چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

شهر و خانه

شهر و خانهشهر و خانه


داستان کتاب به شکل مجموعه‌ای از نامه‌نگاری روایت می‌شود. در اولین نامه، شخصیت اول داستان تصمیم می‌گیرد برای ادامه زندگی به آمریکا مهاجرت کند. مهاجرت و روابط بین آدم‌ها، اصلی‌ترین مضامین این کتاب را تشکیل می‌دهند.

کتاب را می‌توانید از اینجا تهیه کنید.

برخی از جملات کتاب

- به آمریکا می‌آیم. مثل کسی که تصمیم گرفته است خودش را به آب پرت کند و از آن سو مرده، زنده و یا آدم متفاوتی بیرون بیاید.

- اما بهتر است که من با فکر اینکه اینجا، در ایتالیا، زندگی‌ام زیبا بود از اینجا بروم. راستش حالا به نظرم زیبا می‌آید. چونکه از اینجا می‌روم. قبل از اینکه تصمیم به حرکت بگیرم اینجا برایم تحمل ناپذیر بود. 

- عجیب است که گاهی آدم چیزهایی را بر خود حرام می‌کند که شاید به شدت آرزویش را دارد.

- زوج آزادی بودیم. تو یادت هست که همیشه این موضوع را می‌گفتیم. اما در واقع، آزادی فقط از جانب من بود. پی‌یه‌رو غیر از من به هیچ زن دیگری عشق نورزیده است. در هر صورت، زوج‌های آزاد در مرحله‌ای یا به خود می‌آیند یا از هم جدا می‌شوند.

- در رابطه با مدیحه سرایی‌های تو، درباره‌ی دوستی‌مان، باید به تو بگویم که به آن خیلی اعتقادی ندارم و بنابراین نمی‌دانم چه کنم. دوست واقعی، نمی‌گزد و گاز نمی‌گیرد.

ناتالیا گینزبرگمشخصات کتاب

عنوان: شهر و خانه

نویسنده: ناتالیا گینزبرگ

ترجمه: محسن ابراهیم

نشر: هرمس

چاپ سوم 1389

209 صفحه

قیمت: 3000 تومان

........................

پ.ن: در ابتدای خواندن کتاب تعداد اسم‌ها زیاد به نظر می‌رسید و گاهی روابط و شخصیت‌ها را اشتباه می‌گرفتم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کجا ممکن است پیدایش کنم

کجا ممکن است پیدایش کنمکجا ممکن است پیدایش کنم


کتاب شامل پنج داستان کوتاه است. سبک روایتی موراکامی در این داستان‌ها بسیار شبیه کارور است. متن و روایت داستان مهم‌تر از پایان و نتیجه‌گیری آن است.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

کتاب را می‌توانید از اینجا بخرید.

برخی از جملات کتاب


- من از خواهش متنفرم. خواستن همیشه من را افسرده می‌کند؛ مثل وقت‌هایی که کتابی را از کتابخانه برمی‌دارم. به محض اینکه شروع به خواندن می‌کنم، تنها چیزی که می‌توانم به آن فکر کنم این است که کتاب کی تمام می‌شود.

- مطمئن نیستم فرق این دو را بدانم- فرق نگاه کردن به هوا و فکر کردن را. ما همیشه فکر می‌کنیم مگر نه؟ نه اینکه زندگی کنیم تا فکر کنیم، اما برعکسش همیشه هم درست نیست، که ما فکر می‌کنیم تا زندگی کنیم. من برخلاف دکارت معتقدم که ما گاهی فکر می‌کنیم تا نباشیم. خیره شدن به هوا شاید، ناخواسته، تاثیر عکس داشته باشد.

- زندگی روزمره ما تنها اندکی فراتر از انبوه واکنش‌های بی‌معنا و بی‌اهمیت حرکتی‌مان است.

-گاه معناداراترین چیزها از دل بی‌تکلف‌ترین آغازها بیرون آمده‌اند.

- او مجبور نشد ترک تحصیل کند. حتی آن اندازه پول هم احتیاج نداشت. دخترها این طورند. چیزهای اطرافشان را وحشتناک‌تز از آن چه هست می‌بینند.

- اگر به آن‌ها دستور داده می‌شد که به نام امپراتور زمین را تا برزیل سوراخ کنند، بیل برمی‌داشتند و شروع به کار می‌کردند. بعضی‌ها به این «خلوص» می‌گویند، اما دامپزشک برای آن کلمات دیگری داشت.

هاروکی موراکامی

مشخصات کتاب

عنوان: کجا ممکن است پیدایش کنم

نویسنده: هاروکی موراکامی

ترجمه: بزرگمهر شرف الدین

نشر: چشمه

چاپ هشتم 1390

166 صفحه

قیمت: 4400 تومان

........................

پ.ن: داستان «راه دیگری برای مردن» را بیشتر از بقیه داستان‌هایش دوست داشتم. در کل کتاب خوب و خوش خوانی بود.

پ.ن.ن: پیشنهاد می‌کنم صفحه مربوط به موراکامی در انتشارات رند هاوس را از اینجا ببینید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کرگدن

کرگدنکرگدن


داستان در شهر کوچکی اتفاق می‌افتد که در آن آدم‌ها یکی یکی به کرگدن تبدیل می‌شوند.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب


کمدی وحشت‌آور است، کمدی دردناک است، من می‌نویسم تا جوابی به خود داده باشم. کی هستیم و چرا هستیم (از مقدمه کتاب).

***

منطق دان: (به آقای پیر) حالا یک قیاس دیگه. تمام گربه‌ها فنا پذیرند. سقراط فناپذیره. پس سقراط گربه‌ست.

آقای پیر: و چهار تا پا هم داره. درسته من یه گربه دارم که اسمش سقراطه.

***

برانژه: ... آدم‌های با شهامت کرگدن‌های باشهامتی هم می‌شن. افسوس. و چونکه حسن نیت دارن راحت می‌شه خرشون کرد.

***

برانژه: گوش کن دیزی. ما می‌تونیم یه کاری بکنیم. ما بچه‌دار می‌شیم. بچه‌هامون بچه‌دار می‌شن. وقت زیادی می‌بره اما با همین کار ما می‌تونیم بشریت رو دوباره احیا کنیم.

دیزی: بشریت رو احیاء کنیم؟

برانژه: ما آدم و حوا می‌شیم.

دیزی: اون وقت‌ها... آدم و حوا خیلی شهامت داشتن.

***

برانژه: وای به روزگار کسی که بخواد اصالت خودش رو حفظ کنه.

اوژن یونسکو

مشخصات کتاب

عنوان: کرگدن

نویسنده: اوژن یونسکو

ترجمه: پری صابری

نشر: قطره

چاپ پنجم 1391

246 صفحه

قیمت: 7500 تومان

............................

پ.ن: تئاتر نمایشنامه کرگدن در ایران توسط فرهاد آئیش اجرا شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

لذت متن

لذت متنلذت متن


توضیحات بیشتر در مرورد کتاب را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- متنی به من عرضه می‌شود. این متن مرا ملول می‌کند. می‌شود گفت که حرافی می‌کند. حرافیِ متن صرفا کف زبان است که بر اثر نیاز ساده نوشتن پدید می‌آید. 

- اشتیاق شدید ما به دانستن وادارمان می‌کند که برخی بندها را جا انداخته یا با شتاب از آن‌ها بگذریم (چون پیش بینی می‌کنیم که «ملال آور» خواهند بود) تا هرچه سریع‌تر به بخش‌های پرکشش ماجرا برسیم (آن‌ها که همیشه بخش بندی کننده‌ی ماجرای‌اند: حل معما، کشف سرنوشت، هرچه هم دیریاب باشد مهم نیست): ما جسورانه از توصیف‌ها، توضیح‌ها، تحلیل‌ها و گفت‌و‌گوها چشم می‌پوشیم (کسی شاهد رفتار ما نیست)؛ و این سان، به تماشاگری در یک باشگاه شبانه شبیه می‌شویم که روی صحنه می‌پرد و عریان نمایی رقاصه را تسریع می‌کند، لباس‌های او را می‌کند، اما با همان نظم، که این یعنی؛ بخش‌های متوالی یک آئین را از وسواس رعایت کردن و از سویی شتاب بخشیدن (همچون کشیشی که مناجات‌اش را می‌خورد).

- جامعه دوست داران متن: اعضای این جامعه هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند (چون وجود هیچ گونه توافقی بر سر متون لذت بخش لازم نیست)، آن‌ها تنها دشمنان مشترکی دارند: همه ابلهان، از هرگونه که باشند، آن‌ها که به سلب حق متن و سلب لذت آن حکم می‌دهند، به اتکای همسان گرایی فرهنگی یا به اتکای عقل‌گرایی سازش ناپذیر.

- باتای می‌گفت: «من می‌نویسم تا دیوانه نشوم.»

- هیچ چیز نمی‌تواند تضمین کند که این متن در آینده نیز برای ما لذت بخش باشد؛ این لذتی ناپایدار و بسته به حال و هوا، عادت و موقعیت است.

رولان بارتمشخصات کتاب

عنوان: لذت متن

نویسنده: رولان بارت

ترجمه: پیام یزدان جو

نشر: مرکز

چاپ: ششم 1391

96 صفحه

قیمت: 3800 تومان

.............................

پ.ن: برخلاف عنوان و جملاتی که از داخل کتاب نوشتم، لحن و نحوه روایت آن را زیاد دوست نداشتم. به نظرم بیش از حد خشک و تخصصی به این موضوع نگاه کرده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

فارسی بخند

فارسی بخند

مجموعه داستان‌های این کتاب با زبانی ساده و صمیمی روایت شده است و به همین دلیل کتابِ روان و خوش خوانی است. روابط بین آدم‌ها، موضوعی است که در بیشر داستان‌ها دیده می‌شود.

کتاب را می‌توانید از اینجا تهیه کنید.

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را می‌توانید در وبلاگ نویسنده (قرمز) یا در اینجا و اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- دوست دارم سرش داد بزنم. دوست دارم بگویم که اگر الان نمی‌توانستم دو کلام باهاش فارسی حرف بزنم، اصلا توی این کافه‌یِ نمور ننشسته بودم. می‌گویم:  «هست... من هم اولش فکر می‌کردم مهم نیست اما همه چیز فارسی‌اش فرق می‌کند. خندیدن، خوابیدن غر زدن.»

- یاد مامان می‌افتم که پشت تلفن با جِس احوالپرسی می‌کرد. بلند می‌گفتم «مامان فارسی نمی‌دونه.» گوشی را که گرفتم اول غر زد که داد و بیداد می‌کنم. بعد پرسید «یعنی بهش فارسی یاد ندادی؟»  بعد هم زیر لب گفت «دیگه سلام و احوالپرسی که زبون نمی‌خواد. می‌فهمه»

- دست‌هایم را توی جیب کاپشنم می‌کنم که مبادا موقع رد شدن از خیابان دستم را بگیرد. بازویم را می‌گیرد. خجالت می‌کشم. دلم می‌خواهد به هر عابری که رد می‌شود بگویم «مادرم است. خیلی وقت است ندیده‌امش.»

- گیج بودم. مثل بچه‌ای که ناغافل همخوابگی پدر و مادرش را دیده باشد. هیچ حرفی نداشتم. یبشتر حرف‌هایم را فکر می‌کردم و خودم جواب می‌دادم. نادی بی‌خیال سیگار می‌کشید. این سمت پنجره روبه‌رویش نشستم و گفتم «به من هم سیگار بده» نگاهم کرد و جواب نداد، دوباره حرفم را تکرار  کردم و آخرش یک «حالم خوش نیست» گذاشتم. به دستش حرکتی داد و گفت «برو بچه»

- نمی‌دانم وقتی چیزی را می‌فهمی شروع ماجراست یا همه چیز تمام شده.

سپیده سیاوشیمشخصات کتاب

عنوان: فارسی بخند

نویسنده: سپیده سیاوشی

نشر: ترگمان و قطره

چاپ سوم 1391

92 صفحه

قیمت: 4000 تومان

.........................

پ.ن: از این مجموعه داستان «فارسی بخند» و «قرمز خاکی» را بیشتر دوست داشتم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

مرگ تصادفی یک آنارشیست

مرگ تصادفی یک آنارشیستمرگ تصادفی یک آنارشیست

این نمایشنامه بر اساس داستان واقعی یک کارگر آنارشیست ایتالیایی نوشته شده است که پس از دستگیری به اتهام بمب‌گذاری، خودش را از پنجره اداره پلیس به بیرون پرت می‌کند (یا پرتش می‌کنند!) و کشته می‌شود. داریو فو با نگاه هجو و طنز نسبت به سیستم قضایی و اداره پلیس ایتالیا این داستان را روایت کرده است. 

برخی از جملات کتاب

دیوانه: ... فروید هم گفته که ویزیت زیاد موثرترین درمانه. هم برای پزشک هم برای بیمار!


***

دیوانه: یعنی آیا اون کارگر راه آهن، یعنی اون قربانی خودکشی، سه تا پا داشت؟ در این صورت منطقیه که سه تا کفش پوشیده باشه.

رئیس: (عصبانی) نخیر، سه پایی نبود!

دیوانه: خواهش می‌کنم. عصبانی نشین. از یه آنارشیست می‌شه انتظار بدتر از این رو هم داشت.

***

دیوانه: ... رسوایی برای دموکراسی غربی حکم کود شیمیایی رو داره. بذارین از اینم فراتر برم. رسوایی پادزهری برای زهرهای مهلکه: یعنی مردم آگاهی سیاسی پیدا می‌کنن. اگه مردم خیلی آگاه بشن، کار ما ساخته اس.

داریو فومشخصات کتاب

عنوان: مرگ تصادفی یک آنارشیست

نویسنده: داریو فو

ترجمه: رضوان صدقی نژاد

نشر: گلمهر

چاپ اول 1381

188 صفحه

قیمت: 1700 تومان!

..........................

پ.ن: نمایشنامه «حساب پرداخت نمیشه» از داریو فو را در پست‌های قبلی معرفی کرده بودم.

پ.ن.ن: به دلیل اینکه عکس مناسبی از جلد ایرانی و خارجی این کتاب پیدا نکردم، دو عکس از پوسترهای اجرای نمایش این تئاتر را در بالا گذاشتم.

پ.ن.ن.ن: طنز اجتماعی این نمایشنامه را دوست دارم اما احساس می‌کنم گاهی در نشان دادن تصویر خوب از چپ‌ها و مظلومیتشان زیاده روی کره است.

پ.ن.ن.ن.ن: این کتاب را نشر قطره نیز منتشر کرده بود. متاسفانه چند سالی است که چاپ تمام شده و من به زحمت توانستم این کتاب را در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران پیدا کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کنستانسیا

constanciaکنستانسیا


«موسیو پلوتنیکوف روز مرگش به سراغ من آمد و گفت سال‌ها خواهد گذشت و من روز مرگ خود به دیدار او خواهم رفت.» کتاب با این جمله شروع می‌شود. داستان به سبک رئال جادویی است و قصه‌یِ مردی سالخورده و همسرش (کنستانسیا) را روایت می‌کند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد کتاب اینجا را بخوانید.

کتاب را می‌توانید به صورت آنلاین از نشر ماهی تهیه کنید.

برخی از جملات کتاب


- تعقلی که هرگز به خواب نمی‌رود هیولا می‌آفریند.

- گاهی اوقات بی‌آنکه متوجه باشیم چه قیافه مضحکی به خودمان می‌گیریم، وقتی به چشم پوشیده و فضول دوربین خیره می‌شویم. اما پرسشی که پیرمرد کرده بود دست از سرم برنمی‌داشت. هر عکس در هر لحظه، کدام یک از شخصیت‌های چندگانه ما را ثبت می‌کند؟

- اینکه ما آدم‌های عقب افتاده‌ای مثل ریگان را به ریاست جمهوری انتخاب می‌کنیم، آیا فقط به این منظور نیست که ثابت کنیم همه آدم‌ها با هم برابرند؟

- مطالعه هر چیزی را عوض می‌کند. هر چیزی را به سطح بالاتری از وجود و فراتر از روزمرگی ابلهانه می‌کشاند.

عشقی که سراسر اعتماد باشد، عشق حقیقی نیست، بیشتر شبیه بیمه‌نامه است یا بدتر از آن، گواهی حسن رفتار. و این در نهایت به بی‌خیالی می‌انجامد. 

کارلوس فوئنتسمشخصات کتاب

عنوان: کنستانسیا

نویسنده: کارلوس فوئنتس

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: ماهی

چاپ اول 1390

136 صفحه

قیمت: 2500 تومان

.................

پ.ن: در پست‌های قبلی کتاب «آئورا» از فوئنتس را معرفی کرده بودم.

پ.ن.ن: حسم نسبت به دو کتابی که از فوئنتس خوانده‌ام شبیه نمودارهای سینوسی است. یک‌ جاهایی را دوست دارم و یک جاهایی به نظرم یکنواخت می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

کتاب شامل چهار مقاله است که دو مقاله اول تقریبا شبیه هم هستند (مقاله دوم توضیح و بسط یکی از موارد مقاله اول است) نویسنده در این مثالات سعی کرده است مشکل توسعه نیافتگی جامعه ایران را از زوایای تاریخی و اقتصادی بررسی کنید.

توضیح بیشتر در مورد این کتاب را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.


فهرست مقالات


- ایران جامعه کوتاه مدت

- مشروعیت و جانشینی در تاریخ ایران

- انقلاب برای قانون

- ملک الشعرای بهار در دوران مشروطه

برخی از جملات کتاب

- درقیاس با جامعه دراز مدت اروپا سه ویژگی عمده جامعه کوتاه مدت بدین قرار است: مشکل مشروعیت و جانشینی، بی‌اعتباری مال و جان و دشواری عظیم انباشت دراز مدت سرمایه که شرط اصلی توسعه اجتماعی و اقتصادی مدرن است. بنابراین تاریخ از دوره‌های کوتاه مدت به هم پیوسته تشکیل می‌شود. در غیاب آشوب در هر دوره کوتاه مدت، حکومت استبدادی، امتیازات تملک دارایی، انباشت سرمایه تجاری و توسعه‌یِ آموزش هنر و علم وجود دارد اما این چیزها در دراز مدت دوام نمی‌آورد و زوال یا آشوب در پی دارد. 


- در واقع مشروعیت هر شورش پیروزمند در آغاز بیشتر از مشروعیت فرمانروای ساقط شده بود، زیرا (بنا بر دلایلی نشات گرفته از همین ویژگی جاکم مستبد و ویژگی‌های دیگر) معمولا جامعه از فرمانروای موجود نفرت داشت و آرزو می‌کرد که این یک برافتد و به جای او فرمانروای «کمتر بیدادگر» یا «دادگرتر» بر تخت بنشیند. بدیهی است که دولت مستبد و جامعه استبدادی و نیز حکومت مسئولیت ناپذیر و جامعه نافرمان دو روی یک سکه بودند. این یکی دیگر از اصول دیالکتیک در جامعه ایران بود.

- بعدها در طول تاریخ مفهوم و مصادیق فره در عناوین و القابی چون «ضل اله» و «قطب عام وجود» و مفهوم دادگر در صفت‌هایی چون ملک عدل و سلطان عادل نمود یافت. 

- حکومت استبدادی بدین معنا است که هیچ قانون مستقل یا سنت تثبیت شده وجود ندارد که فرمانروا را از اعمال قدرت باز دارد. فرمانروا می‌توانست تا آنجا که قدرت مادی‌اش اجازه می‌داد، به عزم و اراده خود عمل کند و تنها عامل بازدارند رعایت مصالحی بود که او برای جلوگیری از کودتای درباری یا شورش مردم ضروری می‌دید.

- توجه به عقب افتادگی تکنولوژیک احتمالا زمانی به اوج رسید که مستشار الدوله اعلام کرد ساختن راه آهن کلید توسعه ایران است. اما همین دولتمرد کمی بعد، در عین اعتقاد به اهمیت راه آهن، به این نتیجه رسید که قانون، یعنی برچیده شدن بساط استبداد، اساسی‌ترین ضرورت جامعه است.


محمد علی همایون کاتوزیانمشخصات کتاب

عنوان: ایران جامعه کوتاه مدت و سه مقاله دیگر

نویسنده: محمد علی همایون کاتوزیان

ترجمه: عبدالله کوثری

نشر: نی

چاپ چهارم 1391

165 صفحه

قیمت: 6000 تومان


................................

پ.ن: کتاب‌های داستانی و رمان را بیشتر از بقیه کتاب‌هادوست دارم، اما هر از چندگاهی دلم می‌خواهد تنوعی به کتاب‌هایم بدهم و کتاب‌هابی با موضوع غیرداستانی بخوانم. شبیه غذا خوردن است، اگر کتاب را غذای ذهن فرض کنیم گاهی دلش دست پخت و طعمِ جدید می‌خواهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

زیر پوست شهر

اتوبوس بی آر تی (BRT)

اتوبوس «بی آر تی» در ایستگاه انقلاب توقف می‌کند. به سختی کنارِ در ورودی ایستاده‌ام و سعی می‌کنم خودم را از هجومِ ورود و خروج آدم‌ها در امان نگه دارم. برخلافِ همیشه، هدفون توی گوشم نیست، صداها و فحش‌ها را می‌شنوم. آدم‌ها با فشار از ظرفیتِ حداکثریِ اتوبوس استفاده می‌کنند. مرد میانسالِ چاقی به زور خودش را داخل می‌کند. پیراهنِ سفیدِ نه چندان تمیزش را روی شلوار پارچه‌ایِ خاکستری انداخته و ریش‌ِ سفید نامرتبی دارد. درِ اتوبوس به سختی بسته می‌شود. مرد میانسال پشتش را به من کرده است. اتوبوس راه می‌افتد.

معمولا اتوبوس‌ها آنقدر شلوغ هستند که چسبیده شدن آدم‌ها به هم اجتناب ناپذیر است، اما گاهی احساس می‌کنی عمدی هم در این کار هست. در مورد مرد میانسال همین احساس را داشتم. گرچه ظاهرش با کلیشه‌هایِ ذهنم جور در نمی‌آمد، اما حرکاتِ نامحسوسِ گربه‌واری که انجام می‌داد، این حس را در من قوی‌تر می‌کرد. حس بدی داشتم. چیزی شبیه به حالت تهوع. همه جا کیپ تا کیپ آدم بود و حتی نمی‌توانستم تکان بخورم. اعتراض هم فایده‌ای نداشت، چون چسبیده شدن آدم‌ها در اتوبوس کاملا عادی بود و همه به هم چسبیده بودند.

کم کم احساس کردم دستی از روی پایم بالا می‌آید. به سختی نگاهی به پایین انداختم و دست‌های گوشت‌آلود و سفیدش را دیدم که مانند شاخک‌هایِ مورچه روی پایم تکان می‌خورد و به دنبال هدفش می‌گردد. حالم بدتر می‌شود. سعی می‌کنم کمی خودم را جابه‌جا کنم، نمی‌توانم. اتوبوس ترمز می‌کند، فشار بیشتر می‌شود، به «وصال» می‌رسیم.

سریع خودم را از کنار در بیرون می‌کشم تا پیاده شوم. مرد میانسال سرش را به طرفم می‌چرخاند و به آرامی، طوری که فقط من بشنوم می‌گوید: «پیاده شَم؟»

اخم‌هایم را توی هم می‌کنم و بدون اینکه چیزی بگویم، پیاده می‌شوم. سریع از داخل جیبِ شلورام هدفون را در می‌آورم. آهنگی از داخل موبایلم با صدای بلند پلی می‌کنم. هدفون را توی گوشم فرو می‌کنم و به راهم ادامه می‌دهم. آدم‌های جدیدی با فشار وارد اتوبوس می‌شوند، اتوبوس به راهش ادامه می‌دهد. مرد میانسال پیاده نمی‌شود.

.....................................................

پ.ن: اولین بار نیست که با چنین موردی مواجه می‌شوم. نمی‌دانم مشکل این مردان جسمی، روانی و یا حتی اقتصادی است. چیزی که باعث شد این مورد را بنویسم، سکوتی بود که احساس کردم باید شکسته شود. شاید مشکلاتی شبیه به این، از کودکی تا سن پیری همراه ما باشد و یا گاها با آن مواجه شویم، اما بنا بر دلایلی در برابر آن‌ها سکوت می‌کنیم، یا اینکه با شوخی و مسخره کردن از کنار آن می‌گذریم. شاید یکی از دلایلش خط قرمزها و تابوهایی باشد که در جامعه‌یِ سنتی ما وجود دارد. خط قرمزها و تابوهایی که ابتدا در ذهنِ خودِ ما شکل می‌گیرند و باعث خودسانسوری و سکوت می‌شوند.

پ.ن.ن: عکس بالا تزئینی است و از اینجا برداشته‌ام.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

شاه گوش می‌کند

اعداد در تاریکی numbers in the darkزیر آفتاب جگوار under the jaguar sun

ایتالو کالوینو کتابی به نام «شاه گوش می‌کند» ندارد. این مجموعه شامل بیست داستان از برخی داستان‌هایِ دو کتابِ «زیر آفتاب جگوار» و «در تاریکی اعداد» جمع آوری شده است. بعد از مرگ ایتالو کالوینو، همسرش این دو کتاب را منتشر کرد.

اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب را می‌توانید در اینجا بخوانید.


شاه گوش می‌کند

برخی از جملات کتاب


- بعضی وقت‌ها شنل قاقم سلطنتی باعث خارش گردنت می‌شود و همین خارش به تدریج به کمر و سراسر بدنت سرایت می‌کند. متکای مخملی تخت هم وقتی گرم می‌شود، باعث ایجاد خارش و حساسیت در ناحیه ران و ما تحت می‌شود. اصلا به خودت عذاب وجدان راه نده و بگذار انگشت‌هایت هر جا را که احساس خارش می‌کنی، بخارانند؛ قلاب طلاکاری شده کمربند بزرگت را باز کنند، دکمه‌های یقه، مدال‌ها و سردوشی‌ها اهدایی‌ات را مرتب کنند. تو پادشاه هستی؛ کسی جرات ندارد از تو بدگویی کند. جان کلام این است.

- روزگاری در کشور سرافراز پاندوریا، سوءظنی به ذهن مقام‌های بلندپایه‌یِ کشوری رخنه کرد: کتاب‌هایی که چاپ و منتشر می‌شد، حاوی مطالبی بودند که به حیثیت ارتش لطمه می‌زد. در واقع تحقیقات نشان می‌داد که در بسیاری از کتاب‌ها این اندیشه القا می‌شد که گویا سرهنگ‌ها از آن دسته آدم‌هایی هستند که می‌توانند مرتکب خطا شوند و فتنه و مصیبت به بار آورند. و یا مطالبی از این قبیل که گویا جنگ‌ها همیشه هم منجر به هجوم غرور آفرین سواره نظام به صفوف دشمن و کسب پیروزی‌های درخشان نمی‌شوند.

- چون قوانین ممنوعیت، نه یکباره بلکه به تدریج و همیشه با دلایل کافی وضع شده بودند، کسی دلیلی برای گلایه و شکایت نداشت و اهالی مشکلی هم برای سازگاری با این قوانین نداشتند.


ایتالو کالوینومشخصات کتاب

عنوان: شاه گوش می‌کند

نویسنده: ایتالو کالوینو

ترجمه: فرزاد همتی - محمدرضا فرزاد

نشر: مروارید

چاپ سوم 1385

208 صفحه

قیمت: 2000 تومان!

...............................

پ.ن: به نظرم نسبت به کتاب‌های دیگری که از کالوینو خوانده بودم («کمدی‌های کیهانی» و «اگر شبی از شب‌‌های زمستان مسافری») ضعیف‌تر بود. از این مجموعه، داستانِ «سرهنگ در کتابخانه» و «بازی» را دوست داشتم.

پ.ن.ن: کتاب‌های کالوینو را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...