث جذاب تر شدن کتاب می‌شود. در مورد پرماجرا بودن زندگی آلن همین بس که برای ساختن بمب اتم به اپنهایمر مشاوره می‌دهد و در جایی دیگر همسر مائو را از مرگ نجات می‌دهد و حتی در یکی از ماجراهایش به ایران می‌آید و توسط ساواک دستگیر می‌شود!

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

 - مادرش از سرطان مرد- که یولیس را غصه‌دار کرد- و کمی بعدش هم باتلاقی که پدرش می‌خواست گوساله‌ی ماده‌ای را از آن نجات دهد ابوی را هم بلعید. این هم یولیس را غصه‌دار کرد، چون آن گوساله را خیلی دوست داشت.  (ص 20)

- در آغاز فرایند عضوگیری در زندان خوب پیش می‌رفت. اما بعد نامه‌ای که مامانِ رئیس برایش فرستاده بود تصادفا در زندان دست به دست شد. مامانش از جمله نوشته بود پرگونار کوچولویش باید مراقب باشد که در زندان قاطی آدم‌های بد نشود، باید مراقب لوزه‌های حساسش باشد و او منتظرش است تا وقتی بیرون آمد دوباره با هم گنج بازی کنند. (ص 52)

- هنوز شش سالش تمام نشده بود که پدرش دستی بر شانه‌اش گذاشت و گفت: «پسرم، باید از کشیش‌ها برحذر باشی و از آدم‌هایی که ودکا نمی‌خورند. از همه بدتر، کشیش‌هایی که ودکا نمی‌خورند.»

پدرآلن، با عمل به همین پند، قطعا روزی که مشتش را حواله یک مسافر معصوم کرد و بابت همین بلافاصله از راه‌آهن کشوری اخراجش کردند کاملا هوش و حواسش سرجایش نبود. همین هم مادر آلن را برآن داشته بود که کلام حکمت آمیز خودش را به پسرش بگوید:

«از آدم‌های مست برحذر باش، آلن. این کاری است که من باید می‌کردم.» (ص 134)

- از وجنات بُسه پیدا بود که پاسخ به پاسخ بنی به پاسخ بُسه را در آستین دارد، اما آلن به وسط پرید و گفت که آدم دنیادیده‌ای است و اگر یک چیز را یادگرفته باشد این است که منشاء بزرگ‌ترین و به ظاهر لاینحل‌ترین اختلافات روی زمین گفتگو است: «تو احمقی، نه، تویی که احمقی، نه، تویی که احمقی.» آلن گفت که راه حل غالب اوقات این است که با هم ته یک بطر ودکا را بالا بیاورند و بعد به آینده نگاه کنند. (ص 194)

یوناس یوناسنمشخصات کتاب

عنوان: مرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

نویسنده: یوناس یوناسُن

ترجمه: فرزانه طاهری

نشر: نیلوفر

چاپ اول 1391

372 صفحه

قیمت: 17000 تومان


 پ.ن: کتاب جذاب و خوبی بود فقط چند غلط کوچک نگارشی داشت که امیدوارم در چاپ‎های بعدی اصلاح شود.

پ.پ.ن: بر اساس این کتاب فیلمی با همین عنوان نیز ساخته شده استفیلم مرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و نا پدید شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

امریکا دیگر وجود ندارد

امریکا دیگر وجود نداردامریکا دیگر وجود ندارد

 

 این کتاب مجموعه‌ای از داستان‎های مختلف «پیتر بیکسل» است که از کتاب‌های مختلف (به خصوص کتاب«داستان‌های کودکان») جمع آوری شده است. امریکا دیگر وجود ندارد نام یکی از داستان‌های کتاب است.

برخی از جملات کتاب

-  داستان باید در هنگام نوشتن خود من را هم غافلگیر کند و چرخش‌هایش نباید در کلیشه‌ها و اشکال از پیش تعیین شده روی دهند. باید بتوانم هودم چرخش‌های داستان را مشخص کنم. داستان باید رویکاغذ اتفاق بیفتد. (ص 17)

- به این ترتیب:

پیرمرد صبح مدت زیادی در عکس ماند، ساعت نه آلبوم زنگ زد، مرد بلند شد و برای اینکه پاهایش یخ نکنند ایستاد روی کمد، بعد لباس‌هایش را از تو روزنامه بیرون آورد و کرد تنش. در صندلی که به دیوار آویزان بود نگاه کرد، نشست روی ساعت پشت فرش و مشغولِ ورق زدن آینه تا شد تا اینکه میز مادرش را دید.
مرد حسابی کیف می‌کرد. تمام روز مشغول تمرین و پیدا کردن نام‌های تازه بود. دیگر همه چیز تغییر نام داده بود: او حالا نه مرد بلکه پا بود، پا هم صبح، و صبح شده بود مرد. (ص 72)

- مرد هشتاد ساله، در مورد روز تولدش و اینکه حافظه‌ی خوبش را تحسین می‌کردند، گفت: «خب، بله. اما همیشه احساس می‌کنم یک چیزی را فراموش کرده‌ام.»
در بیست و دو سالگی تصمیم گرفته بود خودش را بکشد. (ص 107)

 

پیتر بیکسلمشخصات کتاب

عنوان: امریکا دیگر وجود ندارد
نویسنده: پیتر بیکسل
ترجمه: بهزاد کشمیری پور
نشر: مرکز
چاپ سوم 1391
162 صفحه
قیمت 5900 تومان


پ.ن: بیشتر داستان‌های کوتاهش را دوست نداشتم به جز داستان‎هایی که مربوط به کتاب «داستان‌های کودکان» بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

تاریخ جهان

تاریخ جهانتاریخ جهان

کتاب با زبانی ساده و روان اتفاقات تاریخی را از پیش از پیدایش تاریخ تا زمان جنگ جهانی دوم به صورت کوتاه مختصر روایت می‌کند. نام انگلیسی کتاب A Little History of the World است که به «تاریخ جهان» ترجمه شده است. کتاب نثر ساده و روانی دارد و خواندنش لذت بخش است.

برخی از جملات کتاب

- هر بار که ساکسون‌ها تسلیم می‌شدند، روز بعد از نو سلاح به دست می‌گرفتند و به نبرد خود ادامه می‌دادند. بنابراین شارلمانی بازمی‌گشت و خساراتی را به سرزمین آنها وارد می‌آورد. ولی کافی بود که به ساکسون‌ها پشت کند تا آنها دوباره خود را آزاد سازند. آنها در جنگ مطیعانه از دستورات شارلمانی پیروی می‌کردند، ولی همین که باز می‌‌گشت به سپاهیانش حمله‌ور می‌شدند. در نهایت بهای دهشتناکی برای مقاومت‌شان پرداخت کردند: به فرمان شارلمانی چهار هزار نفر از افرادشان به قتل رسیدند. ساکسون‌هایی که از مرگ رسته بودند، بی هرگونه اعتراضی به دین مسیح درآمدند، ولی زمانی بس طولانی لازم بود که بتوانند به دین عشق و محبت، هرگونه احساس مهرورزانه‌ای داشته باشند. (ص 176)

- راهبی بودایی را می‌شناسم که حکیمی سالخورده بود و در خطابه‌ای به هموطنانش می‌گفت که زمانی این سوال برایش مطرح شده بود: چرا هنگامی که شخصی لاف‎زنانه می‎گوید که وی هوشمندترین، نیرومندترین، شجاع‌ترین و با استعدادترین انسان روی زمین است، ‌شخصی بی‌شعور و معذب کننده به نظرمان می‌‌آید؛ حال آنکه اگر همین شخص به جای «من» بگوید «ما هوشمندترین، نیرومندترین، شجاع‌ترین و با استعدادترین ملت روی زمین هستیم» هموطنانش او را شورمندانه یک وطن پرست خطاب می‌کنند؟ زیرا هیچ صبغه‌ی وطن پرستانه‌ای در این سخن وجود ندارد. هر انسانی می‎تواند  به کشور خود تعلق خاطر داشته باشد، بی‌آنکه لازم باشد تاکید ورزد که بقیه ساکنان کره زمین، انسان‌هایی بی‌ارزش‌اند. هر چه افراد بیشتری مجذوب چنین اندیشه‌هایی بی‌اساسی شدند، صلح بیشتر به مخاطره افتاد. (ص 386)

- در اول سپتامبر 1939، سپاهیان آلمان وارد خاک لهستان شدند. در آن زمان من در انگلستان بودم و خود شاهد غم عمیق -و در عین حال عزک راسخ- کسانی بودم که می‌بایست دوباره پا به میدان جنگ نهند. این بار دیگر هیچ سرود رزمی نیرودهنده‎ای خوانده نمی‌شد، و هیچ‌کس رویای شکوه همه فقط وظیفه‌شان را انجام می‌دادند تا بتوانند جنون را متوقف سازند. (ص 387)

ارنست کمبریجمشخصات کتاب

عنوان: تاریخ جهان

نویسنده: ارنست گمبریج

ترجمه: علی رامین

نشر: نی

چاپ سوم 1392

404 صفحه

قیمت: 12000 تومان


 پ.ن: کتاب خیلی خوبی است و خواندنش را به شدت توصیه می‌کنم. مثل یک نخ تسبیح به اتفاقات تاریخی که به صورت پراکنده توی ذهنم ریخته شده بود، نظم می‌داد.

 پ.پ.ن: فقط یک نکته منفی کوچولو هم داشت، با اینکه کتاب چاپ سوم بود و انتشارات معتبر نی آن را منتشر کرده، اما کتاب هنوز در صفحاتی از کتاب غلط‎های املایی دیده می‌شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

بارون درخت نشین

بارون درخت نشین بارون درخت نشین

این کتاب اولین سری از سه گانه «نیاکان ما» است (کتاب‌های بعدی این مجموعه «ویکنت دو نیم شده» و «شوالیه ناموجود» هستند)  داستان در مورد پسرِ یک خانواده نیمه اشرافی به اسم «کازیمو» است که در سن دوازده سالگی به خاطر لجبازی با خانواده، تصمیم می‌گیرد بالای درختان زندگی کند. اما پس از مدتی تصمیم می‎گیرد هرگز پایش را روی زمین نگذارد. راوی داستان برادرش محافظه کارش است که به صورت دانای کلِ محدود داستان را روایت می‌کند.

برخی از جملات کتاب

- کارهای برجسته‌ای که آدمی به پیروی از وسوسه‌ای درونی می‌کند باید ناگفته بماند؛ همین که آن را به زبان بیاوری و از آن لاف بزنی چیزی بیهوده و بی‌معنی جلوه می‎کند و پست و بی‎مقدار می‌شود. (ص 66)

- شمار زغالکاران بیشتر بود، ولی دزدان دریایی سلاح‎های بهتری داشتند. شاید همه نه. زیرا همه می‎دانند که در برابر شمشیر هیچ سلاحی بهتر از بیل نیست. (ص 168)

- گفته‌ها و حرکت‌های همه‌ی آن رانده شدگان حالتی غمگین و افسرده داشت که تا اندازه‎ای طبیعی بود، اما ساختگی نیز می‌نمود: بسیار دیده شده است که مردمانی که برای آرمانی نه چندان روشن و مشخص مبارزه می‌کنند مجبورند برای گنگی و سستی انگیزه‌هایشان ظاهری جدی به خود بدهند. (ص 191)

- جایشان تنگ بود و گهگاه یکدیگر را در برمی‌گرفتند. لبانشان به هم رسید. نخستین بوسه را کوزیمو زد. بدینگونه عشقشان آغاز شد. کوزیمو خوش و گیج و منگ بود؛ دختر نیز خود را خوشبخت حس می‌کرد، اما هیچ شگفت زده نبود (دختران هیچ کارشان اتفاقی نیست). (ص 194-195)

- آنچنان از ساختن چیزهای تازه خوشش می‌آمد که حتی برای کارها و مراسمی هم که نویسندگان مورد علاقه‌اش آنها را ناپسند می‌دانستند وسیله لازم را ساخت. از جمله چون می‎دید که بسیاری از آن رانده شدگان مومن‌اند و می‌خواهند هر هفته آیین «اعتراف» را به جا آورند، سوراخی در تنه درختی کند و پرده‌ای از آن آویخت و آن را به صورت «اعترافخانه» درآورد. (ص 197)

ایتالو کالوینومشخصات کتاب

عنوان: بارون درخت نشین
نویسنده: ایتالو کالوینو
ترجمه: مهدی سحابی
نشر: نگاه
320 صفحه
چاپ 1391
قیمت: 14000 تومان


 

 پ.ن: تقریبا شبیه بقیه‌ی کارهای کالوینو است. روایتِ روان داستان و زبان طنز از نکات خوب کتاب بود. اما به نظرم داستان کمی طولانی شده بود و از یک جایی به بعد جذابیتش کم می‌شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

مدرک

مدرکمدرک

این کتاب جلد دوم از سه گانه دوقولوهاست و قبل از خواندن آن باید جلد اول (دفتر بزرگ) را بخوانید. داستان با روایت یکی از برادرها شروع می‌شود. زبانِ کتاب همچنان ساده و روان است اما فصل‌ها طولانی‌تر شده و آن ضرب آهنگ تند و جذاب جلد اول را ندراد، اما همچنان جذاب و خواندنی است.

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- بیرون باران می‌بارد. وارد کافه‌ی سوم می‌شود، باز هم سه لیوان سفارش می‌دهد. تا شروع می‌کند به ساز زدن، سرها طرف او برمی‌گردند، بعد دوباره فرو می‌روند توی لیوان‌ها. اینجا، آدم‌ها می‌نوشند، اما حرف نمی‌زنند. (ص27)

- وقتی کافه‌ها بسته‌اند حس می‌کنم تو این شهر گم شده‌ام. (ص 51)

- بچه می‌گوید: یک قصه‌ی دیگر بگو.

- باید بروم کار کنم.

- شب‌ها، کار نیست.

- واسه من، همیشه کار هست. باید خیلی پول دربیاورم.

- پول به چه دردی می‌خورد؟

- باهاش هرچی که سه تایی لازم داریم می‌خریم.

- لباس و کفش؟

- آره و همین‌طور اسباب بازی، کتاب و صفحه گرامافون. (ص 53)

- شما چطور پتر؟ شما هم یک بار مجبور می‌شوید به بعضی سوال‌ها جواب بدهید. بعضی وقت‌ها تو گرد همایی‌های سیاسی شما شرکت کرده‌ام. شما سخنرانی می‌کنید، مردم برای‌تان دست می‌زنند. واقعا به چیزی که می‌گویید باور دارید؟

- مجبورم باورشان کنم؟

- ولی ته دلتان، به چی فکر می‌کنید؟

- من فکر نمی‌کنم. نمی‌توانم به همچین جسارتی دست بزنم. ترس از بچگی تو وجودم است. (ص 100)

آگوتا کریستفمشخصات کتاب

عنوان: مدرک

نویسنده: آگوتا کریستف

ترجمه: اصغر نوری

نشر: مروارید

چاپ سوم 1393

200 صفحه

قیمت: 8800 تومان


پ.ن: به نظرم نسبت به اولین کتاب از این سه گانه (دفتر بزرگ) کمی ضعیف‌تر بود. ‏فصل‌هایش طولانی‌تر شده بود و ضربه‌ها و غافلگیری‌های نفس‌گیری که در جلد اول کتاب به خواننده وارد می‌کرد کمتر شده بود.‏ البته هنوز جذابیت‌های داستانی‌اش به اندازه‌ای بود که آدم از خواندنش لذت ببرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

سومین پلیس

 سومین پلیسسومین پلیس

در همان صفحات ابتدایی کتاب راوی توضیح می‌دهد که پیرمردی را به قتل رسانده است و به نظر می‎رسد ماجرای قتل و به دست آوردن پولِ پیرمرد محوریت اصلی داستان باشد، اما هرچقدر که داستان جلوتر می‎رود فضای داستان بیشتر خیال گونه و توهمی می‌شود.

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- «وجود انسان توهمی است که در خود توهمات ثانویه‌ی شب و روز را دربر دارد (دومی وضعیت غیر بهداشتی جو است به خاطر انباشت هوای سیاه) در شان انسان عاق نیست که خود را دلواپس نزدیک شدنِ موهومِ توهمِ اعظم کند که مرگ می‌نامندش.» (دوسلبی - ص 13)

- وقتی پیرمرد برگشت که نگاه کند تلمبه‌ی دیونی به پشت گردنش خورد و نقش زمینش کرد و احتمالا استخوان گردنش را هم شکست. وقتی که ری زمین میان گل و لای فرود آمد اصلا فریاد نکشید. فقط شنیدم با لحنی که انگار دارد با کسی حرف می‌زند گفت «من کرفس دوست ندارم»، شاید هم عینکم رو کنار ظرف شویی جا گذاشتم.» بعد مثل سنگ ساکن شد. (ص 26)

- تاریخِ این باور در ادبیات مردم دوران باستان ثبت شده. چهار باد اصلی داریم ئ هشت باد فرعی، هر کدوم رنگ خاص خودشون رو دارن. باد باد شرق ارغوانی و پررنگه و باد جنوب نقره‌ای براق. باد شمال مثل قیر سیاهه و باد غرب کهربایی. مردم قدیم قدرت دیدن این رنگ‌ها رو داشتن و می‌تونستن یه روز تمام با آرامش پایین تپه بنشینن و زیبایی بادها رو تماشا کنن، بالا و پایین و تغییر رنگشون، جادوی همجواری‌شون وقتی مثل روبان‌های عروسی به هم می‌پیچیدن، از زل زدن به روزنامه کار بهتری بود. (ص 47)

- گروهبان دوباره به من لبخند زد. گفت: «دو هفته پیش یه آقایی توی این اتاق بود که می‌گفت مادرش گم شده، یه خانم هشتاد و دو ساله. وقتی ازش خواستم مشخصاتش رو بگه تا من برگه‌های قانونی رو پر کنیم که تقریبا مفت از لوازم  التحریر می‌خریم، به من گفت که زهوار مادرش زنگ زده  و ترمز عقبش هم لقوه گرفته.» (ص 84)

فلن اوبراینمشخصات کتاب

عنوان: سومین پلیس

نویسنده: فلن اوبراین (برایان اونولان)

نشر: چشمه

چاپ اول بهار 1391

256 صفحه

قیمت: 7200 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

شرکت سهامی آدم‌های مصنوعی

 سیب‌های طلایی خورشیدشرکت سهامی آدم‌های مصنوعی

این کتاب شامل نُه داستان علمی تخیلی است که بیشتر داستان‎ها از کتاب «سیب‎های سرخ طلایی» انتخاب شده است. ری برادبری در این داستان‎ها نگاهی انتقادی به پیشرفت‎های علمی بشر دارد.  

برخی از جملات کتاب

- براندون نفس تازه کرد. تقریبا پی برده بود که جسد پسرش نیست. هربار که که جسد تازه‌ای پیدا می‌شد براندون می‌ترسید که پیکر بی‌جان ریچارد باشد و در عین حال آرزو می‌کرد که این طور باشد. ریچارد، کسی که خنده‌ای صادقانه، لبخندی زیبا و موهای مجعد داشت. همان ریچاردی که به سوی ابدیتی دور موج می‌زد. (ص 12)

- من از ترس عرق کرده بودم. ماهی‌ها شبیه طاووس عظیمی بودند که چترش را در سطح آب باز کرده باشد. ماهی‌ها تا نیمه شب آنجا ماندند. سپس آرام و خاموش رفتند. یک میلیون ماهی در عرض یک دقیقه ناپدید شدند. چیزی شبیه به این فکر به سراغم آمد که آنها این راه دراز را به قصد تماشای روشنایی ما طی کرده‌اند. عجیب است. اما سعی کن در نظر مجسم کنی که منظره این برج سنگی که هفتاد متر بالاتر از سطح دریاست برای آنها چه می‌تواند باشد. خدای روشنایی اشعه خود را می‌افکند و برج، فریادهای غول‌آسا سر می‌داد. ماهی‌ها دیگر هرگز برنگشتند، اما آیا فکر نمی‌کنی که آنها وقتی اینجا بودند گمان می‌کردند که در برابر الوهیت قرار دارند. ( ص30-31)

- نشست و تپانچه‌ای را که در جیب داشت لمس کرد. گران قیمت بود. ولی انسان وقتی ثروتمند باشد می‌تواند جنایت‌های تجملی را بر خود مجاز بشمارد. (ص 71)

ری برادبریمشخصات کتاب

عنوان: شرکت سهامی آدم‌های مصنوعی

نویسنده: ری برادبری

ترجمه: قاسم صنوعی

نشر: گل آذین

چاپ اول 1393

168 صفحه

قیمت: 8000 تومان


پ.ن: کتاب را دوست داشتم. داستان‎هایش جذاب، خواندنی و روان بود.
پ.پ.ن: وقتی کتاب هایی از ژانرهای مختلف ادبی می خوانم بیشتر این سوال در ذهن‌ام تقویت می شود که چرا ادبیات داستانی ایران هیچ گونه تنوع ژانری ندارد، نه پلیسی جنایی نه علمی تخیلی نه فانتزی و...‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

دروغ سوم

دروغ سومدروغ سوم 

 دروغ سوم؛ کتاب سوم از سه گانه دوقلوها است. داستانِ دو جلد اول کتاب در راستای یکدیگرند و هرکدام تقریبا به صورت مستقل نیز می‌توانند یک داستان مجزا باشند اما در جلد سوم بدون دو جلد دیگر معنی ندارد و برداشتی کاملا متفاوت نسبت به کل داستان ایجاد می‌کند.

معرفی جلد اول و دوم را می‌توانید در پست‌های زیر بخوانید.

جلد اول: دفتر بزرگ

جلد دوم: مدرک

برخی از جملات کتاب

 - برام جالب است بدانم چیزهایی که می‌نویسید واقعی‌اند یا ساختگی.

در جوابش می‌گویم که من تلاش می‌کنم قصه‌های واقعی بنویسم ولی، یک دفعه، قصه به خاطر همان واقعی بودنش غیرقابل تحمل می‌شود، از این رو مجبور می‌شوم عوض کنم. (ص 8)

- وقتی روی مرکز بمب افتاد، ما توی کلاس بودیم و هیچ آژیری در کار نبود. بمب‌ها یکی یکی دو رو برمان می‌افتادند، شاگردها زیر میزها قایم می‌شدند، من، همان‌طور ایستاده باقی ماندم، داشتم یک شعر دکلمه می‌کردم. خانم معلم خودش را انداخت روی من، افتادم زمین، هیچ چیز نمی‌دیدم، او داشت خفه‌ام می‌کرد. سعی کردم هلش بدهم به کنار، اما سنگین‌تر از همیشه شده بود. مایعی غلیظ، ولرم و شور روی چشم‌ها، دهن و گردنم جاری شد، از هوش رفتم. (ص 28)

- زمان جنگ همه سربازند، حتی روزنامه‌نگارها. مخصوصا روزنامه‌نگارها. (ص 103)

- مادر و ورونیک حسابی با هم سرگرم می‌شوند. می‌خندند و همدیگر را می‌بوسند. ورونیک ماجراهای عاشقانه‌اش را تعریف می‌کند. قصه‌های احمقانه: «آن وقت، بهم گفت، آن وقت من بهش گفتم، آن وقت سعی کرد ببوسدم.» (ص 136)

- چیزی که ما در روزنامه چاپ می‌کنیم، زمین تا آسمان با واقعیت فاصله دارد. صدبار در روز این جمله را چاپ می‌کنیم: «ما آزاد هستیم» اما در خیابان‌ها سربازهای یک ارتش بیگانه را می‌بینیم، همه می‌دانند که زندانی‌های سیاسی بی‌شماری وجود دارد، سفر به خارج ممنوع است و حتی در داخل کشور نمی‌توانیم به هیچ شهری برویم. (ص 142)

آگوتا کریستفمشخصات کتاب

عنوان: دروغ سوم

نویسنده: آگوتا کریستف

ترجمه: اصغر نوری

نشر: مروارید

چاپ اول 1393

164 صفحه

قیمت: 7500 تومان


پ.ن: به نظرم همچنان دفتر بزرگ (جلد اول) بهتر از بقیه جلدها بود. در هر جلد حجم فصل‌ها بیشتر می‌شود (اگر اشتباه نکنم دروغ سوم فقط دو فصل داشت)‏. راوی‌ها نیز با هر جلد افزایش پیدا می‌کنند در جلد سوم داستان هم از زاویه دو برادر روایت می‌شود و هم بخش کوچکی به صورت دانای کل (سوم شخص)‏. در مجموع تجربه لذت بخشی از خواندن کتاب به صورت مجموعه‌ای و سریالی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...