داستان در مورد مردی است که به دعوت دوستش به اتریش میرود، اما متوجه میشود که دوستش مرده و یا کشته شده است.
اطلاعات بیشتر را میتوانید از اینجا بخوانید.
برخی از جملات کتاب
- از زنها درست مثل «تصادف» دوری میکرد؛ این از آن چیزهایی بود که اتفاق میافتاد، بدون آنکه خودش بخواهد.
- هیچ وقت باورمان نمیشود که شاید آنقدر که بقیه به چشم ما مهماند، ما برایشان مهم نباشیم.
- ... تازه آن وقت برای دومین بار، واقعا، دختره را دیده. دختره هم که مثل او خودش را زده بود به نفهمی، با شلوارِ فلانلِ کهنهیِ وصله پینهایاش، یک جورِ ناجوری ایستاده بود همان جا. پاهاش را جوری پس و پیش گذاشته بود که انگار میخواهد از خودش دفاع کند.
- آدمها همیشه چیزهای زیادی دارند که ازشان خبر نداریم؛ حتی آدمهایی که دوستشان داریم. چیزهای خوب، چیزهای بد. باید ظرفیتش را داشته باشیم.
- آدم هنوز هم میتواند بابت کارهای معمولی اشتیاق داشته باشد؟ چه موقعیتهایی که از دست میروند صرفا به خاطر اینکه کار کار است.
مشخصات کتاب
عنوان: مرد سوم
نویسنده: گراهام گرین
ترجمه: محسن آزرم
نشر: چشمه
چاپ اول زمستان 90
159 صفحه
قیمت: 4200 تومان
...........................
پ.ن: این کتاب توسط بهروز تورانی نیز ترجمه شده است. مقایسه این دو ترجمه را میتوانید در اینجا و اینجا بخوانید. کتاب ترجمه شده توسط تورانی را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
پ.ن.ن: گراهام گرین برای نوشتن فیلمنامه مرد سوم ابتدا داستان آن را نوشت و سپس این داستان را به فیلمنامه تبدیل کرد.
پ.ن.ن.ن: در پستهای قبلی کتاب مرد دهم از همین نویسنده را معرفی کرده بودم.