چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

دفتربزرگ

دفتر بزرگدفتر بزرگ

دفتر بزرگ اولین جلد از سه گانه‌ی دو قولوهاست. داستان زندگیِ دو برادر دو قولو است که به علت شرایط سخت جنگ، مادرشان مجبور می‌شود آنها را به منطقه‌ای دور از شهر ببرد تا پیش مادر بزرگ‌شان زندگی کنند. فصل‌های کتاب بسیار کوتاه است و از معدود کتاب‌هایی است که داستان از زاویه‌ی اول شخص جمع (ما) روایت می‌شود. 

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا و اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

 - مادربزرگ هیچ وقت خودش را نمی‌شوید. وقتی چیزی می‌خورد یا می‌نوشد، دهانش را با گوشه روسری‌اش پاک می‌کند. شورت نمی‌پوشد. وقتی احتیاج به شاشیدن دارد، هرجا که باشد می‌ایستد ، پاهایش را باز می‌کند و از زیر دامن‌هایش روی زمین می‌‌شاشد. طبیعتا، این کار را توی خانه نمی‌کند. (صفحه 14)

- ما هر روز برای‌تان یک دسته هیزم می‌آوریم. همین‌‌طور لوبیا و سیب زمینی. ولی، برای چیزهای دیگر، پول لازم است. ما دیگه پول نداریم. بدون پول، نمی‌توانیم وارد مغازه بشویم. باید یک چیز خرید تا بتوان چیز دیگری را دزدید. (صفحه 72)

- می‌گوییم: غیر از کتاب مقدس، دوست داریم کتاب‌های دیگر را هم بخوانیم، ولی کتاب‌های دیگری نداریم. شما دارید. شاید بتوانید به ما قرض بدهید.

- خواندن کتاب‌های دیگر برای شما سخت است.

- یعنی سخت‎تر از کتاب مقدس‌اند؟

- کشیش نگاه‌مان می‌کند. می‌پرسد: دوست دارید چه کتاب‎هایی بخوانید؟

- کتاب‌های تاریخی و کتاب‌های جغرافیایی. کتاب‎هایی که چیزهای واقعی تعریف کنند نه ساختگی. (صفحه 87)

- مرد می‌گوید: تو خفه شو! زن‌ها تو جنگ هیچی ندیده‌اند.

زن می‌گوید: هیچی ندیده‌اند! الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچه‌ها غذا بدهیم، از زخمی‌ها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام می‌شود، همه‌تان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زنده مانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کرده‌اید. این جنگ شماست. همین را می‌خواستید، خب انجامش بدهید، قهرمان‌های خرفت! (صفحه 102)

آگوتا کریستفمشخصات کتاب

عنوان: دفتر بزرگ

نویسنده: آگوتا کریستف

ترجمه: اصغر نوری

نشر: مروارید

چاپ پنجم 1393

200 صفحه

قیمت: 8500 تومان


 پ.ن: کتاب را دوست داشتم. نثر ساده  و روانی دارد با این حال داستانی که روایت می‌شود بسیار غافلگیر کننده و جذاب است. خواندنش را به شدت توصیه می‌کنم.

پ.پ.ن: بر اساس این کتاب فیلمی نیز ساخته شده است.

فیلم دفتر بزرگ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

ساده دل

ساده دلساده دل

 

داستان در یک جزیره کوچک فرانسوی که توسط یک کشیش اداره می‌شود رخ می‌دهد. هم چیز در آنجا به صورت عادی و روزمره ادامه دارد تا اینکه جوان ساده دل و درستکاری از قبیله وحشی‌ها وارد جزیره می‌شود و کشیش‌ها سعی می‌کنند جوان ساده دل را مسیحی کنند. جوان علاقه‌ای به این کار ندارد اما به علت اینکه عاشق دختر یکی از کشیش‌ها شده، قبول می‌کند.

برخی از جملات کتاب

- سرپرست دیر که اندک پیر شده بود روحانی بس نیک نهادی بود و بعد از عمری محبوب زنان همسایه بودن اکنون مردان همسایه‎اش او را دوست داشتند.

آنچه به خصوص موجب قدر و احترام بی‎اندازه او شده بود این بود که آن عالی جناب تنها کشیش موظف ولایت بود که بعد از صرف شام با هم قطارانش مجبور نبودند وی را به رختخوابش ببرند. (ص 26)

- به غسل گیرنده نام هرکول را داده بودند. اسقف سن مالو همواره می‌پرسید که آن بزرگوار که هرگز نامش را نشنیده است کیست؟ کشیش یسوعی که بسیار فاضل بود به او گفت که هرکول از مقدسین بوده و دوازده معجزه کرده است. معجزه سیزدهمی نیز داشته که به تمام معجزات دوازده‎گانه‎اش می‌ارزیده است، لیکن ذکر آن شایسته مقام یک کشیش یسوعی نیست: توضیح آنکه هرکول در یک شب از پنجاه زن ازاله بکارت کرده است. شوخ طبعی که در آن مجلس بود با آب و تاب تمام بر این معجزه خرده گرفت. همه بانوان سر به زیر انداختند و از سیمای ساده دل تشخیص دادند که او شایسته همنامی با آن مرد مقدس ایت که نامش را بر وی نهاده‌اند. (ص 50-51)

- کسانی که برای این مشاجرات مکتبی بیهوده خویشتن را دچار شکنجه و آزار می‌کنند در نظر من کم عقلند و کسانی که شکنجه و آزار می‌دهند جانوری درنده. (ص 104)

ولترمشخصات کتاب

عنوان: ساده دل

نویسنده: ولتر (فرانسوا-ماری آروئه)

ترجمه: محمد قاضی

نشر: جامی

چاپ دوم 1393

قیمت: 6500 تومان

144 صفحه


پ.ن: کتاب با توجه به زمان خودش (قرن 18) خوب است اما برای خواننده امروزی شاید کمی کسل کننده به نظر برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

کلاه جادویی و مجسمه مسی

 کلاه جادویی و مجسمه مسی

داستان از زبان سه نفر روایت می‌شود؛ سپنتا، خستوان و میرزمان که دوستان و هم اتاقی‌های دوران دانشگاه بوده‌اند. البته میرزمان روایت‌های کمتری دارد و شخصیت اصلی داستان نیز  «سپنتا» است. داستان ترکیبی از واقعیت و جادو دارد. انگار تلاشی باشد برای نوشتن داستانی ایرانی در سبک رئال جادویی. اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- امثال استوار نه تنها پارو نمی‌زنند، که پاروهای مسافران دیگر را هم می‌شکنند. وقتی قیافه مظلوم یکی از آن پارو شکسته‌ها را دیدم که چگونه با آن کاپشن و شلوار لی آبی و پیراهن عنابی رنگ براقش که حسابی توی چشم می‌زد و صورت تیغ کشیده‌ی مرتب و موهای کم پشت روغن زده، گوشه‌ی سلول کز کرده است و با خیالاتش کلنجار می‌رود، دلم به حال آن همه کارشناسی که مشغول برنامه‌ریزی و اداره کشور بودند سوخت. (ص 20)

- از فامیل و درجه‌اش پرسیدم که جواب داد: «اولین مدال لیاقت پدرم مربوط به وقتیه که تو سربازیش دوره چتربازی می‌دیده: یه بار تو آسمون چترش باز نمی‌شه، همه فکر می‌کنن کار پدرم تمومه،اما پدر دستاشو مثِ عقاب باز می‌کنه و با فوت، این طوری فوفوفو... فشار جاذبه زمینو پس می‌زنه و آروم می‌آد پایین و راست می‌افته عدل وسط کاخ نیاوان پیش پای شاه! کی؟ درست موقعی که یکی از افسرای گارد می‌خواسته شاهنشاه آریامهر رو نجات بده! شاهنشاه آریا مهر، بزرگ ارتشداران هم چی؟ بلافاصله مدال لیاقت رو به سینه پدرم می‌چسبونه...!»

غافلگیر شد. بالاخره بعد از آن همه هاگیر و واگیر کسی پیدا شده بود که می‌توانست با حرف‌هایش حال و هوایم را عوض کند و در موقعیتی ناب و بکر قرارم بدهد، موقعیتی که تا آن لحظه تجربه نکرده بودم. اول فکر کردم کیا این حرف‌های باورنکردنی را به مزاح می‌گوید. اما تا جدیت را در نگاهش دیدم بلند بلند خندیدم. (ص 20-21)

- احساس امنیت. درد بیضه‌ها که رفت، درد پهلوها هم آرام آرام فروکش کرد و آن حس آرمش بخش آمد که زنده بودن در هر اندازه‌ای خوب است، حتی به اندازه خلاص شدن از فشار زهرآبه‌ای که هر روز چندبار، بدون لذت، آن را هدر می‌دهیم. (ص 27)

- «تقریبا تمام افراد بشر توان تحمل فلاکت را دارند؛ اما اگر می‌خواهی شخصیت کسی را بیازمایی به او قدرت بده.» (ص 168)

محمد حنیفمشخصات کتاب

عنوان: کلاه جادویی و مجسمه مسی

نویسنده: محمد حنیف

نشر: عصر داستان

چاپ اول 1392

256 صفحه

قیمت 12000 تومان


پ.ن: شروع کتاب خوب بود و از لح‏اظ زبانی نیز مرتب و شسته رفته نوشته شده است. بعضی از قسمت‌هایش هم خوب و جذاب بودند.‏
بزرگترین مشکلی که با کتاب داشتم جاهایی بود که حالت شعاری پیدا می‌کرد که هر چه به آخر کتاب نزدیک تر می‌شدم بیشتر می‌شد. که انگار آفت تمام کتاب‌هایی است که در انتشارات دولتی منتشر می‌شوند. به نظرم نویسنده می‌توانست برخی از جاها را حذف کند و اتفاق‌های عجیبی که در اواخر کتاب رخ می‌دهند را زودتر بیاورد.‌‏ پایان بندی‌اش هم می‌توانست بهتر باشد.‏
پ.پ.ن: جلد کتاب را هم دوست نداشتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

خط فاصله

خط فاصله

این کتاب شامل نه داستان کوتاه است. بیشتر داستان‎ها حالتی غیرواقعی و خیال‌گونه دارند. در بعضی از داستان‌ها نیز رگه‎های طنزِ تلخ دیده می‌شود. مصاحبه هادی کیکاووسی در مورد کتاب را می‌توانید در اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- ما توی کلاس درباره زنگ زدن درهای چوبی حرف زدیم، چون تا به حال ندیده بویم در چوبی هم زنگ بزند. نتایجی که ما ارائه کردیم، باعث شد سیب سرخه سرخ و سرخ‌تر بشود و عاقبت از شاگردان که با دهان باز به جرف‌های من و جواد گوش می‌دادند، با لبخند بخواهد که برای ما کف بزنند. علت ساده بود. تکیه دادن زیاد آدم‌ها به در، در حالی که دوش را باز گذاشته باشید. (ص 28-29)

-  مغازه را دود برداشته بود. یک مشتری داشت توی گوشش نی فرو می‌کرد. بعد گفت: «ساعت پنج.» و ساعت پنج را داد دست من و رفت. ساعت پنج یک برگه بود با اسم و آدرس دکتر. تابلوش را می‌دیدم؛ تابلویی که نصف آن شکسته بود. قاشق را گذاشتم روی مغز. مهتابی تابلو را می‌دیدم که پِرپر می‌کرد. مغز را فشار دادم، آنقدر که داد مشتری درآمد؛ انگار مغز بابای او بود (ص 98)

- حالا ریه‌هایم پر است از پودر و چرکاب. پیغام گیر تلفن سوت می‌کشد. پاهایی به سمتم می‌آیند. چرخی می‌خورند و مقابلم می‌ایستند. زنم است. تلفن به دست در را می‌کشد و مشتی لباس می‌چپاند روی کله‌ام. رخت‌ها را فشار می‌دهد، شیشه را می‌بندد و برعکس می‌شود، می‌رود. (ص 102)

هادی کیکاووسیمشخصات کتاب

عنوان: خط فاصله

نویسنده: هادی کیکاووسی

نشر: چشمه

چاپ اول: 1390

156 صفحه

قیمت: 4000 تومان

 


پ.ن: از این مجموعه داستان «دوران» و «پرتقال» را بیشتر از بقیه دوست داشتم. به نظرم بعضی از داستان هایش (مثلا خط فاصله) می توانست کوتاه تر باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

به خاطر فرانک

به خاطر فرانک

داستان در مورد پسری به نام هادی است که همراه مادربزرگش زندگی می کند. هادی علاقمند به داستان‌های پلیسی- جنایی است. به همین دلیل از طرف مردی به نام سلیمانی به او پیشنهاد می‌شود یک فیلمنامه پلیسی-جنایی بنویسد. تقریبا همزمان با این موضوع شوهر خاله هادی نیز از او می‎خواهد که در کشفِ رازِ یک ماجرای پلیسی - جنایی که در خانواده‎اش اتفاق افتاده به او کمک کند.

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- یعنی چه!؟ یعنی آخرش هم باید می‌پذیرفت که خودش مقتول داستانش را به قتل رسانیده است تا همه قیل و قال‌ها و جنجال‌ها بخوابد؟ آخر کجای دنیا چنین نویسنده‌ی احمقی پیدا می‌شود که آخر فیلمنامه پلیسی- جنایی خودش را فلسفی کند و بنویسد: «... و چون به دنیا آوردن جنایت محسوب می‌شود، و به دنیا آوردن داستانی جنایی، جنایت در جنایت، لذا کارآگاه کولاک، ترجیح داد به جای دستگیری قاتل، نویسنده این فیلم را دستگیر کرده و به چوبه اعدام بسپرد. پایان.» (صفحه 6)

- «هادی، در نبود تو ما مشورت کردیم، دیدیم بهتره پنجاه تا قتل رو بکنیم سی و دو تا! به خاطر کم شدن حجم قصه‌ها!»؛ «هادی گمانم بهتره جریان اون چک تضمینی قاتل رو که پلیس زیر خونه‌ی مقتول دوازدهمی پیدا می‎کنه ولی دنبالش رو نمی‎گیره عوض کنی! راستش جذابیت تصویری نداره!»؛ «بابا یه دفه نوشتی مامور پزشکی قانونی می‌گه: به مقتول دوم تجاوز شده، دیگه بسه! درباره مقتولای دیگه، تکرارش نکن. تازه، اون هم بد آموزی داره. بگو پزشک می‌گه قاتل با مقتول به زور ازدواج کرده. این هم یادت باشه:ن ننویسی این زن‌ها با میل خودشون با قاتل می‌رفتن بیرون شهرها. بنویس قاتل چیزخورشون می‌کرده تا ببره بیرون شهر و فقط طلا ملاشونو بدزده؛ «هادی ما یه فکر بکر کردیم! قاتل خودشو نمی‌کشه. دادگاه به اشد مجازات محکومش می‌کنه و تقاص خون اون مقتولای بیچاره رو ازش می‌گیره. اینجوری می‌دونی چی می‌شه؟ قاتل که پشتش به یه جاهایی گرم بوده، پای چوبه اعدام می‌فهمه بز آورده. خودشو خیس می‌کنه و اعتراف می‌کنه که مامور سیا بوده. خیلی هیچکاکی می‌شه، نه!؟» (صفحه 9)

مشخصات کتاب

عنوان: به خاطر فرانک

نویسنده: علیرضا طالب زاده

نشر: مرکز

چاپ اول: 1379

قیمت: 990 تومان


پ.ن: داستان به زبان طنز روایت می شود و هرچند گاهی کمبودها و نقص هایی دارد اما جذاب و سرگرم کننده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

سرطان جن

سرطان جن

این کتاب شامل 12 داستان کوتاه با موضوع جن است. بیشتر داستان‎های کتاب شبیه همان داستان‎هایی است که در گذشته به صورت شفاهی در مورد جن شنیده‌ایم. نویسنده این داستان‌ها را با جزئیات بیشتر و توصیف‌هایِ داستانی روایت می‌کند.

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را می‎توانید از اینجا و اینجا بخوانید.

مصاحبه نویسنده را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

- از جلوی مغازه مجید گودرزی که رد می‌شوم٬ جوانک رقاص هست به انضمام پسر کاظم ماست‌بند که روی پارچه‌ها الگو میٰ‌کشد. خدا بیامرز مجید یک صابون مراغه داشت٬ با همان مستراح می‌رفت٬ ظرف ناهارش را می‌شست٬ روی پارچه هم خط می‌انداخت. (ص ۱۸)

- تازه می‌فهمم که همین زندگی‌ام را چقدر دوست دارم. همین زندگی که فقط همین‌قدر از آن مانده؛ همین‌قدر که پنجه‌های سفت شده‌ام تبدیل به گلوله‌های گوشتی شود و از دماغم فقط دو سوراخ٬ میان صورتم باقی بماند. همین‌قدر که با حرف زدنم دو گربه را به جان هم بیندازم.

همه اینها از گور همین زخم کذایی بلند می‌شود.

هنوز نشسته و به آتش نگاه می‌کند. تصویر شعله‌‌های آتش که بر تن‌اش می‌افتد ترسم می‌گیرد. روبه‌رویم نشسته٬ ترسم از او نیست٬ از صدای گریه‌ی بچه نیست٬ از باور بلایی است که سرم خواهد آمد.

فرصت کوتاهی برای زندگی دارم٬ فرصتی به اندازه‌ی بزرگ شدن سومین دندان نیش. (ص ۷۹-۸۰)

- نقل بستن فتق‌بند نیست که فکر کنی مردونگیم عیب کرده باشه٬ نه. یارو لگدش گل کرد و ما انگار تو دریا غرق شده باشیم مفس که نمی‌اومد هیچ٬ اونی رو هم که قبلا کشیده بودیم دادیم بیرون. از دردش‌ام نبود که دردی نداره اون‌چنون٬ انگار با اتول یکی رو زیر گرفته باشی استرس داری که مبادا طرف بمیره. حالا ما هم این فتق‌بند رو بستیم که اگه یه روزی یه جایی یه کسی رو زیر گرفتیم یارو نمیره. 

رامبد خانلریمشخصات کتاب

عنوان: سرطان جن

نویسنده: رامبد خانلری

نشر: آگه

چاپ اول ۱۳۹۲

۱۴۴ صفحه

قیمت: ۷۰۰۰ تومان


پ.ن: به نظرم در ادبیات ایران که چیزی به اسم ژانر نداریم ایده نوستن کتابی در ژانر وحشت آن هم با مولفه‎های بومی ایده خوبی است. با اینکه به شخصه علاقه‎ای به موضوع جن و ژانر وحشت ندارم اما به نظرم داستان‎ها خوب نوشته شده‎اند. بیشترین مشکلی که با کتاب داشتم تکراری شدن موضوع آن در هر داستان بود. اینکه می‌دانی در داستان بعدی نیز جنی خواهد آمد و کارهایی مانند دفعه قبل انجام خواهد داد. شاید نویسنده می‎توانست با استفاده از تخیل این موضوع را از زوایای جدید‌تری نگاه کند. هرچند که خود این کتاب تقریبا نگاه جدیدی به این موضوع داشته باشد.

پ.پ.ن: در بین داستان‎ها داستان اول به اسم «از دائم آباد تا پرستیژ» را بیشتر دوست داشتم. طنز پنهانی که در ماجرا وجود داشت داستان را جذاب‎تر کرده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...