چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان شناسی» ثبت شده است

زبان باز

زبان باز

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که ناهمترازیِ سطح زندگی میانِ جامعه‌های توسعه یافته و توسعه نیافته، بر اثرِ ناهمترازیِ سطحِ توانایی‌هایِ علمی و فنی، و، در نتیجه، اختلافِ سطحِ تواناییِ تولید و امکاناتِ مصرف، ناگزیر در زبان‌هایشان نیز بازتاب دارد. (ص 18)

زبان‌نگاره (رسم الخط) این کتاب به شیوه‌ی مخصوص خودِ داریوش آشوری است. برای مثال /ی/ در این متن نشانه‌یِ یایِ نکره و وحدت است.

برخی از جملات کتاب

- آن نیرویِ سرشارِ آفریننده و بسیج‌کننده‌ای که از دلِ شورِ اصیل در یک فرهنگ و فضایِ انسانی برون می‌جوشد، در جای دیگر به همان شکل و همان میزان تکرار شدنی نیست. به همین دلیل، زبان‌هایِ اصلی‌ای که روحِ جهانِ مدرن و مایه‌یِ اندیشیده پرورده‌یِ فرهنگِ آن را شکل داده و بازنموده‌اند، همچنان زبان‌هایِ پیشرو اندیشه و علمِ مدرن‌اند، یعنی انگلیسی و فرانسه و آلمانی. دیگر زبان‌ها ناگزیر ریزه‌خوار و جیره‌خوارِ آن‌ها هستند. ( ص ۱۸)

- زبان در جامعه‌هایِ بسته، همچون همه‌یِ وجه‌هایِ زندگی در آن‌ها، وابسته به عادت‌ها و سنت‌هایی است که در نظرِ مردمان تقدس یافته‌اند. در نتیجه، صورت‌هایِ کنونیِ نهادها و سنت‌‌ها، از جمله زبان، همخوان با یک صورتِ ازلی انگاشته می‌شود. با این همه، به خلافِ این گمان، عادت‌‌هایِ زبانی، همچون همه‌یِ عادت‌هایِ دیگر، ثابت و همیشگی نیستند و با گذر زمان تغییر می‌کنند. (ص 21)

- با پیدایِش زبان‌‌هایِ باز دستِ انسان برایِ دستکاری در زبان گشوده می‌شود. از روزگارِ‌ پیدایِش زبان‌هایِ باز و جهانگیری‌شان، زبان‌های بسته، همچون همه‌یِ جنبه‌های زندگانی در جهان‌هایِ به اصطلاح سنتی، دچار بحران شده‌اند. این زبان‌ها به اجبار، از سرِ تقلید و دنباله‌روی، مانندِ دیگر جنبه‌هایِ زندگانیِ چنان مردمانی، توسعه‌ای محدود، ناهموار، بی‌هنجار یا بدهنجار دارند. (ص 27)

- زبانِ آلمای و زبان انگلیسی هر دو از خانواده‌یِ زبان‌هایِ ژرمنی‌اند (شاملِ زبان‌هایِ اسکاندیناویایی، بجز فنلاندی، زبان هلندی، و جز آن‌ها). اما در سیرِ دگرگشتِ تاریخی، در فضاهایِ جغرافیایی و فرهنگی گوناگون، این دو زبان چندان از هم دور شده‌‌اند که شناساییِ خویشاوندیِ آن‌ّا با دیدِ غیرِ علمی جز در شماری واژه‌هایِ پایه‌ای و همریشه‌یِ این دو زبان ممکن نیست. (ص 40)

- این دگرگشتِ بنیادیِ ساختارِ زبان در موردِ زبان‌هایِ انگلیسی و فرانسه و پایداریِ زبانِ آلمانی بر بخشِ عمده‌ای از ساختارهایِ دیرینه‌ی ژرمنیِ خود، در سرگذشتِ تاریخیِ این زبان‌ها در جهانِ مدرن نقش اساسی داشته است. یکی از مهم‌ترین نتیجه‌هایِ آن این است که زبانِ فرانسه تواناییِ پاره‌پیوندی (compounding) خود را بسیار از دست داده و از مایه‌هایِ بومیِ خود کمتر می‌تواند واژه‌یِ پاره‌مند (compound word) بسازد. از این جهت، برایِ توسعه‌یِ خود در جهتِ نیازهایِ جهانِ مدرن، ناگزیر از وام‌گیریِ بی‌نهایت از یونانی و لاتینی بوده است که چنین توانایی‌ای دارند. زبانِ انگلیسی نیز که بسیار، اما کمتر از فرانسه، تحلیلی شده است پ تواناییُ پاره‌پیوندیِ آن بسیار کمتر شده و پاه‌پیوندیِ آن بسیار کمتر شده و پاره‌پیوندهایِ بیش از سه - چهر سیلاب را ازمایه‌یِ بومیِ خود برنمی‌تابد. به این دلیل، و به دلایلِ دیگر همان راهِ زبانِ فرانسه را در پیش گرفته است، یعنی وام‌گیریِ بی‌نهایت از زبان‌هایِ یونانی و لاتیمی، به ویژه برایِ کاربردهایِ علمی و فنی. اما آلمانی‌ها که تواناییِ پاره‌پیوندیِ گسترده‌یِ خود را نگاه داشته، می‌تواند مانندِ یونانی و لاتینی از مایه‌هایِ ژرمنیکِ خود، از چسبانشِ ستاک‌ها (stems) و پیشوندها و پسوندها، ترکیب‌هایِ تازه و بس‌پاره بسازد. (ص 42-43)

{مثال تلویزیون - tele (از یونانی به معنای دور ) vision (از لاتینی، دیدن) در انگلیسی و فرانسه به جای seeing (looking) from faraway - در زبان آلمانی Fren-sehen}   

- جهانِ‌مدرن یک جهانِ باز است. جهانی‌ست که همه‌یِ چارچوب‌ها را می‌شکند، همه‌ چیز را از نو می‌سنجد. جهانی‌ست که بر نو بودن ارزشی بی‌نهایت می‌گذارد. جهانِ پیشرفت است و برایِ پیش‌رفتن نیز به شناختِ علمی نیاز دارد و برایِ شناخت علمی به زبانِ کارامدِ درخورِ آن. هم به شناختِ زبان نیاز دارد همچون اُبژه‌هایِ شناخت و هم، بر اساسِ شناختِ آن، به کاربردِ ابزاریِ آن همچون ابزاری توسعه‌پذیر تا بی‌نهایت. جهانِ مدرن به زبانِ باز نیاز دارد. (ص 89-90)

- {نامه‌ی جمالزاده به محمدِ قزوینی، منتشر شده در مجله‌ی فرنگستان، چاپ برلین}

امروز به تصدیقِ هرکسی و به شهادتِ آن استاد بزرگوار استعمالِ زبانِ فارسیِ کنونی بریِ بیانِ معانی و مطالبی که امروزه در عالم متداول . منتشر است بسیار ناقص و نارساست و فقط برایِ ذکری همان مباحث و فصول که از هزار سال بدین طرف وردِ زبانِ شعرا و ادبایِ ما بوده است، تقریبا می‌توان گفت ساخته شده است، از قبیلِ شکایت از «دورِ زمان»، «بی‌وفاییِ روزگار و اهلِ آن»، «در مدحِ شراب»، «در فضیلتِ فقر و درویشی»، و هکذا مواضعِ معدودِ دیگری. در چند جلد کتاب اگر تمامِ کلمات و لغاتِ مستعمله در آن‌ها را جمع کنی، به طور یقین به اندازه‌یِ کلماتی که یک نویسنده‌یِ فرنگی، مثلا ویکتور هوگوی فرانسوی، در کتابِ بی‌نوایانِ خود استعمال کرده نیست و بلکه به اندازه‌ی نصف آن هم نباشد. در این صورت معلوم است که با خرمن خرمن معانیِ تازه‌ای که مانندِ ستارگانِ آسمان چشم و خِرٍد را خیره می‌سازد، آسیایِ آبیِ کهنه‌یِ زبانِ فارسی از آسیا کردنِ این خرمن عاجز و هر کس بخواهد در این زمینه آزمایش بکند حکمِ کسی را پیدا می‌کند که بخواهد شتری را از سوراخِ سوزنی بگذراند. (فرنگستان/7 و 8، نوامبر-دسامبرِ 1924، برلین، ص 341) (ص 93-94)

- به دلیلِ همین مدرنگریِ از هم گسیخته و ناپیگیر - که در همین حد نیز همواره با مقاومتِ درونیِ بخشِ عمده‌ای از جامعه روبه‌رو بوده است- جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای‌ست نیمه مدرن که به دلیلِ نیمه کاره بودن و بی‌تعادلیِ همه‌چیز‌اش درچارِ آسیب‌هایِ روانی و فرهنگیِ شدید است، که نامِ‌ِ دیگرِ آن بحرانِ‌ هویت است. (ص 95)

- در قرن‌هاِ‌نخستین، نثرِ فارسی نیز همپایِ شعرِ فارسی بالیدن گرفت و، درکل، تا قرن ششمِ هجری سبکِ ساده‌ای را پروراند که در اساس به واژگانِ فارسیِ بومی، که در شعر به کار می‌رفت، وفادار بود. اما در کار آمدنِ چندین عامل، مانندِ ضرورت آموزشِ زبانِ عربی به عنوانِ زبانِ رسمیِ دین و زبانِ بالنده‌یِ مدرسیِ علم و فرهنگ در جهانِ اسلامی، و فرمان‌رواییِ سلسله‌هایِ ترک با تعصب بسیار در دین، سببِ نفوذِ بی‌مهار و بی‌حسابِ واژگان و شیوه‌یِ بیان و حتا دستورِ زبانِ عربی در فارسی شد. این گرایش که بر زبانِ منشیان و دیوانیان، تاریخ‌نگاران، و متن‌هایِ علومِ سنتی چیره بود، رفته‌ـرفته دو گرایشِ باژگونه‌یِ زبانی و زیبایی شناختی در دو قلمروِ شعر و نثر پدید آورد. (ص 98)

داریوش آشوریمشخصات کتاب

عنوان: زبان باز (پژوهشی درباره‌ی زبان و مدرنیت)

نویسنده: داریوش آشوری

نشر: مرکز

چاپ اول 1387

112 صفحه

قیمت: 2200 تومان


پ.ن: به نظرم کتاب خوب و مفیدی بود. خواندن بعضی از جمله‌هایش ممکن است برای بار اول سخت و عجیب باشد اما بعد از خواندنِ چند صفحه سبک و سیاق نویسنده مشخص می‌شود و راحت‌تر می‌شود کتاب را خواند. دوست دارم کتابی هم بخوانم از زبان‌شناسانی که نظریاتشان خلافِ نظر داریوش آشوری است یا نقدِ آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

پرسش‌هایی در باب زبان

پرسش‌هایی در باب زبانپرسش هایی در باب زبان

این کتاب یکی از درسنامه‌های کمک آموزشی آمریکا در حوزه‌ی زبان‌شناسی است که برای دانشجویان دوره‌ی کارشناسی رشته‌های جز علوم انسانی فراهم آمده است. دو نویسنده‌ی این کتاب که به تدریس زبان‌شناسی اشتغال دازند، هرفصل کتاب را با پرسشی آغاز کرده و یافتن پاسخی به هر پرسش به پایان برده‌اند. (از یادداشت مترجم - ص 13)

برخی از جملات کتاب

- در سال 2001 ژنی به نام FoxP2 کشف شود که به طور مستقیم در توانایی زبانی نقش دارد. هیچ تردیدی در این مسئله وجود ندارد که زبان، موضوعی زیست‌شناختی است و انسان‌ها تقریبا 4/6-6/2 میلیون سال پیش، از شامپانزه‌ها و سایر اجداد نخستین‌شان به سبب برخورداری از این ژن جدا شدند.

 در پنجاه سال اخیر، زبان‌شناسان این فرضیه را مطرح کرده‌‌اند که مکانیسمی زبانی در مغز انسان وجود دارد؛ مکانیسمی جسمانی که مسئول تمام جنبه‌های زبان است و شامل یادگیری،‌ پردازش و تولید می‌شود. احتمالا،‌این راهکار به لحاظ زیست‌شناختی ناپیوسته است. به این معنی که اگرچه یک عضو خاص در بدن، مانند کلیه، کبد، یا سایر اعضای اصلی، چنین مکانیسمی را تولید و کنترل نمی‌کند، در عوض، بخش‌های مختلف مکانیسم زبان‌آموزی، در نقاط مجزایی از مغز قرار دارند و این اجزا برای ایجاد توانایی زبانی کامل در انسان با یکدیگر همکاری می‌کنند. عدم موفقیت پسر وحشی آورون و جنی در فراگیری زبان، شاهدی بر این ادعاست که مکانیسم زبان، به هر دلیلی در سنین اولیه‌ی کودکی، در حدود پنج سالگی تغییر می‌کند... بنابراین، توانایی فراگیری زبان اول، پس از آن دوره‌ی بحرانی کاهش می‌یابد و یا حتی به طور کامل از بین می‌رود. (ص 26-27)

- بچه‌ها در دوسالگی می‌توانند هزاران واژه تولید کنند و تا چهارسالگی تمامی عناصر زبان را یاد می‌گیرند، هرچند تسلط کامل بر جزییات زبان سال‌ها طول می‌کشد. (ص 33)

- عوامل متعددی نظیر اعتماد به نفس، انگیزه، خودباوری و اضطراب کمتر، یادگیری زبان دوم را آسان‌تر می‌کند، اما هیچ هیک از این‌‌ها در فراگیری زبان اول اهمیتی ندارند. (ص 62)

- یک ایتالیایی می‌گوید، traduttori, traditori یعنی «مترجمان خائن‌اند.» (ص 64)

- وجود مفهومی برای یک مفهوم در زبانی خاص، به نحوی وجود مفهوم مرتبط با آن را در جامعه‌ی زبانی مورد نظر توجیه می‌کند. بر این اساس، ما برای مفهومی واژه‌ای در زبان‌مان داریم، پس بسیاری از مردم باید از پیش با این مفهوم آشنا بوده باشند و بنابراین، بهتر و درست‌تر این است که این مفهوم از برچسبی زبانی برخوردار باشد. شاید این مطلب درست باشد، با وجود این، مجوز وجود یک مفهوم یک چیز است و درک آن چیزی دیگر. (ص92)

- گاهی اوقات حتی ما در مورد فکری که در سر داریم، مطمئن نیستیم تا زمانی که آن را به زبان می‌آوریم و به همین دلیل است که حرف زدن با یک مخاطب آشنا برای گرفتن تصمیمی مهم در زندگی تا این حد ارزشمند است. صحبت کردن در مورد آنچه در ذهن داریم، یا نوشتن آراء‌ و نظرات‌مان به ما کمک می‌کنند تا ‌آن‌ها را به شکلی منطقی و عقلانی درآوریم و بسیاری چیزها را تحلیل کنیم، درست مثل نقاشی کردن آنچه می‌بینیم که ما را در درک اهمیت آن چیز یاری می‌رساند. با وجود این، نقاشی کردن با دیدن یکسان نیست؛ به همین ترتیب، حرف زدن هم با فکر کردن یکی نیست. (ص 96-97)

- نقص در شنیدن و تکرار واژه‌ها دو عامل اساسی تغییر زبان در طول زمان‌اند. وقتی سربازان امپراطوری روم قدم به سرزمین گل نهادند و به سمت شبه جزیره‌ی ایبری و از آن سو به سمت شمال شرقی حرکت کردند، یعنی آنجا که امروز کشور رومانی قرار دارد، مردم زیادی را به آن نواحی بردند که در اصل گونه‌ای از لاتین کوچه و بازار را به کار می‌بردند. به تدریج، این زبان کوچه و بازاری لاتین در سرزمین گل به زبان فرانسه مبدل شد و در شبه جزیره‌ی ایبری به پرتغالی و در نواحی شرقی‌تر به اسپانیولی تبدیل گشت و در رومانی به گونه‌ای مبدل شد که امروز زبان رومانیایی نامیده می‌شود. افزون بر این، همین زبان لاتین عامیانه و کوچه بازاری در خاستگاه اصلی‌اش، یعنی شبه جزیره‌ی ایتالیا به زبان ایتالیایی تبدیل شد. (ص 160-161)

- زبان‌شناسان مدعی‌اند که تمام گونه‌های زبان، یعنی همه‌ی گویش‌ها و زبان‌ها، از ارزش زبانی یکسانی برخوردارند. آن‌ها دریافته‌اند که تمام زبان‌ها نظام‌مندند؛ به این معنی که همه‌ی آن‌ها از اصول همگانی مشخصی تبعیت می‌کنند، آن هم با توجه به انسجام و تعاملات آواها، روش‌های ساخت واژه‌ها، عبارت‌ها، و جملات و چگونگی رمزگذاری معنایی. به هر حال، این به معنی آن نیست که لزوما تمام زبان‌ها به لحاظ زیباشناختی برابر باشند. (ص 171)

- برخورد زبان‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل تغییر زبان است؛ عاملی که گاهی در مدت زمانی کوتاه می‌تواند تغییرات اساسی و بزرگی را در زبان ایجاد کند. نکته‌ی قابل توجه این است که بدون شک، زبان همواره تغییر می‌کند، حتی اگر با زبان‌های دیگر در ارتباط نباشد. (ص 196)

- ما باید برای حل مشکلات‌مان در مورد سوادآموزی تلاش بیشتری بکنیم، اما من هم مانند بسیاری از تحصیل‌کرده‌های دیگر می‌خواهم پیشنهادی را مطرح کنم: «برای بچه‌ها کتاب بخوانید. به مدرسه‌ها بروید و داوطلبانه وقت‌تان را در اختیار آنها قرار دهید. به بچه‌ها نشان دهید که به دلایل مختلف و مهمی باید خواندن را یاد بگیرند. این کار را با کوچک‌ترها شروع کنید، اما نوجوانان و بزرگ‌ترهایی را هم که درگیر تحصیل‌اند نادیده نگیرید. با توجه به تجربیات من این کارها شدنی است.» (ص234)

- هیچ‌کس ضعیف‌تر از نوجوانی نیست که فکر می‌کند افکارش پلیدتر از افکار دیگران است. بچه‌ها آنقدر عمر نکرده‌اند که بر اساس تجربیات‌شان، بتوانند افکار و ترس‌هایشان را نشان دهند. تمام بچه‌ها این احساس نگرانی را دارند؛ هم بچه‌هایی که از طبقه‌ی متوسط جامعه، نازپروده و تحت حمایت و حفاظت کامل‌اند، و هم بچه‌های قحطی‌زده در مناطق جنگ زده. آن‌ها باید در مورد موضوعات یأس‌آور و وحشتناک چیزهایی بخوانند،‌ البته اگر بخواهند قدرت این چیزهای هولناک را از بین ببرند و بر آن‌ها غلبه کنند. (ص 289)

{روبرت کورمیه}: «انسان می‌تواند آرام باشد، از خشونت بدش بیاید، بچه‌ها و گل‌ها و آهنگ‌های بیتلز را دوست داشته باشد، اما در عین حال از زخم‌هایی آگاه باشد که این دنیا به ما وارد می‌آورد. این‌که داستانی پایان خوشی داشته باشد، به معنی این نیست که نویسنده‌ی داستان اعتقادی به خوشی ندارد. ادبیات باید تمام قلب انسان را تسخیر کند، حتی نقاط تاریک قلبش را.» (ص 289-290)

- وقتی ما مطالب کودکان‌مان را سانسور می‌کنیم،‌ به آنها دروغ گفته‌ایم و دروغ گفتن به بچه‌ها غیرقابل بخشش است. من و شما که می‌دانیم زبان با فکر یکی نیست و از ارزش‌های زبان آگاهیم، وظیفه داریم در این مبارزه شرکت کنیم و دیگران را از سوءتفاهمی که در مورد سانسور کردن و نتایجش برایشان به وجود آمده است، آگاه کنیم. (ص 293)

- حقیقت این است که مرگ زبان با فرسایش بنیان دانش انسان همراه است. دیوید هریسون به شکل متقاعد کننده‌ای می‌گوید: «بیشتر آنچه انسان‌ها در طول صدها سال در مورد چگونگی رشد و پیشرفت در این سیاره آموخته‌اند، در زبان‌های در معرض نابودی خلاصه شده‌اند. اگر ما اجازه دهیم که این زبان‌ها از دست بروند، احتمالا توانایی خود را برای کنترل جمعیت رو به افزایشی  که به اکوسیستم زمین صدمه می‌زنند نیز از دست خواهیم داد.» (ص 304)

- {دیوید هریسون}: «جوامعی که برای زنده ماندن به طبیعت تکیه می‌کنند، از فناوری پیشرفته‌ای برای کشاورزی، خانه‌سازی و بهره‌برداری از منابع معدنی... برخوردازند، مثل گیاهان دارویی، ماهی، گوزن، شکل هلال ماه،‌ بادها و غلات. این حقیقت که ما امروزه از سیستم کشاورزی جدید، آزمایشگاه‌ها، تقویم‌ها و کتابخانه‌های متعدد برخورداریم نشان‌دهنده‌ی این نیست که دانشِ سنتی، قدیمی و منسوخ است. به هرحال، هراندازه که ما می‌کوشیم تا ظرفیت کرده‌ی زمین را برای زندگی کردن افزایش دهیم، نیازمان به این دانش سنتی هم روز‌به‌روز بیشتر می‌شود.» (ص 310)

 

دونا جوناپولیمشخصات کتاب

عنوان: پرسش‌هایی در باب زبان

نویسندگان: دونا جوناپولی، وارلی شون فلد

ترجمه: راحله گندمکار

نشر: علمی

چاپ اول: 1361

336 صفحه

قیمت: 15000 تومان


پ.ن: به نظرم کتاب خیلی خوبی بود،‌ به خصوص برای کسانی که رشته‌ تخصصی‌شان زبان شناسی نیست و می‌خواهند اطلاعات عمومی دربار‌ه‌ی آن پیدا کنند. کتاب به زبانی ساده مفاهیم مهم زبانشناسی را توضیح می‌دهد. برخی از بخش‌های کتاب مربوط به امریکا و زبان انگلیسی است اما چون بحث کلی درباره‌ی زبان است می‌توان آنها را به زبان‌های دیگر هم تعمیم داد. از خواندن این کتاب لذت بردم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

زبان و اندیشه

 زبان و اندیشهزبان و اندیشه

این کتاب جزء مجموعه‌ی روان‌شناسی انتشارات راوت لیج و با هدف بررسی ارتباط بین تفکر و زبان منتشر شده است. مانند یک کتاب درسی در آخر هر فصل خلاصه‌ی فصل و تمرین دارد. حتی موضوع فصل آخر کتاب «بالا بردن مهارت‌های پاسخگویی به سوالات تشریحی» است 

 اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- ویگوتسکی معتقد بود که زبان، دو کارکرد دارد: ارتباط با دیگران (کارکرد بیرونی)، و تنظیم افکار (کارکرد درونی). بزرگ‌سالان عموما می‌توانند این دو کارکرد را از هم جدا بکنند، اما کودکان تا پیش از سن هفت سالگی نمی‌توانند به راحتی از عهده‌ی این کار برآیند. کودکان،‌ بین دو تا هفت سالگی، بیشتر درباره‌ی انگاره‌ها و افکار خود صحبت می‌کنند. (ص 47)

-  تحقیقات نشان داده است که تفاوت لهجه‌ای می‌تواند هم در کیفیت تحصیلی و هم در کیفیت اجتماعی تعلیم و تربیت برخی از کودکان اثر بگذارد (لباو، 1995). کودکانی که لهجه‌ی «غیر معیار» دارند، نوعا دستاورد تحصیلی کمتری دارند. (ص 56)

- تنن (1994۹ پیشنهاد می‌کند که زنان گرایش دارند که بیشتر از مردان، غیر مستقیم باشند و درصدد یافتن راه‌ها و اتفاق‌نظرها هستند. مردها از سوی دیگر، بیشتر مایل‌اند از مکالمه به منظور انتقال اطلاعات استفاده کنند و از زبان، به عنوان حفظ موقعیت و استقلال خود، بهره می‌جویند. اوئینز (2001) خاطرنشان می‌سازد که در مردها موضوع مکالمه، به ندرت احساسات را شامل می‌شود و در نتیجه مردها به ندرت صمیمیت را در دوران بزرگ‌سالی تجربه می‌کنند. برعکس، خصوصیت مشترک مکالمه‌ی زن‌ها انتقال هیجان است (تنن 1994). بدین ترتیب به نظر می‌رسد که زن‌ها و مردها نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کنند: زن‌ها بیشتر حمایت‌گرانه و مردها بیشتر، مبارزه‌طلبانه عمل می‌کنند. تنن (1990) ادعا می‌کند با وجود آنکه هر دو سبک، اعتباری یکسان دارند، اما این تفاوت‌ها اغلب باعث سوءتفاهم بین زنان و مردان می‌شود. (ص 59-60)

- اسپندر (1990) در کتاب خود تحت عنوان زبان مردساخته، مسئله‌ی تبعیض جنسی در زبان را بررسی می‌کند و دلایلی ارائه می‌دهد که زبان، ساخته‌ی مردهاستو تسلط مردها را میدان می‌دهد. او مطرح می‌کند که «مردها،‌ به عنوان گروه مسلط،‌زبان، اندیشه و واقعیت را به وجود آورده‌اند.» برای مثال، دانش‌آموزان در یادگیری مباحث مربوط به علوم طبیعی یا علوم اجتماعی که در مقام اشاره به «بشر» از واژه‌ی «انسان» {Man} استفاده می‌شود(مباحثی مانند تکامل انسان، انسان شهری و غیره)، بیشتر تصویر مرد را به ذهن می‌آورند تا تصویری که ممکن است مرد یا زن باشد. (ص 61)

- چامسکی خاطرنشان می‌سازدکه همه‌ی زبان‌های بشری در برخی از خصوصیت‌ها مشترک‌اند (همه اسم و فعل) دارند. این خصوصیت‌ها را «جهانی‌های زبان» می‌نامند. او مطرح کرد که ما یک ساز و کار مادرزادی به نام افزار یا دستگاه اکتساب زبان داریم. (ص ۸۸)

- شواهدی وجود  دارد که کودکان زبان را صرفا از طریق قرار گرفتن در محیط زبانی یاد نمی‌گیرند، بلکه از طریق تعامل با افرادی که زبان را به کار می‌گیرند، فرا می‌گیرند. (ص۹۲)

- مک‌لاد و کم‌بل (۱۹۹۲) دریافتند که اگر از مردم خواسته شود که رویدادهای خوشایند را به خاطر بیاورند، این اعتقاد را پیدا می‌کنند که احتمال وقوع آنها در آینده بیشتر است (یعنی اینکه بیشتر خوشبین می‌شوند). اما اگر از آنها خواسته شود که رویدادهای ناگوار را به خاطر بیاورند، بدبین می‌شوند و احتمال وقوع آنها را در آینده بیشتر می‌دانند. (ص ۱۳۳-۱۳۴)

- جان‌سون (۱۹۸۷) دریافت که درصورتی که گوشت چرخ کرده به عنوان گوشتی که ۸۰ درصد آن خالص است، عرضه شود، بیشتر خریدار پیدا می‌کند تا موقعی که به عنوان گوشتی که ۲۰ درصد چربی دارد، عرضه شود. تبلیغات، اساسا قالب‌بندی اطلاعات است درباره‌ی محصول، به نحوی که مصرف‌کننده را به سمت خرید بکشد. (ص ۱۴۰) 

مشخصات کتاب

عنوان: زبان و اندیشه

نویسنده: نیک لاند

ترجمه: حبیب‌ الله قاسم‌زاده

نشر: ارجمند

چاپ دوم 1389

224 صفحه

قیمت: 4500 تومان


 پ.ن: سه ترجمه از این کتاب پیدا کردم ولی نمی‌دانم کدامشان بهتر بود و این نرجمه را فقط بر اساس مقایسه یکی دو صفحه‌ای با بقیه‌ی ترجمه‌ها انتخاب کردم ولی نمی‌دانم که لزوما ترجمه‌ی بهتری است یا نه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

آشنایی با تاریخ زبان‌های ایرانی

آشنایی با تاریخ زبان‌های ایرانی 

زبان‌های ایرانی به سه دوره‌ی تاریخی تقسیم می‌شود.

دوره‌ی باستان از حدود هزار سال پیش از میلاد، یعنی زمان تقریبی ورود ایرانیان به فلات ایران و تا سال 331 پیش از میلاد،‌زمان برافتادن امپراطوری هخامنشی.

دوره‌ی میانه از سال 331 پیش از میلاد، تا زمان رسمیت یافتن فارسی دری در دوره‌ی صفاریان به سال 867 میلادی.

دوره‌ی جدید از زمان تاسیس حکومت صفاریان تا امروز.

البته این دوره‌های زمانی به قطع و یقیق،‌تقریبی‌اند.

برخی از جملات کتاب

 - هر زبانی در طول زمان همچون موجودی زنده تغییر می‌کند. (آگوست شلایشر) (ص 19)

- پیش از مهاجرت آریایی‌ها به سرزمینی که به نام آنان، «ایران» نامیده شد، تاریخ فلات ایران تقریبا به تاریخ عیلام محدود می‌شده است، متاسفانه اسنادی که از آن برجای مانده بسیار اندک است و شامل مدارک معدودی است که برخی به اکَدی و برخی به عیلامی‌اند. بخش عمده‌ی همین اسناد، پس از حفاری‌های شوش، پایتخت عیلامیان، در سال 1897 میلادی به دست آمده‌اند و پیش از آن، هرچه درباره‌ی عیلامیان می‌دانستیم به مطالعه‌ی مختصری محدود می‌شد که در عهد عتیق آمده بود. (ص 26)

- از یک قرن پیش از سقوط دولت سومر، اقوام سامی‌نژاد در بین النهرین و غرب این ناحیه سکونت داشتند و سرانجام در قرن بیست و چهارم پیش از میلاد بر این نواحی استیلا یافتند. سلسله‌ی سلاطین اکّد که به دست سارگن اول تاسیس شد، نخستین سلسله‌ی سامی در بین النهرین به حساب می‌آید. (ص 30)

- در کنار اکدیان که از اقوام سامی به حساب می‌آیند، قوم دیگری نیز از همین نژاد در نواحی غربی و جنوب غربی بین‌النهرین سکونت داشته که آرامیان نامیده می‌شوند. این قوم بر حسب نوع زبانشان به دو گروه قابل تقسیم‌اند. گروهی که به زبان آرامی تکلم می‌کرده‌اند، آرامیانِ آرامی‌زبان نامیده می‌شوند، و گروه دوم که به زبان سریانی سخن می‌گفتند آرامیان سریانی‌زبان نام گرفته‌اند. (ص 34)

- فارسی میانه شکل تحول یافته‌ی فارسی باستان است و فارسی جدید را باید دنباله‌ی آن دانست. آغاز این زبان به دوره‌ی پایان امپراطوری هخامنشی باز می‌گردد و به این ترتیب می‌توان ادعا کرد، این زبان از حدود قرن سوم پیش از میلاد تا حدود قرن نهم میلادی، البته در قالب گونه‌های زمانی مختلف، زنده بوده است. این زبان تا قرن سوم میلادی نقش زبان منطقه‌ی فارس را به عهده داشته و در زمان ساسانیان، از قرن سوم تا هفتم میلادی به زبان رسمی این امپراطوری مبدل شده است و تا آسیای مرکزی، و حتی تا مناطق جنوبی هند گسترش یافته است. نام این زبان را پهلوی یا پهلوی ساسانی نیز گفته‌اند. (ص 133-134)

- زبان فارسی میانه، برخلاف فارسی باستان، به یک خط نوشته نشده است، هرچند تمامی خط‌های به کار رفته برای نگارش این زبان، مستقیم یا غیرمستقیم ماخوذ از آرامی‌اند. در یک کلیت، فارسی میانه به سه خط نوشته شده است. این خطوط را می‌توان خط اوستایی در نوشته‌های پازند، خط مانوی درنوشته‌های دینی مانویت و گونه‌های مختلف خط فارسی دانست. (ص 151)

- سلسله‌ای که تیمور تاسیس کرد، تیموریان نام گرفت و از آنجا که تیمور، خواهر امیرحسین، امیر ماوراءالنهر را به همسری گرفته بود به «گورکان» ملقب شد که در مغولی به معنی «داماد» بود. به همین دلیل اعقاب او را «گورکانیان» نیز خوانده‌اند. (ص ۱۷۳)

- در فاصله‌ی میان سقوط ساسانیان (۶۵۱ میلادی) تا روی کار آمدن صفاریان (۸۶۷ میلادی)، زبان  علمی و دیوانی ایرانیان مسلمان، زبان عربی بود. دولت سامانیان به رواج فارسی علاقه‌مند بود. دولت‌های بعد از صفاریان نیز رسمیت زبان فارسی را پذیرفته بودند. دولت غزنویان، زبان فارسی را در هندوستان رواج داد. این زبان در تمامی دوران حکومت مغولان در هند، زبان رسمی دربار آنان بود. همین رواج زبان فارسی در هند و آمیختنش با زبان هندوستان به مثابه زبان میانجی، زبان رسمی کشور پاکستان است. پایه‌ی اردو، زبان هندوستانی است و به همین دلیل،‌این زبان در گروه هندی زبان‌های هندوایرانی طبقه‌بندی می‌شود. (ص ۱۸۴)

کورش صفویمشخصات کتاب

 عنوان: آشنایی با تاریخ زبان‌های ایرانی

نویسنده: کورش صفوی

نشر: پژواک کیوان

چاپ اول 1386

193 صفحه

قیمت: 2400 تومان


 پ.ن: به نظرم کتاب خوبی بود. هرچند کتاب برای دوره‌ی کارشناسی ارشد زبان‌شناسی نوشته شده بود اما برای علاقه‌مندان زبان‌شناسی هم مناسب بود. البته باید اعتراف کنم بخش‌هایی را که بیش از حد تخصصی بود، نخواندم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

نگاهی تازه به دستور زبان

نگاهی تازه به دستور زبان  

موضوع کتاب درباره‌ی دستور زبان است. نویسنده به طور خلاصه تاریخچه‌ای از شکل‌گیری دستور زبان از گذشته تا امروز ارائه می‌دهد و انوع دستور زبان (سنتی، ساختگرا، گشتاری - زایشی) را بررسی می‌کند. 

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- این تصور که وجود گوناگونی‌ها در تلفظ، خط، ساخت واژه و الگوهای دستوری کار زبان را به بلبشو و نابسامانی می‌کشاند و به هرقیمت شده باید از آن اجتناب شود و نیز این تصور که در این موارد فقط یک صورت درست وجود دارد و بقیه همه «غلط» است، تصوراتی نادرست است که با ذات زبان و کاربرد آن سازگاری ندارد و از راه دستورهای سنتی و طرفداران آنها در ذهن ما رسوخ کرده است. (ص ۴۷)

- زبان همواره در تغییر است. از راه این تغییرات است که فارسی باستان به فارسی میانه و فارسی میانه به فارسی امروز تبدیل شده است و از راه همین تغییرات است که زبان‌های فرانسه، اسپانیایی، پرتغالی، ایتالیایی و دیگر زبان‌های رومیایی از لاتین جدا شده‌اند و از راه همین تغییرات است که همه‌ی زبان‌های خانواده بزرگ هند و اروپایی از یکدیگر و بالاخره از زبان واحدی انشعاب یافته‌اند. این تغییرات بزرگ همه با همین تغییرات کوچک آغاز شده‌اند که دستورنویسان آنها را «بدعت، هرج و مرج، تباهی»  و امثال آن نامیدند. (ص ۴۸)

- به عنوان مثال به استدلال کسانی گوش کنید که می‌گویند مرداد غلط است و اَمرداد درست است. زیرا مرداد یعنی میرا و اَمرداد یعنی نامیرا ولی «این فقط در دستگاه زبانی پهلوی است که مرداد به معنی میرا و اَ- پیشوند نفی و در نتیجه اَمرداد به معنی نامیرا می‌باشد ولی در فارسی نه مرداد معنی میرا می‌دهد (چون فقط نام ماهی است) و نه اصولا پیشوند اَ- دیگر زنده است زیرا در هیچ واژه‌ی دیگری در این معنی به کار نمی‌رود و یا واژه‌ی نوینی نمی‌سازد. (ص ۵۰)

- آمیختن خط و زبان یکی از نواقص عمومی دستورهای سنتی است. (ص ۵۹)

- زبان‌شناسی تاریخی از ین بحث می‌کند که یک زبان به خصوص چگونه تغییر کرده و تحول یافته تا صورت امروزی خود را پیدا کرده است. در حالی که زبان‌شناسی همزمانی وضع فعلی زبان را فارغ از سابقه و تحول تاریخی آن در نظر می‌گیرد و توصیف می‌کند. بنابراین ملاحضات تاریخی نباید ملاک توصیف وضع همزمانی زبان قرار گیرد... آمیختن این دوجنبه یکی از نقاط ضعف دستورهای سنتی است. (ص ۷۸)

- سوسور قبلا بین زبان (langue) و گفتار (parole) تمایز گذاشته بود: زبان نظامی است بالقوه که فقط در ذهن اهل زبان وجود دارد، در حالی که گفتار کاربرد این نظام است که صورت عینی و ملموس پیدا می‌کند. تاکید زبان‌شناسان ساختارگرای امریکایی روی جنبه‌ی عینی و قابل مشاهد‌ی زبان باعث شد که این تمایز بسیار مهم نادیده گرفته شود و در واقع در نظر زبان‌شناسان این مکتب، گفتار جای زبان را بگیرد.  (ص ۸۳)

- زبان - یعنی مجموعه‌ی جمله‌های بالقوه - مفهومی است انتزاعی و مربوط به حوزه‌ی توانش در حالی که گفتار - یعنی مجموعه جمله‌های بالفعل- چیزی است که به حوزه‌ی کنش مربوط می‌شود. (ص ۱۳۵)

محمدرضا باطنیمشخصات کتاب

 عنوان: نگاهی تازه به دستور زبان

نویسنده: محمدرضا باطنی

نشر: آگه

چاپ یازدهم 1384

153 صفحه

قیمت: 1500 تومان


 پ.ن: به نظرم کتاب خوب و مفیدی بود. یکی از مزیت‌هایش این است که از مسائل فنی زبان‌شناسی استفاده نکرده و خواننده‌ی غیرزبان‌شناس هم می‌تواند به راحتی کتاب را بخواند. 

پ.پ.ن: عکس محمدرضا باطنی از؛ ستاره سلیمانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...