کرگدنکرگدن


داستان در شهر کوچکی اتفاق می‌افتد که در آن آدم‌ها یکی یکی به کرگدن تبدیل می‌شوند.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب


کمدی وحشت‌آور است، کمدی دردناک است، من می‌نویسم تا جوابی به خود داده باشم. کی هستیم و چرا هستیم (از مقدمه کتاب).

***

منطق دان: (به آقای پیر) حالا یک قیاس دیگه. تمام گربه‌ها فنا پذیرند. سقراط فناپذیره. پس سقراط گربه‌ست.

آقای پیر: و چهار تا پا هم داره. درسته من یه گربه دارم که اسمش سقراطه.

***

برانژه: ... آدم‌های با شهامت کرگدن‌های باشهامتی هم می‌شن. افسوس. و چونکه حسن نیت دارن راحت می‌شه خرشون کرد.

***

برانژه: گوش کن دیزی. ما می‌تونیم یه کاری بکنیم. ما بچه‌دار می‌شیم. بچه‌هامون بچه‌دار می‌شن. وقت زیادی می‌بره اما با همین کار ما می‌تونیم بشریت رو دوباره احیا کنیم.

دیزی: بشریت رو احیاء کنیم؟

برانژه: ما آدم و حوا می‌شیم.

دیزی: اون وقت‌ها... آدم و حوا خیلی شهامت داشتن.

***

برانژه: وای به روزگار کسی که بخواد اصالت خودش رو حفظ کنه.

اوژن یونسکو

مشخصات کتاب

عنوان: کرگدن

نویسنده: اوژن یونسکو

ترجمه: پری صابری

نشر: قطره

چاپ پنجم 1391

246 صفحه

قیمت: 7500 تومان

............................

پ.ن: تئاتر نمایشنامه کرگدن در ایران توسط فرهاد آئیش اجرا شده است.