چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

گفتگوی فراریان

گفتگوی فراریانگفتگوی فراریان

زمانِ داستان مربوط به جنگ جهانی دوم است و تمام نمایشنامه بر اساس گفتگوی بین دو نفر به اسم «تسفیل» و «کاله» شکل گرفته است. آن‌ها معمولا در رستورانی کنار ایستگاه راه‌آهن همدیگر را می‌بینند و بدون مقدمه شروع به بحث و گفتگو می‌کنند.

راستش کتاب را دوست نداشتم. نمایشنامه روایت داستانی نداشت و بیشتر در مورد تفکرات و نظرات برتولت برشت بود. گفتگوها گاهی طولانی و خسته کننده می‌شد و تقریبا هیچ اتفاقی در داستان رخ نمی‌دهد.

فایل پی دی اف کتاب را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

برخی از جملات کتاب

- گذرنامه اصیل‌ترین قسمت آدم است؛‌ البته به سادگی آدم به وجود نمی‌آید. آدم ممکن است همه جا به وجود بیاید،‌ حتی به سبکسرانه‌ترین وجه و بدون هیچ دلیل منطقی،‌ اما گذرنامه هرگز.

- انسان اگر اعمال معینی را با نظم انجام ندهد، اصلا نمی‌تواند انجامشان دهد. این اعمال کارهای بیهوده است.

- بعضی از مردم می‌گفتند؛‌ تجارت و اقتصاد انسانی است،‌ فقط جنگ غیرانسانی است. اما تجارت و اقتصاد اولا انسانی نیست و ثانیا تا آنجا که ما می‌بینیم باعث جنگ می‌شود.

- تسیفل: می‌خواهم چیزی به شما بگویم: حکومت را ملت فقط در نهایی‌ترین تنگنا به دست می‌گیرد. چرا که آدم‌ها فقط در نهایی‌ترین تنگنا به فکر می‌افتند. فقط وقتی که آب تا زیر گلویشان برسد.

- آنچه مرا بلافاصله منزجر کرد، این بود که کلمه «ایمان» چنین نقشی بازی کرد. آن‌ها از من ایمان می‌خواستند و من هم نمی‌توانم چیزی را که ندارم به آن‌ها بدهم.

براولت برشتمشخصات کتاب

عنوان: گفتگوی فراریان

نویسنده: برتولت برشت

مترجم: خشایار قائم مقامی

نشر: ابتکار نو

چاپ اول 1380

قیمت: 1200 تومان!

148 صفحه

......................

پ.ن: چند روز بعد از اینکه کتاب را خواندم در خانه‌ی یکی از دوستان کتابی در مورد برشت دیدم و مشغول ورق زدن شدم. از این شعرش خوشم آمد:

«چه روزگاری است که گفتگوی درباره‌یِ درختان کم و بیش جنایت محسوب می‌شود، برای اینکه انبوه جنایات را هاله‌ای از سکوت گرفته است.»

پ.ن.ن: برخی از جملات دیگر کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

همین حالا کتابی بگشایید و خطی بخوانید

هفته کتاب و کتابخوانی با تمام شعارها، رونمایی‌ها و نمایشگاه‌های کتاب و برنامه‌های ترویجی این فرهنگ به پایان رسید. راستش را بخواهید، کاری از پیش نبردیم، مگر آمدن و دیدن و خریدن چند کتاب که آن کار همیشگی خوانندگان پروپاقرص کتاب بود.

آدم‌های درگیر مشکلات جامعه همچنان درگیر و دار این هزارتوی بی‌پایان بودند، به‌گونه‌ای که حتی متوجه شروع و پایان این هفته هم نشدند. راسته کتابفروش‌های انقلاب هم خلوت‌تر از روزهای اول پاییز بود که دانش‌آموزان و دانشجویان برای خرید کتاب‌هایی که به‌اجبار باید می‌خریدند، آمده بودند.

رسم خوشایندی نیست...

کتاب خریدن این روزها کار آسانی نیست. این را ما که خبرنگار حوزه کتابیم دیگر به‌خوبی می‌دانیم، چه برسد به عشاق سینه‌چاک کتاب که این روزها دل‌نگران، گوشه چشمی به ویترین کتابفروشی‌ها می‌اندازند و می‌گذرند. خواندن کتاب که دیگر بماند، وقتی کتابی نمی‌خری، کتابی نمی‌خوانی. این یک‌سوی ماجراست، فرصتی برای کتاب خواندن نمانده است.

درگیری‌های صبح تا شب، حداقل برای پایتخت‌نشینان کلافه در پیچ‌وتاب ترافیک و روزمرگی، کار دشواری می‌نماید، شاید استان‌های دیگر از این دردسرها مصون مانده باشند.

بچه‌ها دیگر شب‌ها منتظر کتاب خواندن بزرگترهاشان نمی‌مانند، تلویزیون هست، بازی‌های اینترنتی هست، پدر و مادران خسته و بی‌حوصله فرصتی ندارند.

همه اینها یک‌طرف، با هجوم ناگزیر اینترنت چه می‌شود کرد؟ و کودک و نوجوان و جوانی که ترجیح می‌دهند روی خط دهکده جهانی باشند تا کتاب به‌دست در گوشه‌ای. این‌که نسل جدید حوصله خواندن ندارد مساله تازه‌ای نیست، تمام کشورهای متصل به شبکه جهانی درگیر آنند، همه کوتاه‌نویس شده‌اند و کوتاه‌خوان. همه به 140 واژه اکتفا کرده‌اند.

مسوولان که همیشه سردرگم سیاست‌ها می‌شوند و این پایین مردم نه کتاب می‌خرند و نه می‌خوانند. بیایید دل از متولیان این حوزه بکنیم و خودمان دست به‌کار شویم.

بیایید برویم توی کتابخانه‌های شخصی‌مان، توی زیرزمین‌ها و پشت‌و پسله‌ها که کتابی به یادگار باقی مانده و بیرونش بکشیم. خودمان نمی‌خوانیم، بدهیمش به دیگری که می‌خواندش، یا دور هم که نشسته‌ایم ورقی بزنیم و خطی بخوانیم، شاید کسی دیگر را به ذوق بیاورد برای خواندن.

خواندن کار سختی نیست، باید دوست بداریم تا بخوانیم و این اشتیاق واکسن نیست تا تزریقش کرد و دل خوش داشت به بهبودی‌اش. جامعه دور از کتاب، جامعه بیماری است. پس بیایید این شعار دادن‌هامان را یک‌جایی تمام کنیم و کتابی را بگشاییم و خطی بخوانیم.

نوشته شده توسط: الف.

.................................

پ.ن: عکس را از اینجا برداشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

توتالیتاریسم

توتالیتاریسمتوتالیتاریسم

با اینکه بیشتر به ادبیات داستانی و رمان علاقه دارم، اما متنوع خواندن را نیز دوست دارم و گاهی ویرم می‌گیرد به کتاب‌های جامعه شناسی، تاریخی و... هم نگاهی بیندازم.

توتالیتاریسم را تمامیت‌خواهی ترجمه کرده‌اند و به نوعی از حکومت‌های اقدارگرا گفته می‌شود که با خواندن کتاب متوجه خصوصیات و ویژگی این نوع از حکومت‌ها می‌شوید.

هانا آرنت این کتاب را در اواسط دهه شصت و با توجه به اسناد و مدارک به جا مانده از حکومت هیتلر و استالین نوشت.

فایل پی‌دی‌اف کتاب توتالیتاریسم را می‌توانید از این سایت دانلود کنید.

برخی از جملات کتاب

- اصطلاح توده‌ها،‌ تنها به آن مردمی اطلاق می‌شود که ماهیتا چیزی بیش‌تر از مجموعه‌ای از انسان‌های بی‌هویت و بی‌تفاوت نیستند... این مردم،‌ به گونه‌ای بالقوه در هر کشوری وجود دارند و اکثریت عظیم افراد خنثی و از نظر سیاسی بی‌تفاوت کشور را تشکیل می‌دهند.

- هیتلر: برای موفق بودن باید دروغ بزرگ گفت.

- هر برنامه‌ای، هر چقدر هم ریشه‌ای تنظیم شده باشد،‌ اگر هدف سیاسی مشخصی را در بر نداشته باشد که داعیه فرمانروایی جهان را بیان نکند و هر برنامه سیاسی که به مسائلی به جز «مسائل ایدئولوژیک قرن‌های آینده» بپردازد، مانعی بر سر راه توتالیتاریسم به حساب می‌آید.

- توتالیترتاریسم،‌ وعده تحقق عدالت بر روی زمین را می‌دهد. 

- توتالیتاریسم در راس قدرت، همه‌ی استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی به هواداری آن‌ها از جنبش،‌ از سرکار بر می‌دارد و به جای آن‌ها عقل باختگان و بی‌خردانی را می‌نشاند که همان بی‌عقلی و عدم آفرینندگی‌شان،‌ بهترین تضمین وفاداری آن‌هاست.

- تنها در یک رژیم توتالیتر می‌توان سراسر بافت زندگی را بر وفق یک ایدئولوژی سازمان داد. 

- روزت می‌گوید: آن‌ها که با چشمان خود ندیده‌اند،‌ آن را باور نخواهند کرد. آیا خود شما باور کردید؟ پیش از اینکه به اینجا بیاید،‌ آیا شایعات مربوط به اتاق‌های گاز را جدی می‌گرفتید؟... امثال شما در پاریس، لندن و نیویورک فراوان هستند. حتی در Birkenau دوقدمی کوره‌های آدم سوزی، پنج دقیقه پیش از افتادن در آن‌ها، هنوز قربانیان، این واقعیت هولناک را باور نداشتند.

- پس از کشتن شخصیت اخلاقی و نابودی شخصیت حقوقی انسان، ‌از بین بردن فردیت او دیگر چندان دشوار نیست. 

- فرمانروای توتالیتر عملا مانند کسی رفتار می‌کند که آن‌قدر به دیگری توهین می‌‌کند تا آن که همه بدانند آن شخص دشمن است و از آن پس بتواند با توجیحه دفاع از خود، او را بکشد.

- سیاست توتالیتر که از نسخه‌های ایدئولوژیک پیروی می‌کند، ‌ماهیت راستین این جنبش‌های ایدئولوژیک را برملا کرده است،‌ زیرا به خوبی نشان داده است که بر این فرایند نقطه پایانی نیست.

- توده‌های خام و یکنواخت مواد خام بهتری بودند و استعداد آن را داشتند که به جنایت‌هایی حتی سهمگین‌تر از جنایتکاران حرفه‌ای دست یازند، مشروط بر آنکه این جنایت‌ها به خوبی سازمان داده شودند و ظاهر مشاغل را به خود بگیرند.

هانا آرنتمشخصات کتاب

عنوان: توتالیتاریسم

نویسنده: هانا آرنت

ترجمه: محسن ثلاثی

نشر: ثالث

چاپ سوم 1390

قیمت 8000 تومان

..................

پ.ن: اگر به خواندن کتاب‌های جدی علاقه ندارید و تا کنون کتاب‌هایی در این حوزه نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را نخوانید، ممکن است برای‌تان کمی خسته کننده و گنگ به نظر برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

خاموشی دریا

در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان، چند تن از نویسندگان فرانسه نشریاتی مخفی به نام «نیمه شب» را منتشر می‌کردند. داستان «خاموشی دریا» نیز مربوط به یکی از همین نشریات است. این نوشته‌ها با نام مستعار منتشر می‌شد. نام مستعار نویسنده خاموشی دریا «ورکور» (نام یکی از روستاهای فرانسه) است و تا مدت‌ها کسی نام نویسنده اصلی این داستان را نمی‌دانست. 

خاموشی دریا، روایت پیرمرد نویسنده‌ای است که به همراه دخترِ برادرش در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کنند و مجبورند افسری آلمانی را در خانه خود بپذیرند. آن‌ها سکوت را برای نشان دادن اعتراض و مبارزه علیه اشغال کشور انتخاب می‌کنند. داستان از زبان پیرمرد روایت می‌شود.

فایل پی دی اف کتاب را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

برخی از جملات کتاب

* ترقی در برابر وجدان آسوده، چیز بسیار کوچکی است.

* آن روز فهمیدم که، برای هرکس که بتواند دقیق شود، دست هم تاثرات انسانی را مانند صورت و بهتر از آن نشان می‌دهد،‌ زیرا از آن هم کمتر در زیر سلطه اراده است.

* گفت: «هیچ وقت روح نمی‌میرد. از این بلاها روح خیلی دیده است. روح از خاکستر خودش دوباره به وجود می‌آید. ما باید دنیایی بسازیم که هزار سال دوام کند: اول باید خراب کرد.» نگاهی به او کردم. نگاهی به چشمان روشنش کردم. بله! راست می‌گفت و به گفته خود ایمان داشت. از همه بدتر همین بود.

* «وقتی انسان به یاد انگلیس‌ها می‌افتد،‌ بلافاصله اسم شکسپیر به نظرش می‌آید. ایتالیایی‌ها: دانته،‌ اسپانی: سروانتس. ما خودمان: فورا گوته. بعد باید رفت و جستجو کرد تا نام‌های دیگری پیدا شود. اما بگوییم فرانسه؟ که در نظر مجسم می‌شود؟ مولیر؟ راسین؟ هوگو؟ ولتر؟ رابله؟ یا دیگری؟ ناگهان همه هجوم می‌آورند، ‌مثل جمعیتی که درتئاتری منتظر باشند! انسان نمی‌داند کدام یک را اول وارد کند.»

بعد برگشت و با لحن موقر و جدی گفت: «اما در موسیقی، ما باخ،‌ هندل، بتهوون، واگنر، موتسارت را داریم... کدام یک اول به یاد می‌آید؟»

سپس آهسته سری تکان داد. «و با این احوال باز ما با هم جنگیدیم.»

ورکور (ژان برولر)مشخصات کتاب

عنوان: خاموشی دریا

نویسنده: ورکور (ژان برولر)

مترجم: حسن شهید نورائی

نشر: دنیای نو

96 صفحه

چاپ دوم 1387

قیمت: 1650 تومان!

.........................

پ.ن: بخشی از دیباچه دفترچه‌های خاموشی: فرانسه در خاموشی به سر می‌برد، خاموشی مردم، خاموشی خانه‌ها... خاموشی فکر، خاموشی نویسندگانی که از حق ابراز عقاید خود محروم گردیده‌اند، ‌خاموشی در برابر دنیا. مللی که پشت این دیوار زندگی نکرده‌اند، سختی این مجازات را درک نمی‌کنند و اندازاه آن را نمی‌یابند. فقط بدانند که مردانی می‌میرند تا در این دیوار شکافی به وجود آید.

پ.ن.ن: به نظرم برخلاف مقدمه‌ای که مترجم در ابتدای کتاب آورده این اثر یک شاهکار ادبی نیست اما با این حال خواندنش هم خالی از لطف نیست. بر اساس این داستان تئاتری نیز با همین اسم (به کارگردانی نیما دهقان) در ایران اجرا شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

حساب پرداخت نمی‌شه

حساب پرداخت نمیشهحساب پرداخت نمیشه

کتاب نمایشنامه‌یِ‌ طنزی است که از یک موقعیت اجتماعیِ ساده شکل می‌گیرد. گرانیِ ناگهانی مواد غذایی باعث اعتراض مردم می‌شود. آن‌ها می‌خواهند مواد غذایی را به همان قیمت گذشته بخرند، اما...

به نظرم داریو فو به خوبی توانسته از این موقعیت ساده، یک داستان طنز اجتمای بسازد. هر چند که  در بخش‌هایی از داستان دچار شعار زدگی می‌شود اما روند کلی داستان جذاب و خواندنی است.

کتاب را می‌توانید از اینجا تهیه کنید.

این نمایشنامه در ایران به کارگردانی هادی عامل اجرا شد است.

برخی از جملات کتاب

* جووانی: چاق شده،‌ شکمش برآمده! چه شکمی!

آنتونیا: خب، که چه؟ هیچ وقت زن متاهل با شکم بزرگ ندیده‌ای؟

جووانی: باردار است؟

آنتونیا: اگر زنی همسر داشته باشد، این کم‌ترین چیزی است که می‌تواند روی بدهد.

* لوئیجی: ... حتی بانکی که پاپ پول‌هایش را آنجا سپرده بود ورشکست می‌شود.

جووانی: حقش است، این لولوی سرخرمنِ مردم با آن شنل سفید و با گفتن زن‌ها باید باردار بشوند، اعصاب همه‌شان را خراب می‌کند.

لویجی: این داستان پاپ چیست که می‌خواست باردار بشود؟

* جووانی: ... چون در کشوری زندگی می‌کنیم که پر از کلاه‌بردار است، حالا ما هم دزدی می‌کنیم،‌ همه با هم! آن کسی بزرگ‌تر است که بیش‌تر می‌دزدد! هر کس هم ندزدد احمق است! می‌دانی چه می‌خواهم بگویم؟ در دنیایی که پر از کلاه‌بردار و دزد است، افتخار می‌کنم که احمق باشم!

داریو فو و فرانکا رامهمشخصات کتاب

عنوان: حساب پرداخت نمی‌شه

نویسنده: داریو فو

مترجم: جاهد جهانشاهی

نشر: دیگر

چاپ اول بهار 1384

128 صفحه

قیمت: 1300 تومان

.....................................

پ.ن: تصویر مربوط به داریو فو و همسرش فرانکا راما است. داریو فو در سال 1997 برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

جاهد جهانشاهیپ.ن.ن: ‌داخل مترو ایستاده بودم و طبق معمول مشغول خواندن کتابی که همراهم بود شدم؛ «حساب پرداخت نمیشه». مرد تقریبا مسنی با سبیل‌‌های سفیدِ پرپشت از پشت سر به من گفت: «کتابش خوبه؟» برایش توضیح دادم که کتاب نمایشنامه‌ای طنزی از داریو فو است و من هم سبک طنز اجتماعی داریو فو را دوست دارم. لبخندی زد و گفت: «این کتاب رو من ترجمه کردم» اتفاق نادر و جالبی بود. حس خوبی داشتم، بغلش کردم و از ترجمه‌هایی که برای ادبیات انجام داده بود تشکر کردم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...