دفتر بزرگ اولین جلد از سه گانهی دو قولوهاست. داستان زندگیِ دو برادر دو قولو است که به علت شرایط سخت جنگ، مادرشان مجبور میشود آنها را به منطقهای دور از شهر ببرد تا پیش مادر بزرگشان زندگی کنند. فصلهای کتاب بسیار کوتاه است و از معدود کتابهایی است که داستان از زاویهی اول شخص جمع (ما) روایت میشود.
اطلاعات بیشتر را میتوانید از اینجا و اینجا بخوانید.
برخی از جملات کتاب
- مادربزرگ هیچ وقت خودش را نمیشوید. وقتی چیزی میخورد یا مینوشد، دهانش را با گوشه روسریاش پاک میکند. شورت نمیپوشد. وقتی احتیاج به شاشیدن دارد، هرجا که باشد میایستد ، پاهایش را باز میکند و از زیر دامنهایش روی زمین میشاشد. طبیعتا، این کار را توی خانه نمیکند. (صفحه 14)
- ما هر روز برایتان یک دسته هیزم میآوریم. همینطور لوبیا و سیب زمینی. ولی، برای چیزهای دیگر، پول لازم است. ما دیگه پول نداریم. بدون پول، نمیتوانیم وارد مغازه بشویم. باید یک چیز خرید تا بتوان چیز دیگری را دزدید. (صفحه 72)
- میگوییم: غیر از کتاب مقدس، دوست داریم کتابهای دیگر را هم بخوانیم، ولی کتابهای دیگری نداریم. شما دارید. شاید بتوانید به ما قرض بدهید.
- خواندن کتابهای دیگر برای شما سخت است.
- یعنی سختتر از کتاب مقدساند؟
- کشیش نگاهمان میکند. میپرسد: دوست دارید چه کتابهایی بخوانید؟
- کتابهای تاریخی و کتابهای جغرافیایی. کتابهایی که چیزهای واقعی تعریف کنند نه ساختگی. (صفحه 87)
- مرد میگوید: تو خفه شو! زنها تو جنگ هیچی ندیدهاند.
زن میگوید: هیچی ندیدهاند! الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچهها غذا بدهیم، از زخمیها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام میشود، همهتان یکهو قهرمان میشوید. مرده: قهرمان. زنده مانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کردهاید. این جنگ شماست. همین را میخواستید، خب انجامش بدهید، قهرمانهای خرفت! (صفحه 102)
مشخصات کتاب
عنوان: دفتر بزرگ
نویسنده: آگوتا کریستف
ترجمه: اصغر نوری
نشر: مروارید
چاپ پنجم 1393
200 صفحه
قیمت: 8500 تومان
پ.ن: کتاب را دوست داشتم. نثر ساده و روانی دارد با این حال داستانی که روایت میشود بسیار غافلگیر کننده و جذاب است. خواندنش را به شدت توصیه میکنم.
پ.پ.ن: بر اساس این کتاب فیلمی نیز ساخته شده است.