چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشایار دیهیمی» ثبت شده است

اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

نویسنده در این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه استفاده‌ی زیاد از اینترنت باعث می‌شود تمرکز ما کمتر شود و سیستم مغزی ما به سمت سطحی شدن تغییر کند.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- کاری که اینترنت می‌کند این است که ذره ذره ظرفیت تمرکز و تعمق مرا می‌خورد. چه آن‌لاین باشم و چه نباشم. ذهنم اکنون توقع دارد که اطلاعات را به آن شیوه‌ای که اینترنت توزیع می‌کند، یعنی به شکل جریان سریعی از ذرات، جذب کند. زمانی من در دریای واژگان غواصی می‌کردم اما اکنون فقط با جت اسکی در سطح این دریا حرکت می‌کنم. (ص ۲۶)

- هر چند اعتقاد به تغییرناپذیری مغز در بزرگسالی ریشه‌هایی عمیق و گسترده داشت، معدود افرادی نیز با آن مخالف بودند. تعدادی از زیست‌شناسان و روان‌شناسان در پژوهش‌های فزاینده‌ای که درباره‌ی مغز انجام می‌شد نشان دادند که حتی مغز افراد بزرگسال نیز شکل‌پذیر یا «منعطف» است. این پژوهشگران گفتند که در طول عمر انسان‌ مدارهای عصبی جدیدی شکل می‌گیرند و ممکن است که مدارهای قدیمی قوی‌تر یا ضعیف‌تر شوند یا اصلا به کلی فرسوده شوند و از کار بیفتند. (۵۱)

- انتخاب طبیعی مغزی طراحی نکرده که از پیش برای سازگاری با شرایط گوناگون آماده شده باشد، بلکه مغزی ایجاد کرده که می‌تواند «در سراسر عمر و حتی گاهی در عرض چند روز بنا به اقتضائات محیطی ساختارهایی تخصصی را شکل دهد تا بتواند پاسخگوی این اقتضائات و نیازهای مربوط به آن شود.» (ص ۶۸)

- انعطاف‌پذیری عصبی را با بیماری‌های ذهنی مختلف، از افسردگی گرفته تا اختلالات وسواسی و توهم شنیدن صدا مرتبط می‌دانند. فرد مبتلا هر چه بیشتر روی نشانه‌های بیماری‌اش تمرکز کند، نشانه‌ها با عمق بیشتر در مدارهای عصبی‌اش حک می‌شوند. در بدترین حالت، ذهن به خودش می‌قبولاند که بیمار است. (۷۴)

- ارسطو کارکرد مغز را صرفا جلوگیری از افزایش دمای بدن می‌دانست. او در رساله‌ی اجزای بدن حیوانات: رساله‌ای در باب آناتومی و فیزیولوژی می‌نویسد: «مغز ترکیبی است از خاک و آب که هدفش کاهش دما و حرارت قلب است.» از نظر او، خون از منطقه‌ی «آتشین» قلب می‌جوشد و به سر می‌رود و در سر است که مغز دمای آن را کاهش می‌دهد و «متعادل» می‌کند. سپس خون سرد شده از سر به نقاط دیگر بدن باز می‌گردد. (ص ۸۲)

- حدود دوهزار سال پس از ارسطو، دکارت استعاره‌ی آبکی دیگری برای تبیین کارکرد مغز ساخت. در نظر او مغز بخشی از یک «ماشین» هیدرولیک بزرگ‌تر بود که کارکردش شبیه «فواره‌های باغ‌های سلطنتی» بود. قلب با فشار، خون را به مغز می‌فرستد و غده‌ی صنوبری مغز با کمک ابزارهای فشار و دما این خون را به «روح حیوان« تبدیل می‌کند. (ص ۸۳)

- اونگ می‌نویسد: «تفکر جدی» الزاما «با سیستم‌های حافظه در هم تنیده شده بود.» در آن دوران بیان و نحو شدیدا ریتمیک و گوش‌نواز شدند و اطلاعات در قالب عبارات عام -چیزی که ما امروز کلیشه می‌نامیم- گنجانده شد تا به یاری حافظه بیایند. دانش در شعر به همان مفهم افلاطونی‌اش، گنجانده شد و طبقه‌ای متخصص از افرادی پدیدار شدند که حکیم-شاعر بودند. (ص ۱۱۴)

- فرهنگ شفاهی اجداد ما به به لحاظ فکری بسیار سطحی‌تر از ما بود. زبان مکتوب، دانش را از بند حافظه‌ی فردی رها ساخت و زبان را از ساختار فرمولی و ریتمیک لازم برای پشتیبانی حافظه و کلام نجات داد. این زبان ذهن را به سوی مرزهای جدید تفکر و بیان سوق داد. (ص ۱۱۵)

- مطالعه‌ی بی‌صدای کتابی طولانی مستلزم توانایی تمرکز جدی در مدت زمانی طولانی برای فرایندی است که ما امروزه آن را «غرق شدن» در صفحات کتاب می‌خوانیم. برقراری این نوع انضباط فکری کار آسانی نبود. حالت طبیعی مغز انسان مثل مغز بیشتر خویشاوندان ما در قلمرو حیوانات، عدم تمرکز است. گرایش طبیعی ما این است که جهت نگاهمان و در نتیجه توجه‌مان را از شیئی به شی دیگر تغییر دهیم تا بتوانیم تا حد امکان از آنچه اطرافمان رخ می‌دهد، مطلع باشیم. (ص ۱۳۰) 

- به یک تخمین تعداد کتاب‌هایی که در پنجاه سال اول بعد از اختراع دستگاه گوتنبرگ منتشر شدند با تعداد کتاب‌های تولیدی کاتبان اروپایی در طول یک هزار سال قبل از آن برابری می‌کرد. (ص ۱۳۹)

- {پژوهشگران} متوجه شدند که «خوانندگان هر کدام از موقعیت‌هایی را که در طول داستان با آن مواجه می‌شوند، در ذهنشان شبیه‌سازی می‌کنند. علاوه بر این، آنها جزییات اعمال و احساساتی را از متن می‌گیرند و با دانش شخصی‌شان که ناشی از تجربیات قبلی آنهاست، تلفیق می‌کنند.» بخش‌هایی از مغز که در این مواقع فعال می‌شوند «شبیه آن بخش‌هایی هستند که وقتی فرد فعالیت مشابهی را در جهان واقعی انجام می‌دهد، تخیل یا مشاهده می‌کند، فعال می‌شوند.» نیکول اسپیر، پژوهشگر ارشد این تحقیق می‌گوید: «مطالعه‌ی عمیق به هیچ‌ وجه فعالیتی منفعلانه نیست.» خواننده به کتاب تبدیل می‌شود. (ص ۱۴۶- ۱۴۷) 

- تایلر کوون اقتصاددان می‌گوید: «وقتی دسترسی {به اطلاعات} آسان می‌شود،‌ما اغلب به اطلاعاتی کوتاه، خوشایند و چندپاره علاقه نشان می‌دهیم.» (ص 184-185)

- اگر برای مدتی ذهنمان را از یک چالش ذهنی سخت جدا کنیم، معمولا تصمیم‌های بهتری می‌گیریم. (ص 236)

- نتایج «تایید می‌کنند که مرورگری یک فعالیت تعاملی سریع است.» این نتایج همچنین همچنین نکته‌ای را که نیلسن در سال 1997 بعد از اولین تحقیقش درباره‌ی مطالعه‌ی آن‌لاین بیان کرده بود تقویت می‌کرد. او آن زمان این سوال را مطرح کرده بود که «چطور کاربران در وب مطالعه می‌کنند؟» و پاسخ موجز او این بود که «آنها مطالعه نمی‌کنند.» (ص 264)

- مردم به صورت میانگین بین 19 تا بیست و هفت ثانیه را صرف تماشای یک صفحه می‌کنند و سپس به صفحه‌ی دیگر می‌روند که تازه این زمان شامل زمان لازم برای لود شدن پنجره‌ی مرورگر نیز می‌شود. (ص 265)

- سنکا فیلسوف رومی دو هزار سال قبل این شرایط را به بهترین شکل ممکن وصف کرده است: «همه جا بودن در واقع هیچ جا نبودن است.» (ص 273)

- بار زدن بیش از حد اطلاعات مرضی مزمن شده و برای مقابله با این درد افزایش مطالعه‌ی سرسری و مرور فوری وابستگی به ماشین‌های بسیار منعطفی است که خود منشاء این درند. لوی می‌نویسد امروزه، نسبت به گذشته اطلاعات بیشتری «در اختیار ما قرار دارد اما زمان کمتری برای استفاده از آنها - و به خصوص استفاده از آنها با حدی از عمق و تمرکز فکری - داریم.» (ص 328)

- این حقیقت که یک ژن باید فعال شود تا خاطره‌ای بلند مدت شکل بگیرد، صریحا نشان می‌دهد که ژن‌ها صرفا تامیین کننده‌ی رفتار ما نیستند، بلکه به محرکی محیطی، مثل یادگیری، نیز واکنش نشان می‌دهند. (ص ۳۶۴)

- عصب‌شناسان همچنین بر این باورند که هیپوکاوپ در ایجاد ارتباط بین خاطرات جدید با خاطرات قدیمی نقش دارد و شبکه‌ای غنی از اتصلات عصبی ایجاد می‌کند که به هر خاطره انعطاف و عمق می‌بخشد. (ص 367)

- تکامل، غریزه‌ی اجتماعی قدرتمندی را در مغز ما گذاشته که به گفته‌ی جیسون میچل، رییس آزمایشگاه شناخت اجتماعی و عصب‌شناسی احساسی در دانشگاه هاروارد، نیازمند «مجموعه‌ای از فرایندهاست تا دریابد آنهایی که اطراف ما هستند چه فکر و احساسی دارند.» (ص 409)

- وان نیموگن به این نتیجه رسید که وقتی وظیفه‌ی حل یک مسئله و دیگر کارهای ذهنی را به رایانه‌ها «واگذار می‌کنیم»، توانایی مغزمان را برای «ایجاد ساختار دانشی ثابت {یا همان طرح‌وار‌ها} که می‌توان در موقعیت‌های جدید هم آنها را به کار برد» کاهش می‌دهیم. از زبان کسانی که اهل بحث و جدل باشد می‌‌توان این نکته را معنی‌دارتر بیان کرد. هر چه نرافزار باهوش‌تر، کاربر خنگ‌تر. (ص ۴۱۳) 

نیکلاس کارمشخصات کتاب

عنوان: اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

نویسنده: نیکلاس کار

ترجمه: محمود حبیبی

نشر: گمان

چاپ اول 1394

444 صفحه

قیمت: 21000 تومان


پ.ن: کتاب جذاب و تاثیرگذاری بود. از خواندنش لذت بردم و البته‌ کمی هم نگرانِ اینکه آیا من هم دچار این عدم تمرکز و سطحی بودن، نشده‌ام؟!

خواندش را به شدت توصیه می‌کنم.

پ.پ.ن: این کتاب را نشر مازیار هم با ترجمه‌ی امیر سپهرام  منتشر کرده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

دروغ و اراده‌ی آزاد

دروغ اراده‌ی آزاددروغ اراده‌ی آزاد

دهمین کتاب از مجموعه‌ی «تجربه و هنر زندگی‌» است. این کتاب شامل دو مقاله از «سام هریس» (نوروساینتیست) است. مقاله‌ی اول در مورد «دروغ» بیشتر با این نگاه که دروغ چیز خوبی نیست حتی جاهایی که ممکن است به نظر برسد کار خوبی انجام می‌دهیم و مقاله‌ی دوم در مورد «اراده‌ی آزاد» که خلاصه‌ی نتیجه‌گیری‌اش این بود که اراده‌ی آزاد (اختیار) توهمی بیش نیست.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

 - صداقت هدیه‌ای است که ما می‌توانیم به دیگران بدهیم. صداقت در ضمن منبع قدرت و موتور محرکِ سادگی و آسودگی است. وقتی می‌دانیم که در هر شرایطی خواهیم کوشید حقیقت را بگوییم، نیازی نمی‌بینیم خودمان را آماده‌ی رویارویی با خیلی چیزها کنیم. ما در این حالت می‌توانیم «خودمان» باشیم. (ص 24)

سام هریسمشخصات کتاب

عنوان: دروغ / اراده‌ی آزاد

نویسنده: سام هریس

ترجمه: خشایار دیهیمی

نشر: گمان

140 صفحه

 


 پ.ن: به نظرم مقاله‌ها (به خصوص مقاله‌ی اول) به اندازه‌ی کافی چالش برانگیز نبود و بیشتر به این شکل بود که نظریه‌اش را می‌گفت و در راستای تایید نظریه‌اش مثال‌هایی می‌آورد و کمتر سراغ سویه‌های مخالف نظریه‌اش می‌رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

شهر فرنگ اروپا

 شهر فرنگ اروپاشهر فرنگ اروپا

عنوان فرعی کتاب «چکیده‌ای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم» است. بیشتر اتفاق‌ها مربوط به اروپا و امریکاست. نویسنده اطلاعات مختلفی از حوادث و اتفاقات قرن بیستم را به صورت پشت سرم ردیف می‌کند. بیشتر حوادث و اتفاقات مربوط به جنگ جهانی اول و دوم است و گاهی طنز کمرنگی در روایت‌هایش به کار می‌رود ولی بعضی از اتفاق‌ها آنقدر دهشتناک هستند که به نظر می‌رسد واقعیت اغراق‌آمیز تر از طنزی است که به کار برده شده.

برخی از جملات کتاب

- در جنگ جهانی اول آدم‌ها مثل تخم گیاهان همین‌طور به زمین می‌ریختند و کمونیست‌های روسی بعدها حساب کردند که از هر کیلومتر مربع اجساد چقدر کود می‌شود تهیه کرد و اگر آنها از اجساد خائنان و جانیان به جای کود استفاده کنند، چقدر می‌شود با پرهیز از کودهای شیمیایی گران خارجی صرفه‌جویی به عمل‌آورد. (ص 9)

- مورخان و انسان شناسان بعدها گفتند که کمونیسم و نازیسم اعتقاد به انقلاب را جایگزین باورهای مذهبی کردند و مردم هم به همین انگیزه‌ها از آن‌ها حمایت کردند که قوی‌ترنشان این احساس بود که آن‌ها جزو برگزیدگانی هستند که سرنوشت بشر از این پس به دست آن‌هاست. (ص 59)

پاتریک اوئورژدنیکمشخصات کتاب

 عنوان: شهر فرنگ اروپا

عنوان فرعی: چکیده‌ای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم

نویسنده: پاتریک اوئورژدنیک

ترجمه: خشایار دیهیمی

نشر: ماهی

چاپ اول 1394

124 صفحه

قیمت: 9500 تومان


پ.ن: در مجموع کتاب بدی نبود. اطلاعات پراکنده و خوبی در مورد اتفاقات قرن بیستم می‌داد اما گاهی برخی از موارد را چند بار تکرار می‌کرد و انسجام مشخصی نداشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیمکمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم«کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» اولین کتاب از یک مجموعه پنجاه جلدی به اسم «فلسفه و هنر زندگی» است که زیر نظر خشایار دیهیمی تولید می‌شود. این کتاب شامل چند مقاله است که به صورت خاطرات نویسنده از زندگی‌ خودش و زنان اروپای شرقی در زمان حاکمیت کمونیسم روایت می‌شود.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- خوب یادم هست که همه‌ی این ماجراها چطور شروع شد. یکی از همکاران روزنامه‌نگارم، درست قبل از آنکه بازنشسته شود، در نیمه‌ی سپتامبر 1989 از مرز اتریش-مجارستان برگشت و در حالی که از شدت هیجان اشک می‌ریخت،‌ برایمان تعریف کرد «مردم آلمان شرقی دارن هزارتا هزارتا از مرز رد می‌شن. فکر نمی‌کردم تا زنده‌م همچین منظره‌ای رو به چشم ببینم!» من هم فکر نمی‌کردم. در این گوشه‌ی دنیا آدم را همین‌جور بار می‌آورند،‌ جوری که خیال کنی تغییر غیر ممکن است. جوری بارت می‌آورند که از تغییر بترسی که وقتی عاقبت اولین نشانه‌های تغییر آشکار شد، به آنها بدگمان باشی، از آنها بترسی، چون همیشه دیده‌ای که هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده. یادم می‌آید اولین واکنش‌ خود من به خبرهای تازه‌ی همکارم، البته بعد از خوشحالی،‌ ترس بود،‌ انگار زلزله شده باشد. به شدت دلم می‌خواست فروپاشی رژیم سابق را ببینم،‌ اما به همان شدت هم زمینِ‌زیر پایم داشت می‌لرزید. دنیایی که در آن بودم،‌ دنیایی که خیال می‌کردم ابدی، استوار و محکم است ناگهان داشت فرو می‌ریخت. (ص 22)

- اگر در اروپای شرقی بزرگ شده باشید در همان اوایل جوانی یاد می‌گیرید که سیاست مفهومی انتزاعی نیست، بلکه نیرویی است عظیم که بر زندگی روزمره مردم تاثیری تعیین کننده می‌گذارد. (ص 24)

- یک بار در صوفیه،‌ پایتخت بلغارستان، اِوِلینا داشت تدارکِ یک مهمانی را می‌دید و من هم داشتم در آشپزخانه کوچکش در آپارتمان درب و داغانی که با دوست دانشجویش در آن شریک بود به او کمک می‌کردم. او که دانشیار دانشگاه بود آنقدر حقوق نمی‌گرفت که بتواند آپارتمانی مستقل اجاره کند. سیب زمینی‌ها را پوست کندم، فکر کنم سه کیلویی می‌شدند. می‌خواست با مقداری از آنها سالاد سیب زمینی و پیاز درست کند و بقیه را تنوری کند و کنارشان هم... در واقع چیزی نگذارد و همان‌طور بیاوردشان سر میز. خودش به این می‌گفت سفره‌ی رنگین سیب‌زمینی. گاهی طنز تنها راه غلبه بر فشار عصبیِ سرکوب شده است. (ص 47)

- اولینا می‌گفت: «این خوراک ماست،‌عادت داریم با هر وعده قدری سیاست بیندازیم بالا. با صبحانه،‌ انتخابات، با ناهار، یک بحث پارلمانی و با شام اخبار شبانگاهی که یا به آن می‌خندیدیم یا از شندین دروغ‌هایی که حزب کمونیست علی رغم همه‌ی اتفاقاتی که افتاده می‌خواهد به خوردمان بدهد حرص می‌خوریم.» شاید این مردم بتوانند بی‌غذا یک جورهایی سر کنند -چون خیلی گران است یا چون چیزی گیر نمی‌آید که آدم بخرد،‌ یا به هر دو دلیل. شاید بتوانند بدون کتاب و اطلاعات سر کنند اما بی‌سیاست اموراتشان نمی‌گذرد. (ص 48)

- خیلی طول کشید تا فهمیدم محدود کردن خود در دایره‌ی هر نوع جهان بینی، می‌تواند ما را گرفتار فقر و رنج کند. (ص 113)

- چیزی که به یاد می‌آوردم دوران فقر و محرومیت بود، دورانی که در آن فقر به نظر وحشتناک نمی‌آمد فقط به این دلیل که تقریبا همگانی بود -آن را عادلانه می‌دانستیم. اما وحشتناک این بود که ما حتی نمی‌دانستیم که چیز بهتری هم وجود دارد. (ص 118)

اسلاونکا دراکولیچمشخصات کتاب

 عنوان: کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم

نویسنده: اسلاونکا دارکولیچ

ترجمه: رویا رضوانی

نشر: گمان

مجموعه: هنر و زندگی

چاپ اول 1392

288 صفحه

قیمت: 12800 تومان


پ.ن: کتاب خوبی و روانی بود. روایت‌‌های زنانه از سختی زندگی در کشورهای کمونیسیتی که گاهی اشتراکات زیادی می‌توانستی در بین آنها پیدا کنی.
پ.پ.ن: در پست‌های قبلی کتاب «بخشودن»‌ از این مجموعه را معرفی کرده بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

بخشودن

بخشودنبخشودن

«بخشودن» دومین کتاب از یک مجموعه پنجاه جلدی به اسم «فلسفه و هنر زندگی» است که هدفش پرداختن به موضوعات روزمره از نگاه فلسفی است. مدیریت این مجموعه بر عهده خشایار دیهیمی است.

برخی از جملات کتاب

 - همان گونه که ژان آمری، از بازماندگان آشویتس، می‌گوید شخصی که شکنجه می‌شود الی الابدشکنجه شده می‌ماند. (ص 26)

- در برخی موارد واقعا ضروری است که شخصی را ببخشیم: وقت‌هایی که صدمه‌ی وارده خیلی حاد نیست، وقت‌هایی که صدمه زننده احساس ندامت می‌کند و عذرخواهی می‌کند و در صدد جبران برمی‌ِآید. و وقت‌هایی که بخشودن و آرزوی خیر کردن برای صدمه زننده دیگران را در معرض صدمه‌های بعدی قرار نمی‌دهد. (ص 60)

- بخشودن لزوما مجازات را منتفی نمی‌کند. آنچه بخشودن منتفی می‌کند مجازات خطاکار صرفا برای رضایت خاطر قربانی است، صرفا برای ارضای این میل او به تحمیل درد و رنج بر فرد خطاکار. چنین میلی چیزی است که فرد بخشاینده باید به هنگامی که بخشودن را برمی‌گزیند وانهد. (ص 180)

دیوید مک ناتونمشخصات کتاب

عنوان: بخشودن

نویسندگان: ایوگارارد و دیوید مک ناتون

ترجمه: خشایار دیهیمی

نشر: گمان

چاپ اول 1392

240 صفحه

قیمت: 11000 تومان


پ.ن: به نظرم موضوعش برای حال و هوای جامعه ما خوب بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

روح پراگ

روح پراگThe Spirit of Prague

روح پراگ مجموعه‌ای از مقالات «ایوان کلیکا» (نویسنده چک) است که در مورد زندگی خودش و مردم شهر پراگ در زمان حمله آلمان‌ها و سپس حکومت مستبد کمونیستی نوشته است. 

برخی از جملات کتاب:

- در آن زمان که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا می‌گذارد، در آن زمان که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمانی که عده معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شان و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقا آسیب می‌بیند.

- غالبا این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد می‌کنند، بلکه صرفا نیروهای شر متفاوت‌اند که برای سلطه بر جهان رقابت می‌کنند.

- عده قلیلی متوجه می‌شوند که تجربه عمیق شادی، زمانی که تجربه عمیق محرومیت وجود ندارد به دست نمی‌آید.

- در یک کلام آن‌ها که قربانیان یک نوع خاص از تعصب بودند اکثرا تسلیم تعصبی از نوع دیگر شدند.

- در این کشور، همه احساس می‌کنند که کلاه سرشان رفته است و بنابراین فکر می‌کنند که حق دارند سر دیگران کلاه بگذارند.

- قرن ما نشان داد که نظام‌های توتالیتر می‌توانند یک جامعه را به کلی یا یک ملت را به کلی مجذوب و محسور خود کنند. محبوبیت این رژیم‌ها حاصل تلفیق یک دورنگاه اتوپیایی و وعده‌های عوام فریبانه بود، البته در ضمن توسل به اندیشه‌های شهروندان متوسط درباره سازماندهی عدالت.

- فرهنگ یعنی... دانستن چیزی درباره تجربه‌ها، دانش و ارزش‌هایی که بشریت تاکنون بدان دست یافته یا خلق کرده است و سفت کردن زیرپای خود، مبادا که بلغزیم و از این سطح پایین‌تر برویم.


ایوان کلیما مشخصات کتاب:

نویسنده: ایوان کلیما

مترجم: خشایار دیهیمی

نشر: نی

تعداد صفحه: 239

قیمت: 3800 تومان

....................................

پ.ن: البته نشر «آگه» نیز با ترجمه «فروغ پوریاوری» این کتاب را منتشر کرده است، ولی به نظر می‌رسد ترجمه «خشایار دیهیمی» ترجمه‌ی بهتری است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...