داستان
در مورد پسری به نام هادی است که همراه مادربزرگش زندگی می کند. هادی
علاقمند به داستانهای پلیسی- جنایی است. به همین دلیل از طرف مردی به نام
سلیمانی به او پیشنهاد میشود یک فیلمنامه پلیسی-جنایی بنویسد. تقریبا
همزمان با این موضوع شوهر خاله هادی نیز از او میخواهد که در کشفِ رازِ یک
ماجرای پلیسی - جنایی که در خانوادهاش اتفاق افتاده به او کمک کند.
اطلاعات بیشتر را میتوانید از اینجا بخوانید.
برخی از جملات کتاب
- یعنی چه!؟ یعنی آخرش هم باید میپذیرفت که خودش مقتول داستانش را به قتل رسانیده است تا همه قیل و قالها و جنجالها بخوابد؟ آخر کجای دنیا چنین نویسندهی احمقی پیدا میشود که آخر فیلمنامه پلیسی- جنایی خودش را فلسفی کند و بنویسد: «... و چون به دنیا آوردن جنایت محسوب میشود، و به دنیا آوردن داستانی جنایی، جنایت در جنایت، لذا کارآگاه کولاک، ترجیح داد به جای دستگیری قاتل، نویسنده این فیلم را دستگیر کرده و به چوبه اعدام بسپرد. پایان.» (صفحه 6)
- «هادی، در نبود تو ما مشورت کردیم، دیدیم بهتره پنجاه تا قتل رو بکنیم سی و دو تا! به خاطر کم شدن حجم قصهها!»؛ «هادی گمانم بهتره جریان اون چک تضمینی قاتل رو که پلیس زیر خونهی مقتول دوازدهمی پیدا میکنه ولی دنبالش رو نمیگیره عوض کنی! راستش جذابیت تصویری نداره!»؛ «بابا یه دفه نوشتی مامور پزشکی قانونی میگه: به مقتول دوم تجاوز شده، دیگه بسه! درباره مقتولای دیگه، تکرارش نکن. تازه، اون هم بد آموزی داره. بگو پزشک میگه قاتل با مقتول به زور ازدواج کرده. این هم یادت باشه:ن ننویسی این زنها با میل خودشون با قاتل میرفتن بیرون شهرها. بنویس قاتل چیزخورشون میکرده تا ببره بیرون شهر و فقط طلا ملاشونو بدزده؛ «هادی ما یه فکر بکر کردیم! قاتل خودشو نمیکشه. دادگاه به اشد مجازات محکومش میکنه و تقاص خون اون مقتولای بیچاره رو ازش میگیره. اینجوری میدونی چی میشه؟ قاتل که پشتش به یه جاهایی گرم بوده، پای چوبه اعدام میفهمه بز آورده. خودشو خیس میکنه و اعتراف میکنه که مامور سیا بوده. خیلی هیچکاکی میشه، نه!؟» (صفحه 9)
مشخصات کتاب
عنوان: به خاطر فرانک
نویسنده: علیرضا طالب زاده
نشر: مرکز
چاپ اول: 1379
قیمت: 990 تومان
پ.ن: داستان به زبان طنز روایت می شود و هرچند گاهی کمبودها و نقص هایی دارد اما جذاب و سرگرم کننده است.