چوب الف

چوب الف: چیزی که برای نشانه‌گذاری صفحه‌ای که خوانده شده توی کتاب می‌گذارند... و نه آن چیزی که بر سرِ ما است.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر نیلا» ثبت شده است

اتاقی در هتل پلازا

اتاقی در هتل پلازااتاقی در هتل پلازا

این نمایشنامه شامل سه داستان است که همگی در یکی از اتاق‌های هتل پلازا اتفاق می‌افتد و به زبان طنز روایت می‌شود. موضوع هر سه داستان در مورد زوج‌هایی است که رابطه‌هایشان با مشکل مواجه شده یا می‌شود.

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را می‎‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب


جین قهوه‌ی تلخ باشه خوبه، ممنونم.

کارن یه قهوه تلخ. سام تو قهوه تلخ نمی‌خوای؟

سام [بی‌حوصله] نه خیر

کارن پس شد یه قهوه تلخ و یه نه خیر تلخ.

***

سام هاه کارن، مودب بازی رو بذار کنار. بهم بگو حرومزاده، قهوه رو بپاش تو صورتم.

کارن حرومزاده، خامه و شکر هم می‌خوای؟

سام چه بامزه، یه‌هو نظرت از این رو به اون رو شد! کی بود می‌گفت «به نظرم مردی به سن و سال ِتو باید سر و گوشش بجُنبه»؟

کارن از پنحزه قشنگ به نظر می‌اومد، ولی وقتی تو خونه باهاش مواجه شدم دیدم وحشتناکه.

***

کارن تنها دلیلی که به خانم مک کورمَک گیر دادی این بود که احتمالا اون اولین نفری بود که اون روز صبح سر راهت سبز شد... اگه اون روز صبح مریض بود و غیبت می‌کرد خیلی امکان داشت با آسان‌سُرچیِ دفترت روی هم بریزی.

سام اشتباه می‌کنی. آسان‌سُرچی‌مون یه مرد پنجاه و دو ساله‌ست، منم که به آدمای سن و سال دار بند نمی‌کنم.

نیل سایمون و همسرشمشخصات کتاب

عنوان: اتاقی در هتل پلازا

نویسنده: نیل سایمون

ترجمه: شهرام زرگر

نشر: نیلا

چاپ دوم 1389

112 صفجه

قیمت: 2500 تومان

.......................

پ.ن خواندنِ کتاب آسان است و داستان‌ها پیچیدگی زیادی ندارند. نیل سایمون در این نمایشنامه بیشتر به روابط آدم‌ها و موضوعاتی مثل دوست داشتن، خیانت و...  می‌پردازد. به نظرم کتابِ شاهکاری نیست،‌اما خواندنش هم آدم را اذیت نمی‌کند.

پ.ن.ن: تصویر بالا مربوط به نیل سایمون و همسر فعلی‌ا‌ش الین جویس است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

اسب‌های پشت پنجره

اسب‌های پشت پنجرهاسب های پشت پنجره

نمایشنامه‌ی «اسب‌های پشت پنجره» درباره جنگ و اثراتی که بر روح و روان آدم‌ها برجا می‌گذارد، است. نمایشنامه در سه بخش اصلی روایت می‌شود و در هر سه بخش شخصیت زن و پیکی که اخبار جنگ را می‌آورد حضور دارند. 

اطلاعات بیشتر را می‌توانید از اینجا بخوانید.

برخی از جملات کتاب

* پیک: راستش یه کم خنده‌داره... منم نمی‌دونم باید در این مورد چی فکر کنم... پسرتون مثل جریان هوا بی‌رنگ بود. می‌شه گفت بخار شد و توی فضا گم شد... زیر فشار درد انقدر کز کرد که دیگه تنها یه نقطه شد، یه نقطه‌ای که ناپدید شد... و من بهتون اطمینان می‌دم که از این لحاظ نشون داد سرباز نمونه‌ایه... هیچ وقت فکر کردین که چه قدر دنیای ما دنیای پاکیزه‌ای می‌شد اگه هیچ سربازی جسدش رو پشت سرش جا نمی‌ذاشت؟ 


* زن: سه تا پسر داره که هرسه تاشون رفتن جبهه... حالا نمی‌خواد نامه رو باز کنه... همه‌یِ روز توی خونه‌اش می‌مونه، با پرده‌های بسته، توی تاریکی... گاهی می‌ره بیرون یه کم شیر بخره، نامه رو با خودش می‌بره، گاهی به نونوا نشونش می‌ده، به قصاب نشونش می‌ده... ولی بازش نمی‌کنه... گوش می‌دی هانس؟

* زن‏: وحشتناکه! یه آدم زنده رو با پاهاشون له و لورده کردن، وحشتناکه!

پیک:  ‏همینه دیگه! چی‌کار می‌‏تونستن بکنن؟ خیلی شلوغ‏ بود، خانم. کسی نمی‌‏فهمید روی چی داره پا می‌‏ذاره.

زن‏: بعدش چی، بلندش کردین؟

پیک:  ‏نتونستیم، خانم. ولی من پوتین‏‌ها رو آوردم.

 (آرام در کمد را نیمه‏‌باز می‌‏کند و از آن چندین پوتین بیرون می‌‏آید.)

زن‏: پوتین‏‌هاشه؟

پیک: ‏نخیر، خانم، اینا پوتین‏‌هایی‌‏ان که ایشون رو له‌‏ولورده کردن.

 (پیک در کمد را باز می‌‏کند و انبوهی پوتین از کمد روی زمین می‌‏افتد.)

زن‏: اصلاً نمی‌‏فهمم.

پیک: ‏من راه دیگه‌‏ای ندیدم، خانم. هرچی از ایشون باقی‏ مونده زیر پاشنه‌‏های این پوتین‏‌هاست که‏ له‌‏ولورده‏‌اش کردن. واسه همین من همه‌‏شون رو براتون آوردم.


ماتئی ویسینی یکمشخصات کتاب

عنوان: اسب‌های پشت پنجره

نویسنده: ماتئی ویسینی یک

مترجم: تینوش نظم جو

نشر: نی

چاپ سوم 1390

قیمت: 2000 تومان

88 صفحه

...................................

پ.ن: به نظرم کتاب جمع و جور خوبی است. از لحاظ حجم و قطع کتاب، جزو دسته‌ای است که به راحتی می‌توان در اتوبوس و مترو خواند. در ضمن تئاتر آن نیز در ایران به کارگردانی «هادی کمای مقدم» و «روح الله جعفری» به روی صحنه رفته است.

پ.ن.ن: «داستان خرس‌های پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد» از همین نویسنده را قبلا در این پست معرفی کرده بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

روح پراگ

روح پراگThe Spirit of Prague

روح پراگ مجموعه‌ای از مقالات «ایوان کلیکا» (نویسنده چک) است که در مورد زندگی خودش و مردم شهر پراگ در زمان حمله آلمان‌ها و سپس حکومت مستبد کمونیستی نوشته است. 

برخی از جملات کتاب:

- در آن زمان که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا می‌گذارد، در آن زمان که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمانی که عده معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شان و کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقا آسیب می‌بیند.

- غالبا این نیروهای خیر و شر نیستند که با یکدیگر نبرد می‌کنند، بلکه صرفا نیروهای شر متفاوت‌اند که برای سلطه بر جهان رقابت می‌کنند.

- عده قلیلی متوجه می‌شوند که تجربه عمیق شادی، زمانی که تجربه عمیق محرومیت وجود ندارد به دست نمی‌آید.

- در یک کلام آن‌ها که قربانیان یک نوع خاص از تعصب بودند اکثرا تسلیم تعصبی از نوع دیگر شدند.

- در این کشور، همه احساس می‌کنند که کلاه سرشان رفته است و بنابراین فکر می‌کنند که حق دارند سر دیگران کلاه بگذارند.

- قرن ما نشان داد که نظام‌های توتالیتر می‌توانند یک جامعه را به کلی یا یک ملت را به کلی مجذوب و محسور خود کنند. محبوبیت این رژیم‌ها حاصل تلفیق یک دورنگاه اتوپیایی و وعده‌های عوام فریبانه بود، البته در ضمن توسل به اندیشه‌های شهروندان متوسط درباره سازماندهی عدالت.

- فرهنگ یعنی... دانستن چیزی درباره تجربه‌ها، دانش و ارزش‌هایی که بشریت تاکنون بدان دست یافته یا خلق کرده است و سفت کردن زیرپای خود، مبادا که بلغزیم و از این سطح پایین‌تر برویم.


ایوان کلیما مشخصات کتاب:

نویسنده: ایوان کلیما

مترجم: خشایار دیهیمی

نشر: نی

تعداد صفحه: 239

قیمت: 3800 تومان

....................................

پ.ن: البته نشر «آگه» نیز با ترجمه «فروغ پوریاوری» این کتاب را منتشر کرده است، ولی به نظر می‌رسد ترجمه «خشایار دیهیمی» ترجمه‌ی بهتری است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...

مردی که می‌خواست سلطان باشد

"برادر شهریاری توان بود و رفیق گدایی، شرطِ این همه سزاواریست."

کتابِ "مردی که می‌خواست سلطان باشد" با این مقدمه شروع می‌شود و داستان دو رفیق را روایت می‌کند که هوسِ پادشاه شدن به سرشان می‌زند. منطقشان هم این است که ...

"کارنیهان: از نصف امکانات این کشور استفاده نشده. چون آدم‌هایی که اداره‌اش می‌کنن نمی‌ذارن بهش دست بزنی... تا بخوای یه کاری بکنی، دولت برمی‌گرده بهت می‌گه "ولِلِش، بکش کنار اخوی تا ما حکومت‌مون رو بکنیم." این چیزیه که بهت می‌گن. هیچ کاری هم نمیشه کرد. نه می‌تونی یه سوزن رو تکون بدی، نه می‌تونی یه نگاه زیر سنگ بندازی، نه می‌شه دنبال نفت گشت، هیچ‌چی. واسه همین ما هم همین جوری ولش می‌کنیم و می‌ریم جایی که دور و برمون شلوغ نباشه آدم اقلا بتونه واسه خودش بچرخه... واسه همین چیزاست که تصمیم گرفتیم بریم و سلطان بشیم."

 نویسنده‌یِ کتاب، رودیار کیپلینگ، در سال ۱۹۰۷ و در سن چهل و سه سالگی برنده جایزه ادبی نوبل شد. او یکی از جوان‌ترین برندگان این جایزه است.

برخی از جملات کتاب:

- دراوِت: ما به این نتیجه رسیده‌ایم که توی این دنیا فقط یه جا هست که دو تا مرد کار درست مثل ما می‌تونن توش کار کنن. بهش میگن کافرستان باید بالای افغانستان باشه... کافرن و سی و دو تا بت دارن ما هم می‌شیم سی و سومی و سی و چهارمی.
- کارنیهان: هر پادشاهی همیشه احساس می‌کنه همیشه حقش خورده شده٬ این در مورد همه‌یِ پادشاه‌ها صدق می‌کنه.
- دراوت: ازدواج پادشاه‌ها جزو مسائل ملکتیه!


پ.ن: مشخصات کتاب؛ مترجم: مهسا خلیلی انتشارات: نیلا قیمت: ۱۵۰۰ تومان چاپ اول: ۱۳۸۹
پ.ن.ن: تصویر اول مربوط به فیلمی است که در سال ۱۹۷۵ از روی این کتاب ساخته شده است. به کارگردانی جان هیستون و بازی شون کانری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
استراگون ...