این کتاب شامل نه داستان کوتاه است. بیشتر داستانها حالتی غیرواقعی و خیالگونه دارند. در بعضی از داستانها نیز رگههای طنزِ تلخ دیده میشود. مصاحبه هادی کیکاووسی در مورد کتاب را میتوانید در اینجا بخوانید.
برخی از جملات کتاب
- ما توی کلاس درباره زنگ زدن درهای چوبی حرف زدیم، چون تا به حال ندیده بویم در چوبی هم زنگ بزند. نتایجی که ما ارائه کردیم، باعث شد سیب سرخه سرخ و سرختر بشود و عاقبت از شاگردان که با دهان باز به جرفهای من و جواد گوش میدادند، با لبخند بخواهد که برای ما کف بزنند. علت ساده بود. تکیه دادن زیاد آدمها به در، در حالی که دوش را باز گذاشته باشید. (ص 28-29)
- مغازه را دود برداشته بود. یک مشتری داشت توی گوشش نی فرو میکرد. بعد گفت: «ساعت پنج.» و ساعت پنج را داد دست من و رفت. ساعت پنج یک برگه بود با اسم و آدرس دکتر. تابلوش را میدیدم؛ تابلویی که نصف آن شکسته بود. قاشق را گذاشتم روی مغز. مهتابی تابلو را میدیدم که پِرپر میکرد. مغز را فشار دادم، آنقدر که داد مشتری درآمد؛ انگار مغز بابای او بود (ص 98)
- حالا ریههایم پر است از پودر و چرکاب. پیغام گیر تلفن سوت میکشد. پاهایی به سمتم میآیند. چرخی میخورند و مقابلم میایستند. زنم است. تلفن به دست در را میکشد و مشتی لباس میچپاند روی کلهام. رختها را فشار میدهد، شیشه را میبندد و برعکس میشود، میرود. (ص 102)
مشخصات کتاب
عنوان: خط فاصله
نویسنده: هادی کیکاووسی
نشر: چشمه
چاپ اول: 1390
156 صفحه
قیمت: 4000 تومان
پ.ن: از این مجموعه داستان «دوران» و «پرتقال» را بیشتر از بقیه دوست داشتم. به نظرم بعضی از داستان هایش (مثلا خط فاصله) می توانست کوتاه تر باشد.