کلثوم ننهعقاید النساء و مرات البلها

 

 این کتاب منسوب به آقا جمال خوانساری یکی از فقهای معروف زمان سلطان سلیمان صفوی است. خوانساری در حدود 300 سال پیش این کتاب را به شکل رساله نوشته و در آن به زبان طنز خرافاتی که در بین زنان اصفهان رایج بوده را به سخره گرفته. کتابی که من خواندم به نام عقاید النساء و مرات البلها (پدید آور: محمود کتیرایی) بود که دومی منسوب به شریعتمدار تبریزی است در حدود صد سال پیش نوشته و بیشتر تعریف کلمات و اصطلاحاتی است که اراذل و اوباش آن زمان استفاده می‌کردند.

برخی از جملات کتاب

بدان که افضل علمای زنان پنج نفرند: اول بی‌بی شاه زینب، دویم کلثوم ننه. سیم خاله جان آقا. چهارم باجی یاسمن. پنجم دده‌ بزم‌آرا. آنچه از اقوال و افعال این‌ها باشد، نهایت وثوق دارد و محل اعتماد است؛ و به غیر از این پنج نفر فقها و علما بسیارند، ذکر آنها موجب طول کلام می‌شود. بدان که هرزنی که سنی داشته باشد و یک اندازه او را حرافت دریافته باشد افعال و اقوال او وثوق تمام دارد و هر زنی که خلاف فرموده‌ی ایشان کند آثم و گناهکار است. (ص ۱)

باب دویم

در بیان اوقاتی که نماز ساقط و ترک آن واجب است

اول در شب عروسی.

دوم در وقتی که سازنده و نقارچی به خانه آمده باشد.

سیم وقتی که زن، خویشان خود را در حمام ببیند لازم است که ترک نماز کند و احوال شوهرش را به خویشان گوید. 

چهارم روزی که به موعظه شنیدن رفته باشد.

پنجم روزی که جامه‌ی نو پوشیده باشد و ترسد که در حال رکوع خرد و ضایع شود و در این صورت خاله‌جان آقا ترددی دارد و گفته که ترک نماز مستحب است نه واجب و این قول خالی از قوه نیست. (ص ۵)

- بی‌بی شاه زینب و کلثوم ننه و دده بزم‌آرا گفته‌اند که از جهت بخت گشادن دختران و زود به شوهر رفتن ایشان به منار مشهور به کون برنجی رفته و بگویند:

ای منار کون برنجی         حرفیت می‌زنم زمن نرنجی

میون من دسته می‌خواد           مرد کمربسته می‌خواد

پس با مقعد گردکان را بشکند و کلثوم ننه می‌گوید گردکان را از طرف راست مقعد بشکند و ایضا کلثوم ننه گفته که اگر دختر سرین پرگوشت داشته باشد نتواند گردکان را بشکند،‌گردکان را بر زمین گذارد و برروی پله‌های منار تخته بر گردکان بگذارد و مقعد خود را بر تخته زند که به استعانت تخته گردکان را بشکند و این خالی از قوه نیست. (ص ۷)

- واجب است عروس و داماد که در شب زفاف پای راست را بر پشت پای یکدیگر گذارند، و هر یک پیش گذارد، از دیگری ساقط می‌شود؛ و کلثوم ننه گفته که اگر شوهر مقدم دارد، بر عروس غالب آید؛ اکر عروس مقدم دارد، بر شوهر غالب آید. این معنی تجربه شده است و اگر کسی عمدا ترک کند ترک یکی از فرایض کرده باشد و آثم است و اگر سهوا فراموش کرده باشد، قضا کند هرچند مدتی گذشت باشد. (ص ۱۱)

- و وقتی که وضع حمل شود زائو را به رختخواب بخوابانند و طفل را نزد او بر زمین بگذارند و تا شش روز زائو را سفیداب به روی بمالند و میل کشند و خال بر ابرو گذارند و دستمال در دبر بندند و کلثوم ننه گفته که آن دستمال را یشماق گویند و باید رختخواب زائو سرخ نباشد، زیرا که «آل» ضرر میرساند و برای دفع ضرر آل، ماما باید شمشیر برهنه در دست گرفته، چهار طرف اطاق را با سر شمشیر خط بکشد و در وقت خط کشیدن، بگوید:

خش می کشم، خش می کشم
خش های خش خش می کشم
و به زائو در رختخواب بگوید دورت را خش کشیدم و باید البته خش بگوید، نه خط، زیرا که آل ضرر می‌رساند. (ص ۱۴ - ۱۵)

- در برهان قاطع، مچاچنگ چنین شناسانده شده: «... بر وزن شباهنگ،‌ چرمینه را گویند و آن چیزی باشد که از چرم و غیره بمانند آلت تناسلی سازند و زنان حریص شهوت به کار برند.» خانملک ساسانی نقل می‌کرد که در حدود چهل سال پیش مچاچنگ کائوچویی از خارج می‌آوردند و داروخانه‌ی گارنیک روبه‌روی دارالفنون می‌فروخت؛ زنان چون در آن هنگام در حجاب بودند، به آسانی و بی‌آنکه شناخته شوند می‌توانستند، از آن بخرند. هنگام خرید به جای یادکردن نام آن، می‌گفتند «چیزی که به درد زن‌ها بخورد می‌خواستم.» و طرف می‌فهمید که چه می‌خواهد و به او می‌داد. (ص ۶۴ - از قسمت توضیحات)

مشخصات کتاب

عنوان: عقاید النساء و مرات البلهاء

نویسنده: آقا جمال خوانساری - شریعتمدار تبریزی

تصحیح و گردآوری: محمود کتیرایی

نشر: کتابخانه طهوری

۱۳۶ صفحه

چاپ ۱۳۴۹


پ.ن: به نظرم عقاید النساء (کلثوم ننه) کتاب خوب و بامزه‌ای بود و جالب‌تر اینکه ریشه و ادامه‌ی بعضی از آن خرافات را هنوز هم می‌توان پیدا کرد