مجموعه داستانهای این کتاب با زبانی ساده و صمیمی روایت شده است و به همین دلیل کتابِ روان و خوش خوانی است. روابط بین آدمها، موضوعی است که در بیشر داستانها دیده میشود.
کتاب را میتوانید از اینجا تهیه کنید.
اطلاعات بیشتر در مورد کتاب را میتوانید در وبلاگ نویسنده (قرمز) یا در اینجا و اینجا بخوانید.
برخی از جملات کتاب
- دوست دارم سرش داد بزنم. دوست دارم بگویم که اگر الان نمیتوانستم دو کلام باهاش فارسی حرف بزنم، اصلا توی این کافهیِ نمور ننشسته بودم. میگویم: «هست... من هم اولش فکر میکردم مهم نیست اما همه چیز فارسیاش فرق میکند. خندیدن، خوابیدن غر زدن.»
- یاد مامان میافتم که پشت تلفن با جِس احوالپرسی میکرد. بلند میگفتم «مامان فارسی نمیدونه.» گوشی را که گرفتم اول غر زد که داد و بیداد میکنم. بعد پرسید «یعنی بهش فارسی یاد ندادی؟» بعد هم زیر لب گفت «دیگه سلام و احوالپرسی که زبون نمیخواد. میفهمه»
- دستهایم را توی جیب کاپشنم میکنم که مبادا موقع رد شدن از خیابان دستم را بگیرد. بازویم را میگیرد. خجالت میکشم. دلم میخواهد به هر عابری که رد میشود بگویم «مادرم است. خیلی وقت است ندیدهامش.»
- گیج بودم. مثل بچهای که ناغافل همخوابگی پدر و مادرش را دیده باشد. هیچ حرفی نداشتم. یبشتر حرفهایم را فکر میکردم و خودم جواب میدادم. نادی بیخیال سیگار میکشید. این سمت پنجره روبهرویش نشستم و گفتم «به من هم سیگار بده» نگاهم کرد و جواب نداد، دوباره حرفم را تکرار کردم و آخرش یک «حالم خوش نیست» گذاشتم. به دستش حرکتی داد و گفت «برو بچه»
- نمیدانم وقتی چیزی را میفهمی شروع ماجراست یا همه چیز تمام شده.
مشخصات کتاب
عنوان: فارسی بخند
نویسنده: سپیده سیاوشی
نشر: ترگمان و قطره
چاپ سوم 1391
92 صفحه
قیمت: 4000 تومان
.........................
پ.ن: از این مجموعه داستان «فارسی بخند» و «قرمز خاکی» را بیشتر دوست داشتم.