چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عبدالله کوثری» ثبت شده است

خاطرات پس از مرگ براس کوباس

خاطرات پس از مرگ براس کوباسخاطرات پس از مرگ براس کوباس


براس کوباس بعد از مرگ، خاطرات زندگی‌اش را برای مخاطب تعریف می‌کند. این داستان یک خطیِ کتاب است که از عنوان آن نیز مشخص است. اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.


برخی از جملات کتاب


- من نویسنده‌ای فقید هستم، اما نه به معنای آأمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد می‌نویسد.

- روزی کخ دانشگاه بر آن مرقومه‌ی ممهوره کسب دانشی را که در واقع کسب نشده بود، تایید کرد، احساس فریب خوردگی کردم، با این همه سرم را بالا گرفتم.

-  یادم هست که زیر درخت تمر هندی نشسته بودم و کتاب شاعر را روی زانویم باز کرده بودم و روحیه‌ام، درست مثل جوجه‌ی مریض، کسل بود و سر در خود فرو کرده. اندوهم را به سینه فشردم و احساس عجیبی به من دست داد، چیزی که می‌توان لذت درماندگی نامیدش.

-گفت «خیلی سمج است» و قیافه‌ش حسابی درهم رفت. یکه خوردم، خیره شدم توی صورتش و دیدم نفرتش واقعی است. بعد به این فکر افتادم که شاید من هم یک روز باعث شده‌ام که قیافه‌اش به این صورت در بیاید و فهمیدم چه تحول عظیمی از سرگذرانده‌ام. مسیر درازی را طی کرده بودم، از سماجت تا سعادت.

-خوش دارم در این صفحه، محض هشدار به اعصار آینده، این نکته را ثبت کنم که بی‌احتیاطی زنان در کلام دروغی است که مردان ساخته‌اند. زن‌ها دست کم در آشکار کردن ماجرای عاشقانه‌شان مثل دیوار ساکتند. البته، این هم درست است که با کرشمه و نگاه زیرچشمی خود را لو می‌دهند.

- اگر خواننده زنی تا اینجای کتاب پیش آمده باشد، می‌ترسم همین‌جا کتاب را ببندد و بقیه‌اش را نخواند. از نظر این خانم خواننده، با پایان ماجرای عشق، زندگی من دیگر چیز جذابی ندارد. پنجاه سال! درست است که هنوز علیل نشده، اما دیگر سرحال و قبراق هم نیست. ده سال دیگر هم بگذرد آن وقت معنی حرفی را که مردی انگلیسی گفته خوب درک می‌کنم «مشکل من دیگر این نیست که آدمی را پیدا کنم که پدر و مادرم را به یاد داشته باشد، مشکل پیدا کردن کسی است که خودم را به یاد بیاورد.»

ماشادو آسیسمشخصات کتاب

عنوان: خاطرات پس از مرگ براس کوباس

نویسنده: ماشادو آسیس

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: مروارید

چاپ چهارم 1385

303 صفحه

قیمت: 6500 تومان

......................

پ.ن: به نظرم کتاب خوبی است. سبک روایتِ داستان و شوخی‌هایی بیرون متنی‌اش من را یاد کتاب «ژاک قضا و قدری و اربابش» می‌انداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

چرا ادبیات؟

چرا ادبیات؟


این کتاب شامل سه مقاله و یک مصاحبه با ماریو بارگاس یوسا است. 


عنوان مقاله‌ها و مصاحبه به ترتیب: چرا ادبیات؟ - فرهنگ آزادی - امریکای لاتین (افسانه - واقعیت) - سرخوشی و کمال

دوستم «هانس» قبلا یک بار این کتاب را معرفی کرده بود که می‌توانید برای خواندنش اینجا را کلیک کنید.

برخی از جملات کتاب

- بارها و بارها پیش آمده که در نمایشگاه کتاب یا در کتاب‌فروشی آقایی به سراغم آمده و از من امضا خواسته و این را هم اضافه کرده که: «برای همسرم می‌خواهم، یا برای دختر جوانم، یا مادرم.» و من هم بلافاصله از او پرسیده‌ام «خودتان چی؟ اهل مطالعه نیستید؟» پاسخ همیشه یکی است: «چرا کتاب خواندن را دوست دارم، اما می‌دانید، خیلی گرفتارم.» این پاسخ را ده‌ها بار شنیده‌ام. این مرد و هزاران هزار مرد مثل او آنقدر کارهای مهم، آنقدر وظیفه و آنقدر مسئولیت دارند که نمی‌توانند اوقات ذی‌قیمتشان را به خواندن رمانی، یا مجموعه شعری یا مقاله‌ای ادبی به هدر بدهند. در نظر این گونه آدم‌ها ادبیات فعالیتی غیر ضروری است، چیزی تجملی و تنها در خور افرادی که وقت اضافی دارند.

- معتقدم جامعه‌ای بدون ادبیات، یا جامعه‌ای که در آن ادبیات - مثل مفسده‌ای شرم آور- به گوشه کنار زندگی اجتماعی و خصوصی آدمی رانده می‌شود و به کیشی انزواطلب بدل می‌گردد، جامعه‌ای محکوم به توحش معنوی است و حتی آزادی خود را به خطر می‌اندازد.

-هیچ چیز بهتر از ادبیات به ما نمی‌آموزد که تفاوت‌های قومی و فرهنگی را نشانه‌یِ غنایم میراث آدمی بشماریم و این تفاوت‌ها را که تجلی قدرت آفرینش چندوجهی آدمی است بزرگ بداریم. مطالعه ادبیات خوب بی‌گمان لذت بخش است، اما در عین حال به ما می‌آموزد که چیستیم و چگونه‌ایم، با وحدت انسانی‌مان و با نقص‌های انسانی‌مان، با اعمالمان، رویاهامان و اوهام‌مان، به تنهایی و با روابطی که ما را به هم می‌پیوندد، در تصویر اجتماعی‌مان و در خلوت وجدانمان.

«هویت جمعی» افسانه‌ای ایدئولوژیکی و شالوده ناسیونالیسم است.

- امروز شهروندان، همچون گذشته و در بسیاری از نقاط جهان امروز، ناچار نیستند هویتی را حرمت بگذارند که ایشان را در نوعی اردوگاه کار اجباری، که راه گریزی ندارد، پا در بند نگاه دارد - هویتی که به واسطه‌ی زبان، ملت، کلیسا و آداب و رسوم زادگاهشان بر آنها تحمیل شده است. از این دیدگاه باید جهانی شدن را خوشامد بگوییم، زیرا آفاق آزادی فرد را به گونه‌ای نمایان وسعت می‌بخشد.

- تلاش برای تحمیل هویت فرهنگی بر مردم همانا محبوس کردن و محروم کردن ایشان از ارجمندترین آزادی‌هاست، یعنی آزادی گزینش اینکه چه باشند، چگونه باشند و چه کسی باشند.

- کمال در ادبیات و هنر می‌تواند واقعیت داشته باشد، اما در سیاست هرگز.

ماریو وارگاس یوسامشخصات کتاب

عنوان: چرا ادبیات

نویسنده: ماریو بارگاس یوسا

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: لوح افکار

چاپ سوم 1392

96 صفحه

فیمت: 5000 تومان

.....................

پ.ن: به نظرم ویرایش کتاب در برخی جاها می‌توانست بهتر باشد، ولی روی هم رفته کتاب خیلی خوبی است و خواندنش را توصیه می‌کنم.

عبدالله کوثری

پ.ن.ن: کتاب‌های امریکای لاتین (و به خصوص یوسا) را دوست دارم با ترجمه‌هایِ عبدالله کوثری بخوانم.

پ.ن.ن.ن: در پست‌های قبلی این کتاب‌ها از یوسا را معرفی کرده بودم: گفتگو در کاتدرال، سوربز و راز قتل پالومینو مولرو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

سور بز

سور بزسور بز

داستان در دوران تاریخی دیکتاتور دومینیکن «رافائل لئونیداس تروخیو» اتفاق می‌افتد.

اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید.


برخی از جملات کتاب

- همه افسرها مثل تو نیستند. خیلی از آدم‌های قلچماق را دیده‌ام که سر بزنگاه از هم وا می‌روند. خیلی‌هاشان از ترس می‌رینند به خودشان. چون کشتن بیشتر از مردن خایه‌می‌خواهد، هرچند هیچ کس باور نمی‌کند.

- این را خودت در مورد زن‌های شوهر نکرده می‌گفتی (عجب بد آورد، بالاخره شوهری به تور نزد.) من هم به تور نزدم، پدر. یعنی نخواستم که به تور بزنم. چند تا خواستگار داشتم. توی دانشگاه. توی بانک جهانی. توی دفتر. فکرش را بکن، هنوز هم ای بسا که خاطر خواه داشته باشم. با چهل و نه سال سن! پیر دختر بودن این قدرها هم مصیبت نیست. دست کم به یک دلیل. به جای این که شوهر و بچه‌هایم را تر و خشک کنم وقتم را می‌گذارم برای مطالعه.

- در آغاز بعضی چیزها رخنه ناپذیر به نظر می‌آمد، اما بعد از خواندن، گوش دادن، تحقیق کردن، فکر کردن بالاخره توانستی سر دربیاوری که چطور میلیون‌ها آدم، له شده زیر بار تبلیغات و نبود اطلاعات، خو کرده به توحش به زور تلقین و انزوا، محروم از اراده آزاد و حتی از کنجکاوی، به سبب ترس و عادت به بردگی و چاپلوسی، قادر بودند تروخیو را پرستش کنند. نه اینکه فقط از او بترسند، بلکه دوستش داشته باشند، همان طور که بچه‌ها بالاخره دلبسته پدر و مادر می‌شوند، به خودشان می‌باورانند که شلاق و کتک به صلاح‌شان است، محض خیرخواهی است.

- همین عذاب چندین و چند ساله، یعنی فکر کردن به نحوی و عمل کردن به نحوی متضاد با آن، او را در نهانخانه‌یِ دل به آنجا کشاند که تروخیو را به مرگ محکوم کند، خود را متقاعد کند که تا وقتی تروخیو زنده است، او و بسیاری از مردم دومینیکن محکوم به این بیماری‌اند، محکوم به این که پیوسته دروغ بگویند و دیگران را فریب بدهند، محکوم به این که دو شخص در یک قالب باشند، دروغی عمومی و حقیقتی خصوصی که به بیان در نمی‌آمد.

- تونی نمی‌دانست آن زندگی چه جور است. شاید وقتی بچه بود می‌دانست، اما فراموش کرده بود. لابد زندگی قشنگی است. لابد قهوه و رُمی که می‌خورد مزه بهتری دارد، شنا توی اقیانوس در یک روز گرم، فیلمی که شنبه‌ها می‌بینی، مرنگه‌ای که از رادیو پخش می‌شود، لابد همه چیز در جسم و روح احساس لذت بخش‎تری را بیدار می‌کند وقتی چیزی را داشته باشی که تروخیو سی و یک سال پیش از دومینیکنی‌ها گرفته، یعنی اراده‌یِ آزاد.

- «آدمی اگر چنین بوده یا هست یا خواهد بود، بدان معنی نیست که تا ابد چنین بوده یا هست یا خواهد بود، بلکه یک روز چنین شده و یک روز چنین شده و روز دیگر چنین نخواهد بود.»

- وقتی کارهای خانه تمام می‌شد، چند ساعت مطالعه می‌کرد. پیش از آن خیلی اهل کتاب نبود، اما در آن شش ماه لذت کتاب و مجله را چشید، چون اینها بهترین وسیله دفاع بودند در برابر افسردگی گاه به گاه که نتیجه‌یِ زندگی مخفی، کارهای تکراری و بلاتکلیفی بود.

ماریو باگاس یوسامشخصات کتاب

عنوان: سور بُز

نویسنده: ماریو بارگاس یوسا

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: علم

چاپ چهارم 1388

623 صفحه

قیمت: 12500 تومان

.......................

پ.ن: کتاب را دوست داشتم. به نظرم شباهت‌های زیادی با «گفتگو در کاتدرال» داشت. خواندش را به شدت توصیه می‌کنم. تصویرِ کناری مربوط به دوران جوانیِ یوسا است.

پ.ن.ن: از همین نویسنده کتاب «راز قتل پالومینو مولرو» را در پست‌های قبلی معرفی کرده بودم.

پ.ن.ن.ن: بر اساس این کتاب فیلمی نیز با عنوان «سور بز» ساخته شده است. تصویر پایین مربوط به این فیلم است که در کتاب نیز توصیف شده است.

فیلم سور بز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کنستانسیا

constanciaکنستانسیا


«موسیو پلوتنیکوف روز مرگش به سراغ من آمد و گفت سال‌ها خواهد گذشت و من روز مرگ خود به دیدار او خواهم رفت.» کتاب با این جمله شروع می‌شود. داستان به سبک رئال جادویی است و قصه‌یِ مردی سالخورده و همسرش (کنستانسیا) را روایت می‌کند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد کتاب اینجا را بخوانید.

کتاب را می‌توانید به صورت آنلاین از نشر ماهی تهیه کنید.

برخی از جملات کتاب


- تعقلی که هرگز به خواب نمی‌رود هیولا می‌آفریند.

- گاهی اوقات بی‌آنکه متوجه باشیم چه قیافه مضحکی به خودمان می‌گیریم، وقتی به چشم پوشیده و فضول دوربین خیره می‌شویم. اما پرسشی که پیرمرد کرده بود دست از سرم برنمی‌داشت. هر عکس در هر لحظه، کدام یک از شخصیت‌های چندگانه ما را ثبت می‌کند؟

- اینکه ما آدم‌های عقب افتاده‌ای مثل ریگان را به ریاست جمهوری انتخاب می‌کنیم، آیا فقط به این منظور نیست که ثابت کنیم همه آدم‌ها با هم برابرند؟

- مطالعه هر چیزی را عوض می‌کند. هر چیزی را به سطح بالاتری از وجود و فراتر از روزمرگی ابلهانه می‌کشاند.

عشقی که سراسر اعتماد باشد، عشق حقیقی نیست، بیشتر شبیه بیمه‌نامه است یا بدتر از آن، گواهی حسن رفتار. و این در نهایت به بی‌خیالی می‌انجامد. 

کارلوس فوئنتسمشخصات کتاب

عنوان: کنستانسیا

نویسنده: کارلوس فوئنتس

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: ماهی

چاپ اول 1390

136 صفحه

قیمت: 2500 تومان

.................

پ.ن: در پست‌های قبلی کتاب «آئورا» از فوئنتس را معرفی کرده بودم.

پ.ن.ن: حسم نسبت به دو کتابی که از فوئنتس خوانده‌ام شبیه نمودارهای سینوسی است. یک‌ جاهایی را دوست دارم و یک جاهایی به نظرم یکنواخت می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

کتاب شامل چهار مقاله است که دو مقاله اول تقریبا شبیه هم هستند (مقاله دوم توضیح و بسط یکی از موارد مقاله اول است) نویسنده در این مثالات سعی کرده است مشکل توسعه نیافتگی جامعه ایران را از زوایای تاریخی و اقتصادی بررسی کنید.

توضیح بیشتر در مورد این کتاب را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.


فهرست مقالات


- ایران جامعه کوتاه مدت

- مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران

- انقلاب برای قانون

- ملک الشعرای بهار در دوران مشروطه

برخی از جملات کتاب

- درقیاس با جامعه دراز مدت اروپا سه ویژگی عمده جامعه کوتاه مدت بدین قرار است: مشکل مشروعیت و جانشینی، بی‌اعتباری مال و جان و دشواری عظیم انباشت دراز مدت سرمایه که شرط اصلی توسعه اجتماعی و اقتصادی مدرن است. بنابراین تاریخ از دوره‌های کوتاه مدت به هم پیوسته تشکیل می‌شود. در غیاب آشوب در هر دوره کوتاه مدت، حکومت استبدادی، امتیازات تملک دارایی، انباشت سرمایه تجاری و توسعه‌یِ آموزش هنر و علم وجود دارد اما این چیزها در دراز مدت دوام نمی‌آورد و زوال یا آشوب در پی دارد. 


- در واقع مشروعیت هر شورش پیروزمند در آغاز بیشتر از مشروعیت فرمانروای ساقط شده بود، زیرا (بنا بر دلایلی نشات گرفته از همین ویژگی جاکم مستبد و ویژگی‌های دیگر) معمولا جامعه از فرمانروای موجود نفرت داشت و آرزو می‌کرد که این یک برافتد و به جای او فرمانروای «کمتر بیدادگر» یا «دادگرتر» بر تخت بنشیند. بدیهی است که دولت مستبد و جامعه استبدادی و نیز حکومت مسئولیت ناپذیر و جامعه نافرمان دو روی یک سکه بودند. این یکی دیگر از اصول دیالکتیک در جامعه ایران بود.

- بعدها در طول تاریخ مفهوم و مصادیق فره در عناوین و القابی چون «ضل اله» و «قطب عام وجود» و مفهوم دادگر در صفت‌هایی چون ملک عدل و سلطان عادل نمود یافت. 

- حکومت استبدادی بدین معنا است که هیچ قانون مستقل یا سنت تثبیت شده وجود ندارد که فرمانروا را از اعمال قدرت باز دارد. فرمانروا می‌توانست تا آنجا که قدرت مادی‌اش اجازه می‌داد، به عزم و اراده خود عمل کند و تنها عامل بازدارند رعایت مصالحی بود که او برای جلوگیری از کودتای درباری یا شورش مردم ضروری می‌دید.

- توجه به عقب افتادگی تکنولوژیک احتمالا زمانی به اوج رسید که مستشار الدوله اعلام کرد ساختن راه آهن کلید توسعه ایران است. اما همین دولتمرد کمی بعد، در عین اعتقاد به اهمیت راه آهن، به این نتیجه رسید که قانون، یعنی برچیده شدن بساط استبداد، اساسی‌ترین ضرورت جامعه است.


محمد علی همایون کاتوزیانمشخصات کتاب

عنوان: ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

نویسنده: محمد علی همایون کاتوزیان

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: نی

چاپ چهارم 1391

165 صفحه

قیمت: 6000 تومان


................................

پ.ن: کتاب‌های داستانی و رمان را بیشتر از بقیه کتاب‌هادوست دارم، اما هر از چندگاهی دلم می‌خواهد تنوعی به کتاب‌هایم بدهم و کتاب‌هابی با موضوع غیرداستانی بخوانم. شبیه غذا خوردن است، اگر کتاب را غذای ذهن فرض کنیم گاهی دلش دست پخت و طعمِ جدید می‌خواهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

آئورا

آئوراآئورا

«آئورا» داستان مرد مترجم و تاریخ شناسی است که پس از خواندن یک آگهی در روزنامه، برای گرفتن شغل مورد نظر، وارد خانه‌ای قدیمی می‌شود. بیشتر فضای داستان در این خانه اتفاق می‌افتد. مانند دیگر نویسندگان امریکایی لاتین، این داستان نیز به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده است و فضای داستان پر از وهم و خیالاتی است که گاهی مرز آن‌ها با واقعیت گم می‌شود.

اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب


- اگر آئورا در پی کمک تو باشد، به اتاقت می‌آید. پس به اتاق خود می‌روی، دستنوشته‌های زرد رنگ و یادداشت‌های خود را از یاد می‌بری و تنها به زیبایی آئورایت می‌اندیشی. چندان که بیشتر به او فکر می‌کنی، بیش‌تر از آن خویشش می‌کنی، تنها نه به خاطر زیبایی او و تمنای تو، بلکه نیز از آن رو که می‌خواهی برهانی‌ش، زمینه‌ای اخلاقی برای تمنای خود یافته‌ای و احساس بی‌گناهی و خشنودی از خود داری. 

- آن‌ها می‌خواهند ما تنها باشیم، آقای مونترو. چون به ما می‌گویند انزوا تنها راه رسیدن به قداست است. فراموش می‌کنند که وسوسه در انزوا خیلی قوی‌تر می‌شود.

- اکنون می‌دانی چرا آئورا در این خانه زندگی می‌کند: برای آنکه توهم جوانی و زیبایی را در این پیرزن مفلوک دیوانه همیشگی کند. آئورا، همچون آینه‌ای، همچون شمایلی دیگر بر آن دیوار، با ردیف ردیف نذر و نیاز، قلب‌های درون محفظه‌ها قدیسان و شیاطین خیالی‌اش، در این خانه اسیر شده است.

کارلوس فوئنتسمشخصات کتاب

عنوان: آئورا

نویسنده: کارلوس فوئنتس

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: نی

چاپ دوم 1386

قیمت: 1300 تومان

تعداد صفحه: 94

.............................

پ.ن: «آئورا» علاوه بر اسم یکی از شخصیت‌های کتاب، نام دیگرِ «تمنا» است.

پ.ن.ن: داستان کتاب در یک جاهایی حوصله سربر و تکراری می‌شود و بیشتر پایانش را دوست داشتم. یکی از نکات جالب کتاب، استفاده از راوی دوم شخص بود که معمولا مرسوم نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

گفتگو در کاتدرال

گفتگو در کاتدرال

- یک کتابفروشی که کتاب‌های دست دوم داشت، این طرف‌ها، پایین شهر. چند روز پیش کشف کرده بودش، رفته بود که گاهی بیندازد و و داشته با کتاب‌ها ور می‌رفته که چند شماره از یک مجله را پیدا کرده، خیلی قدیمی، خیلی جالب، مجله‌ای که فکر می‌کرد اسمش کولتورا سوویتیکا باشد. کتاب‌های ممنوع، مجلات ممنوع و سانتیاگو می‌توانست قفسه‌ها را ببیند، انباشته از جزوه‌هایی که در کتابفروشی‌ها رو نمی‌شد، کتاب‌هایی که پلیس از کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها جمع کرده بود. 

- سانتیاگو می‌گوید: «هیچ کس نباید متوجه می‌شد، مسئله عمده این بود. من شعر نمی‌نویسم، به خدا اعتقاد دارم، به خدا اعتقاد ندارم، همیشه دروغ، همیشه ادا...    توی مدرسه، توی خانه، توی محله، توی گروه مطالعه، توی حزب، توی لاکرونیا تمام زندگی‌ام صرف کارهایی شد که بهشان اعتقادی نداشتم، تمام زندگی‌ام به تظاهر گذشت.»

- سانتیاگو گفت: «آدم‌های لایق مثل من و تو خودشان را درگیر نمی‌کنند. ما دلمان را به این خوش می‌کنیم که از آن آدم‌های نالایق که خودشان را درگیر می‌کنند انتقاد کنیم. به نظر تو این درست است کارلیتوس؟»

- «... اخبار را شنیدید؟ کابینه نظامی، به علت ماجرای آرکیپا. آرکیپائیها برمودس را بیرون کردند. آخرِ کارِ اودریاست.»

کارلیتوس گفت: «اینقدر خوشحال نباش. آخر کار اودریا و شروع چی؟»

بخش اول کتاب «گفتگو در کاتدرال» را که می‌خوانم به یاد دوران دانشجویی می‌‌افتم، بخش دومش را که می‌خوانم به یاد اتفاقات اخیری که در کشور رخ داد می‌افتم. بخش سوم و چهارم کتاب را هنوز نخوانده‌ام!

خواندن این کتاب را به کسانی که تازه کتاب خواندن را شروع کرده‌اند توصیه نمی‌کنم. شروعش کمی سخت است. زمان و مکان و حتی دیالوگ‌های بین آدم‌های داستان پیوسته و خطی نیست. حدود صد صفحه‌ای را باید خوانده باشی تا ماجرا در ذهنت شکل بگیرد. اما خواندن این کتاب را برای افراد کتابخوان توصیه می‎‌کنم مخصوصا اگر به کتاب‌هایی با درونمایه سیاسی علاقه مند باشند.

 --------------------------------------------------------------------

پ.ن: «گفتگو در کاتدرال» نویسنده: ماریو بارگاس یوسا (برنده جایزه نوبل ادبی 2010) – ترجمه: عبدالله کوثری، نشر لوح فکر، 704 صفحه

پ.ن.ن: اسم مستعار «سانتیاگو» (یکی از گردانندگان هدهد)، از روی شخصیت اصلی همین کتاب انتخاب شده بود. 

پ.ن.ن.ن: با «علی اعرابی» و «نیمه زمینی» موافقم. می‌تونیم بحث کنیم و راه حل‌های عملی برای انجام این کار پیدا کنیم. از موضوعاتی مانند: معرفی کتاب، خاطرات مربوط به کتاب (خریدن، خواندن و...) و داستان کوتاه، به شرطی که حداقل‌هایی از استاندارد زبان نوشتاری رو رعایت کرده باشه استقبال می‌کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...