نمایشنامه بر محور یک زوج جوان به اسم «کوری» و «پل» است. آنها تازه یک خانه کوچک و قدیمی را در طبقه پنجم کرایه کردهاند. تمرکز داستان بیشتر بر روی روابط بین آدمها و نگاه آنها به زندگی است.
برخی از جملات کتاب
- مادر الان حالم خوب میشه... فقط یه کم نفسَم گرفته... (کوری برایش مشروب میریزد) مجبور شدم ماشینو شیش تاخیابون اونورتر پارک کنم... بعد یههو بارون گرفت و دو تا خیابونِ باقیمونده رو دوییدم. بعد پاشنهی کفشم گیر کرد لای شبکه درپوشِ فاضلاب... پامو که خلاص کردم چند قدم جلوتر افتادم تو یه چاله، بعدم یه تاکسی از بغلم رد شد و هرچی گِل و شُل بود پاشید به جورابم. مغازهی پایین خونهتونم باز نبود وگرنه ازش یه چاقو میگرفتم و خودم رو میکُشتم. (ص ۵۷)
***
- کوری ... تو همیشه درست لباس میپوشی، همیشه درست نگاه میکنی. همیشه درست و سنجیده حرف میزنی. تقریبا واسه خودت یه آدم نمونهای.
پل (آزرده و با لحن تند) این... این چیزی که گفتی خیلی کثیف بود.
کوری (به سمت پل میرود) هیچ وقت ندیدم ژاکت تنت نباشه. همیشه حس کردهام نمیتونم تو هیچ کاری به پات برسم. قبل از ازدواجمون حتم داشتم با کراوات میری توی رختخواب!
پل نه خیر، مگر در مواردِ تشریفاتی!
کوری تو حتی جسارتشو نداری که بری عطاری و به فروشنده بگی بهت «سهپستون» بفروشه. (در حین ادای این کلمات به سمت نیمکت میرود) مجبوری بری طرفِ پیشخون و چیزی رو که میخوای با انگشت نشون بدی و بگی: «از اینا میخوام که توی این ظرف ریختن.» (ص ۸۲)
***
- پل چه دعوایی؟ فقط یک کمی صدامون بالا رفته بود.
کوری تو اسم اینو نمیذاری دعوا؟ کل ازدواجمون زیر سوال رفته.
پل (بر پلکان مینشیند) جدا؟ از کی تا حالا؟
کوری از همین الان. یههو معلوم شد من و تو مطلقا در هیچ موردی توافق نداریم.
پل چرا؟ واسه اینکه من چلهی زمستون پابرهنه تو پارک راه نمیرم؟ بعله، حضرت عالی که قرار نیست فردا مثل من دادگاه داشته باشین. من زیر بارِ زَنا میرم اما حرف زور نه. (ص ۸۴)
مشخصات کتاب
عنوان: پابرهنه در پارک
نویسنده: نیل سایمون
ترجمه: شهرام زرگر، رامین ناصر نصیر
نشر: نیلا
چاپ اول 1385
128 صفحه
قیمت: 1400 تومان
.............
پ.ن: قبلا از همین نویسنده «اتاقی در هتل پلازا» را معرفی کرده بودم. نظرم در مورد این کتاب شبیه همان کتاب قبلی است. البته این کتاب را بیشتر از قبلی دوست داشتم.
پ.پ.ن: در ایران نیز تئاتر این نمایشنامه چند بار بر روی صحنه رفته است و همچنین فیلمی با بازی رابرت ردفورد و جین فوندا نیز به همین نام ساخته شده است.