چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

افسانه‌های عصر ما

افسانه‌های عصر ماافسانه‌‌های عصر ما

مجموعه چند حکایت طنز‌آمیز کوتاه که شخصیت‌های آن حیوانات هستند (فابل). در برخی از حکایت‌ها از تکینیک نقیضه (پارودی) استفاده شده و حکایت‌های معروف را به شکل دیگری بازآفرینی کرده است مانند داستان کلاغ و روباه.

برخی از جملات کتاب

- عنکبوت بزرگی در خانه‌ی کهنه‌سازی، تار زیبایی برای شکار مگس تنید. هر بار که مگسی بر تارش فرود می‌آمد و گرفتار می‌شد عنکبوت آن را می‌بلعید تا مگسان دیگر که از آن حوالی عبور می‌کردند تصور کنند تار عنکبوت مکان امنی برای استراحت است. روزی مگس نیمه‌دانایی، وز وز کنان بالای تار عنکبوت پرواز می‌کرد و آنقدر برای فرود آمدن مسامحه کرد که عنکبوت ظاهر شد و گفت: «بفرما!»  اما مگس که از او خیلی باهوش‌تر بود گفت، «من هرگز در جایی که مگس دیگری نیست فرود نمی‌آیم و در منزل تو مگس نمی‌بینم.»

مگس پروازکنان رفت، تا به جایی رسید که مگسان زیادی گرد آمده بودند. می‌خواست بنشیند که زنبوری گفت: «دست نگهدار نادان، این مگس گیر است. همه‌ی این مگس‌ها به دام افتاده‌اند.»  مگس گفت، «مزخرف نگو همه‌ی اینها مشغول رقصند.»

این را گفت و نشست و با دیگر مگسان در آنجا زمین‌گیر شد.

نتیجه اخلاقی : امنیت در کمیّت نیست، در هیچ چیز دیگر هم نیست. (ص ۶۱-۶۲)

جیمز تربرمشخصات کتاب

عنوان: افسانه‌‌های عصر ما

نویسنده: جیمز تربر

ترجمه: مهشید امیرشاهی

نشر: سازمان کتاب‌های جیبی

چاپ اول ۱۳۴۵

۱۹۲ صفحه


پ.ن: به نظرم داستان‌هایش زیاد جذاب نبود. شاید در زمان خودش خوب بوده ولی نتوانسته از غربال زمان عبور کند. تا آنجایی که می‌دانم «جیمز تربر» نویسنده‌ی معروفی در حوزه‌ی طنز است و احتمالا داستان‌های بهتری از این نویسنده وجود دارد که هنوز منتشر نشده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

زبان باز

زبان باز

این پژوهش می‌خواهد نشان دهد که ناهمترازیِ سطح زندگی میانِ جامعه‌های توسعه یافته و توسعه نیافته، بر اثرِ ناهمترازیِ سطحِ توانایی‌هایِ علمی و فنی، و، در نتیجه، اختلافِ سطحِ تواناییِ تولید و امکاناتِ مصرف، ناگزیر در زبان‌هایشان نیز بازتاب دارد. (ص 18)

زبان‌نگاره (رسم الخط) این کتاب به شیوه‌ی مخصوص خودِ داریوش آشوری است. برای مثال /ی/ در این متن نشانه‌یِ یایِ نکره و وحدت است.

برخی از جملات کتاب

- آن نیرویِ سرشارِ آفریننده و بسیج‌کننده‌ای که از دلِ شورِ اصیل در یک فرهنگ و فضایِ انسانی برون می‌جوشد، در جای دیگر به همان شکل و همان میزان تکرار شدنی نیست. به همین دلیل، زبان‌هایِ اصلی‌ای که روحِ جهانِ مدرن و مایه‌یِ اندیشیده پرورده‌یِ فرهنگِ آن را شکل داده و بازنموده‌اند، همچنان زبان‌هایِ پیشرو اندیشه و علمِ مدرن‌اند، یعنی انگلیسی و فرانسه و آلمانی. دیگر زبان‌ها ناگزیر ریزه‌خوار و جیره‌خوارِ آن‌ها هستند. ( ص ۱۸)

- زبان در جامعه‌هایِ بسته، همچون همه‌یِ وجه‌هایِ زندگی در آن‌ها، وابسته به عادت‌ها و سنت‌هایی است که در نظرِ مردمان تقدس یافته‌اند. در نتیجه، صورت‌هایِ کنونیِ نهادها و سنت‌‌ها، از جمله زبان، همخوان با یک صورتِ ازلی انگاشته می‌شود. با این همه، به خلافِ این گمان، عادت‌‌هایِ زبانی، همچون همه‌یِ عادت‌هایِ دیگر، ثابت و همیشگی نیستند و با گذر زمان تغییر می‌کنند. (ص 21)

- با پیدایِش زبان‌‌هایِ باز دستِ انسان برایِ دستکاری در زبان گشوده می‌شود. از روزگارِ‌ پیدایِش زبان‌هایِ باز و جهانگیری‌شان، زبان‌های بسته، همچون همه‌یِ جنبه‌های زندگانی در جهان‌هایِ به اصطلاح سنتی، دچار بحران شده‌اند. این زبان‌ها به اجبار، از سرِ تقلید و دنباله‌روی، مانندِ دیگر جنبه‌هایِ زندگانیِ چنان مردمانی، توسعه‌ای محدود، ناهموار، بی‌هنجار یا بدهنجار دارند. (ص 27)

- زبانِ آلمای و زبان انگلیسی هر دو از خانواده‌یِ زبان‌هایِ ژرمنی‌اند (شاملِ زبان‌هایِ اسکاندیناویایی، بجز فنلاندی، زبان هلندی، و جز آن‌ها). اما در سیرِ دگرگشتِ تاریخی، در فضاهایِ جغرافیایی و فرهنگی گوناگون، این دو زبان چندان از هم دور شده‌‌اند که شناساییِ خویشاوندیِ آن‌ّا با دیدِ غیرِ علمی جز در شماری واژه‌هایِ پایه‌ای و همریشه‌یِ این دو زبان ممکن نیست. (ص 40)

- این دگرگشتِ بنیادیِ ساختارِ زبان در موردِ زبان‌هایِ انگلیسی و فرانسه و پایداریِ زبانِ آلمانی بر بخشِ عمده‌ای از ساختارهایِ دیرینه‌ی ژرمنیِ خود، در سرگذشتِ تاریخیِ این زبان‌ها در جهانِ مدرن نقش اساسی داشته است. یکی از مهم‌ترین نتیجه‌هایِ آن این است که زبانِ فرانسه تواناییِ پاره‌پیوندی (compounding) خود را بسیار از دست داده و از مایه‌هایِ بومیِ خود کمتر می‌تواند واژه‌یِ پاره‌مند (compound word) بسازد. از این جهت، برایِ توسعه‌یِ خود در جهتِ نیازهایِ جهانِ مدرن، ناگزیر از وام‌گیریِ بی‌نهایت از یونانی و لاتینی بوده است که چنین توانایی‌ای دارند. زبانِ انگلیسی نیز که بسیار، اما کمتر از فرانسه، تحلیلی شده است پ تواناییُ پاره‌پیوندیِ آن بسیار کمتر شده و پاه‌پیوندیِ آن بسیار کمتر شده و پاره‌پیوندهایِ بیش از سه - چهر سیلاب را ازمایه‌یِ بومیِ خود برنمی‌تابد. به این دلیل، و به دلایلِ دیگر همان راهِ زبانِ فرانسه را در پیش گرفته است، یعنی وام‌گیریِ بی‌نهایت از زبان‌هایِ یونانی و لاتیمی، به ویژه برایِ کاربردهایِ علمی و فنی. اما آلمانی‌ها که تواناییِ پاره‌پیوندیِ گسترده‌یِ خود را نگاه داشته، می‌تواند مانندِ یونانی و لاتینی از مایه‌هایِ ژرمنیکِ خود، از چسبانشِ ستاک‌ها (stems) و پیشوندها و پسوندها، ترکیب‌هایِ تازه و بس‌پاره بسازد. (ص 42-43)

{مثال تلویزیون - tele (از یونانی به معنای دور ) vision (از لاتینی، دیدن) در انگلیسی و فرانسه به جای seeing (looking) from faraway - در زبان آلمانی Fren-sehen}   

- جهانِ‌مدرن یک جهانِ باز است. جهانی‌ست که همه‌یِ چارچوب‌ها را می‌شکند، همه‌ چیز را از نو می‌سنجد. جهانی‌ست که بر نو بودن ارزشی بی‌نهایت می‌گذارد. جهانِ پیشرفت است و برایِ پیش‌رفتن نیز به شناختِ علمی نیاز دارد و برایِ شناخت علمی به زبانِ کارامدِ درخورِ آن. هم به شناختِ زبان نیاز دارد همچون اُبژه‌هایِ شناخت و هم، بر اساسِ شناختِ آن، به کاربردِ ابزاریِ آن همچون ابزاری توسعه‌پذیر تا بی‌نهایت. جهانِ مدرن به زبانِ باز نیاز دارد. (ص 89-90)

- {نامه‌ی جمالزاده به محمدِ قزوینی، منتشر شده در مجله‌ی فرنگستان، چاپ برلین}

امروز به تصدیقِ هرکسی و به شهادتِ آن استاد بزرگوار استعمالِ زبانِ فارسیِ کنونی بریِ بیانِ معانی و مطالبی که امروزه در عالم متداول . منتشر است بسیار ناقص و نارساست و فقط برایِ ذکری همان مباحث و فصول که از هزار سال بدین طرف وردِ زبانِ شعرا و ادبایِ ما بوده است، تقریبا می‌توان گفت ساخته شده است، از قبیلِ شکایت از «دورِ زمان»، «بی‌وفاییِ روزگار و اهلِ آن»، «در مدحِ شراب»، «در فضیلتِ فقر و درویشی»، و هکذا مواضعِ معدودِ دیگری. در چند جلد کتاب اگر تمامِ کلمات و لغاتِ مستعمله در آن‌ها را جمع کنی، به طور یقین به اندازه‌یِ کلماتی که یک نویسنده‌یِ فرنگی، مثلا ویکتور هوگوی فرانسوی، در کتابِ بی‌نوایانِ خود استعمال کرده نیست و بلکه به اندازه‌ی نصف آن هم نباشد. در این صورت معلوم است که با خرمن خرمن معانیِ تازه‌ای که مانندِ ستارگانِ آسمان چشم و خِرٍد را خیره می‌سازد، آسیایِ آبیِ کهنه‌یِ زبانِ فارسی از آسیا کردنِ این خرمن عاجز و هر کس بخواهد در این زمینه آزمایش بکند حکمِ کسی را پیدا می‌کند که بخواهد شتری را از سوراخِ سوزنی بگذراند. (فرنگستان/7 و 8، نوامبر-دسامبرِ 1924، برلین، ص 341) (ص 93-94)

- به دلیلِ همین مدرنگریِ از هم گسیخته و ناپیگیر - که در همین حد نیز همواره با مقاومتِ درونیِ بخشِ عمده‌ای از جامعه روبه‌رو بوده است- جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای‌ست نیمه مدرن که به دلیلِ نیمه کاره بودن و بی‌تعادلیِ همه‌چیز‌اش درچارِ آسیب‌هایِ روانی و فرهنگیِ شدید است، که نامِ‌ِ دیگرِ آن بحرانِ‌ هویت است. (ص 95)

- در قرن‌هاِ‌نخستین، نثرِ فارسی نیز همپایِ شعرِ فارسی بالیدن گرفت و، درکل، تا قرن ششمِ هجری سبکِ ساده‌ای را پروراند که در اساس به واژگانِ فارسیِ بومی، که در شعر به کار می‌رفت، وفادار بود. اما در کار آمدنِ چندین عامل، مانندِ ضرورت آموزشِ زبانِ عربی به عنوانِ زبانِ رسمیِ دین و زبانِ بالنده‌یِ مدرسیِ علم و فرهنگ در جهانِ اسلامی، و فرمان‌رواییِ سلسله‌هایِ ترک با تعصب بسیار در دین، سببِ نفوذِ بی‌مهار و بی‌حسابِ واژگان و شیوه‌یِ بیان و حتا دستورِ زبانِ عربی در فارسی شد. این گرایش که بر زبانِ منشیان و دیوانیان، تاریخ‌نگاران، و متن‌هایِ علومِ سنتی چیره بود، رفته‌ـرفته دو گرایشِ باژگونه‌یِ زبانی و زیبایی شناختی در دو قلمروِ شعر و نثر پدید آورد. (ص 98)

داریوش آشوریمشخصات کتاب

عنوان: زبان باز (پژوهشی درباره‌ی زبان و مدرنیت)

نویسنده: داریوش آشوری

نشر: مرکز

چاپ اول 1387

112 صفحه

قیمت: 2200 تومان


پ.ن: به نظرم کتاب خوب و مفیدی بود. خواندن بعضی از جمله‌هایش ممکن است برای بار اول سخت و عجیب باشد اما بعد از خواندنِ چند صفحه سبک و سیاق نویسنده مشخص می‌شود و راحت‌تر می‌شود کتاب را خواند. دوست دارم کتابی هم بخوانم از زبان‌شناسانی که نظریاتشان خلافِ نظر داریوش آشوری است یا نقدِ آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

 

راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌هاراهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

اتواستاپ‌زن در این کتاب معادل کلمه‌ی "hitchhikers" است. یعنی مسافرانی که می‌خواهند رایگان سوار شوند و تا جایی از مسیر که به مسیر راننده می‌خورد با آنها همراه شوند. برای این گونه از مسافرها کتاب راهنمای ارزان سفر کردن نیز وجود دارد. اسم کتاب نیز به همین معنی است، کتاب راهنمایی برای کسانی که بین کهکشان‌ها اتواستاپ‌ می‌زنند. داستان کتاب در ژانر علمی تخیلی و طنز است و ماجرا از چند دقیقه قبل از نابود شدن کره‌ی زمین شروع می‌شود. 

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا مطالعه کنید.

برخی از جملات کتاب

- یک دستگاه کوچک دیگر هم بود که به یه چرتکه شباهت داشت هرچند از چرتکه‌های معمولی کمی‌ بزرگ‌تر بود. این دستگاه به حدود صد تا دکمه‌ی کوچک و یه مانیتور ده در ده سانت مجهز بود و کاربر اون در زمانی کمتر از یه ثانیه می‌تونست هر کدوم از میلیون‌ها حافظه‌ی اطلاعاتی ضبط شده در دستگاه رو که دلش می‌خواست روی همین مانیتور احضار کنه و بخونه یا بشنوه یا ببینه. این دستگاه خیلی پیچیده به نظر می‌رسید، برای همین روی جلد پلاستیکی اون با حروف بزرگ حک شده بود «هول نشوید!»

این دستگاه قابل توجه‌ترین کتابی بود که انتشاراتی دب اصغر تولید کرده بود. کتاب راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها. (ص 35)

- حتی اگر این دانشمندها می‌دونستن که رییس‌جمهور کهکشان هیچ قدرتی نداره باز هم براشون فرقی نمی‌کرد و می‌خواستند یه بار هم شده این آدم رو از نزدیک ببینند. فقط شش نفر در کهکشان می‌دونستن که مهم‌ترین وظیفه‌ی رییس جمهور نه اعمال قدرت که پرت کردن حواس مردم از قدرته. ( ص47)

- {پیرمرد} با جدیت به آرتور نگاه کرد و ادامه داد، «من طرف‌دار پر و پا قرص دانش و علم هستم.»

آرتور گفت «هم‌م‌م‌م‌م‌... راست می‌گید؟» برخورد عجیب و مهربانانه‌ی پیرمرد نگرانش می‌کرد.

پیرمرد گفت «بله.» بعد سکوت کرد.

آرتور احساس مردی رو داشت که تو اتاق خواب یکی دیگه با زن یارو غافلگیر شده و شوهرِ زنه می‌آد تو اتاق، کت و شلوار خودش رو عوض می‌کنه ، چند کلمه در مورد هوا می‌گه و می‌زنه بیرون. (ص 147)

- جادوتز ادامه داد، «بذارید این کامپیوترها مثل قدیم به کار خودشون برسن و هرچی می‌خوان حساب کنن، ما هم به کار خودمون می‌رسیم و به حقیقت‌های ابدی رسیدگی می‌کنیم. قبول؟ طبق قوانین،‌ جست و جوی حقیقت‌‌های ابدی و مهم واضحا و بدون ابهام به متفکران حرفه‌ای واگذار شده رفیق. حالا اگه یه کامپیوتر لعنتی پیدا بشه و جواب این سوال‌ها رو پیدا کنه همه‌ی ما درجا بی‌کار می‌شیم. درسته؟ می‌خوام بگم که حق نیست که ما تمام شب نخوابیم و درباره‌ی اینکه آیا خالق وجود داره یا نه فکر و بحث کنیم و تو سر و کله‌ی هم بزنیم و این ماشین زپرتی فردا صبح شماره‌ی تلفن خصوصیِ یارو رو هم رو به تکه کاغذ بنویسه.» (ص 164)

- «می‌دونی، آرمان‌گرایی چیز خوبیه. صداقت علمی و پایبندی به حقیقت در تحقیقات هم درسته. این‌ها همش سرجای خودشون معتبر و محترمن. جست و جوی حقیقت به هر بهایی، این هم خیلی شیکه و چی بهتر از این! اما، البته می‌بخشید ها، زمانی می‌رسه و آدم گاهی تو یه موقعیتی گیر می‌کنه که به این نتیجه می‌رسه که حقیقت محض علمی، اگر اصلا وجود داشته باشه، اینه که به احتمال بسیار زیاد یه گله ابله دیوونه جهان چند بعدی و بی‌نهایت ما رو اداره می‌کنن. اون وقت آدم دو راه بیشتر نداره: یا دوباره ده میلیون سال علاف بشه تا آخر سر برسه به همین جواب، یا پول رو برداره و بزنه به چاک. من که انتخابم روشن و مشخصه... » (ص ۱۹۰)

- تاریخ تکامل هر تمدن مهمی تو کهکشان از سه مرحله‌ی مشخص و مجزا می‌گذره: زنده موندن، دانش اندوختن و تکمیل کردن دانش. به این مراحل می‌گن مراحل «چه‌جوری، چرا و کجا»

برای مثال مهم‌ترین سوال مرحله‌ی اول اینه «چه‌جوری غذا پیدا کنیم که از گشنگی نمیریم؟» مهم‌ترین سوال مرحله‌ی دوم، «چرا غذا می‌خوریم» و مهم‌ترین سوال مرحله‌ی سوم، «خوشمزه‌ترین کباب رو از کجا می‌شه خرید؟» (ص ۲۰۴) 

داگلاس آدامزمشخصات کتاب

عنوان: راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

نویسنده: داگلاس آدامز

ترجمه: آرش سرکوهی

نشر: چشمه

205 صفحه

قیمت‌: 14000 تومان


پ.ن: به نظرم کتاب خوب و بامزه‌ای بود. هم داستان علمی و تخیلی آن جذاب بود و هم شوخی‌ها و زبان طنزش. در ترجمه زبان راوی چیزی بین زبان و گفتار و نوشتار بود که اولش کمی خواندنش را سخت می‌کند ولی بعد از مدتی عادی می‌شود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کارگاه داستان طنز

می‌خواهم تجربه‌ی جدیدی را شروع کنم. هم برای یادگیری خودم و هم برای ترویج نوشتن طنزِ داستانی.

کارگاه داستان طنز

توضیحات در تصویر نوشته شده. برای احتیاط شماره تماس را موسسه‌ی بهارامن را می‌نویسم.

شماره تماس: 88892228 - 88944906

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

عقاید النساء و مرات البلهاء

کلثوم ننهعقاید النساء و مرات البلها

 

 این کتاب منسوب به آقا جمال خوانساری یکی از فقهای معروف زمان سلطان سلیمان صفوی است. خوانساری در حدود 300 سال پیش این کتاب را به شکل رساله نوشته و در آن به زبان طنز خرافاتی که در بین زنان اصفهان رایج بوده را به سخره گرفته. کتابی که من خواندم به نام عقاید النساء و مرات البلها (پدید آور: محمود کتیرایی) بود که دومی منسوب به شریعتمدار تبریزی است در حدود صد سال پیش نوشته و بیشتر تعریف کلمات و اصطلاحاتی است که اراذل و اوباش آن زمان استفاده می‌کردند.

برخی از جملات کتاب

بدان که افضل علمای زنان پنج نفرند: اول بی‌بی شاه زینب، دویم کلثوم ننه. سیم خاله جان آقا. چهارم باجی یاسمن. پنجم دده‌ بزم‌آرا. آنچه از اقوال و افعال این‌ها باشد، نهایت وثوق دارد و محل اعتماد است؛ و به غیر از این پنج نفر فقها و علما بسیارند، ذکر آنها موجب طول کلام می‌شود. بدان که هرزنی که سنی داشته باشد و یک اندازه او را حرافت دریافته باشد افعال و اقوال او وثوق تمام دارد و هر زنی که خلاف فرموده‌ی ایشان کند آثم و گناهکار است. (ص ۱)

باب دویم

در بیان اوقاتی که نماز ساقط و ترک آن واجب است

اول در شب عروسی.

دوم در وقتی که سازنده و نقارچی به خانه آمده باشد.

سیم وقتی که زن، خویشان خود را در حمام ببیند لازم است که ترک نماز کند و احوال شوهرش را به خویشان گوید. 

چهارم روزی که به موعظه شنیدن رفته باشد.

پنجم روزی که جامه‌ی نو پوشیده باشد و ترسد که در حال رکوع خرد و ضایع شود و در این صورت خاله‌جان آقا ترددی دارد و گفته که ترک نماز مستحب است نه واجب و این قول خالی از قوه نیست. (ص ۵)

- بی‌بی شاه زینب و کلثوم ننه و دده بزم‌آرا گفته‌اند که از جهت بخت گشادن دختران و زود به شوهر رفتن ایشان به منار مشهور به کون برنجی رفته و بگویند:

ای منار کون برنجی         حرفیت می‌زنم زمن نرنجی

میون من دسته می‌خواد           مرد کمربسته می‌خواد

پس با مقعد گردکان را بشکند و کلثوم ننه می‌گوید گردکان را از طرف راست مقعد بشکند و ایضا کلثوم ننه گفته که اگر دختر سرین پرگوشت داشته باشد نتواند گردکان را بشکند،‌گردکان را بر زمین گذارد و برروی پله‌های منار تخته بر گردکان بگذارد و مقعد خود را بر تخته زند که به استعانت تخته گردکان را بشکند و این خالی از قوه نیست. (ص ۷)

- واجب است عروس و داماد که در شب زفاف پای راست را بر پشت پای یکدیگر گذارند، و هر یک پیش گذارد، از دیگری ساقط می‌شود؛ و کلثوم ننه گفته که اگر شوهر مقدم دارد، بر عروس غالب آید؛ اکر عروس مقدم دارد، بر شوهر غالب آید. این معنی تجربه شده است و اگر کسی عمدا ترک کند ترک یکی از فرایض کرده باشد و آثم است و اگر سهوا فراموش کرده باشد، قضا کند هرچند مدتی گذشت باشد. (ص ۱۱)

- و وقتی که وضع حمل شود زائو را به رختخواب بخوابانند و طفل را نزد او بر زمین بگذارند و تا شش روز زائو را سفیداب به روی بمالند و میل کشند و خال بر ابرو گذارند و دستمال در دبر بندند و کلثوم ننه گفته که آن دستمال را یشماق گویند و باید رختخواب زائو سرخ نباشد، زیرا که «آل» ضرر میرساند و برای دفع ضرر آل، ماما باید شمشیر برهنه در دست گرفته، چهار طرف اطاق را با سر شمشیر خط بکشد و در وقت خط کشیدن، بگوید:

خش می کشم، خش می کشم
خش های خش خش می کشم
و به زائو در رختخواب بگوید دورت را خش کشیدم و باید البته خش بگوید، نه خط، زیرا که آل ضرر می‌رساند. (ص ۱۴ - ۱۵)

- در برهان قاطع، مچاچنگ چنین شناسانده شده: «... بر وزن شباهنگ،‌ چرمینه را گویند و آن چیزی باشد که از چرم و غیره بمانند آلت تناسلی سازند و زنان حریص شهوت به کار برند.» خانملک ساسانی نقل می‌کرد که در حدود چهل سال پیش مچاچنگ کائوچویی از خارج می‌آوردند و داروخانه‌ی گارنیک روبه‌روی دارالفنون می‌فروخت؛ زنان چون در آن هنگام در حجاب بودند، به آسانی و بی‌آنکه شناخته شوند می‌توانستند، از آن بخرند. هنگام خرید به جای یادکردن نام آن، می‌گفتند «چیزی که به درد زن‌ها بخورد می‌خواستم.» و طرف می‌فهمید که چه می‌خواهد و به او می‌داد. (ص ۶۴ - از قسمت توضیحات)

مشخصات کتاب

عنوان: عقاید النساء و مرات البلهاء

نویسنده: آقا جمال خوانساری - شریعتمدار تبریزی

تصحیح و گردآوری: محمود کتیرایی

نشر: کتابخانه طهوری

۱۳۶ صفحه

چاپ ۱۳۴۹


پ.ن: به نظرم عقاید النساء (کلثوم ننه) کتاب خوب و بامزه‌ای بود و جالب‌تر اینکه ریشه و ادامه‌ی بعضی از آن خرافات را هنوز هم می‌توان پیدا کرد

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...