این نمایشنامه بر اساس داستان واقعی یک کارگر آنارشیست ایتالیایی نوشته شده است که پس از دستگیری به اتهام بمبگذاری، خودش را از پنجره اداره پلیس به بیرون پرت میکند (یا پرتش میکنند!) و کشته میشود. داریو فو با نگاه هجو و طنز نسبت به سیستم قضایی و اداره پلیس ایتالیا این داستان را روایت کرده است.
برخی از جملات کتاب
دیوانه: ... فروید هم گفته که ویزیت زیاد موثرترین درمانه. هم برای پزشک هم برای بیمار!
***
دیوانه: یعنی آیا اون کارگر راه آهن، یعنی اون قربانی خودکشی، سه تا پا داشت؟ در این صورت منطقیه که سه تا کفش پوشیده باشه.
رئیس: (عصبانی) نخیر، سه پایی نبود!
دیوانه: خواهش میکنم. عصبانی نشین. از یه آنارشیست میشه انتظار بدتر از این رو هم داشت.
***
دیوانه: ... رسوایی برای دموکراسی غربی حکم کود شیمیایی رو داره. بذارین از اینم فراتر برم. رسوایی پادزهری برای زهرهای مهلکه: یعنی مردم آگاهی سیاسی پیدا میکنن. اگه مردم خیلی آگاه بشن، کار ما ساخته اس.
مشخصات کتاب
عنوان: مرگ تصادفی یک آنارشیست
ترجمه: رضوان صدقی نژاد
نشر: گلمهر
چاپ اول 1381
188 صفحه
قیمت: 1700 تومان!
..........................
پ.ن: نمایشنامه «حساب پرداخت نمیشه» از داریو فو را در پستهای قبلی معرفی کرده بودم.
پ.ن.ن: به دلیل اینکه عکس مناسبی از جلد ایرانی و خارجی این کتاب پیدا نکردم، دو عکس از پوسترهای اجرای نمایش این تئاتر را در بالا گذاشتم.
پ.ن.ن.ن: طنز اجتماعی این نمایشنامه را دوست دارم اما احساس میکنم گاهی در نشان دادن تصویر خوب از چپها و مظلومیتشان زیاده روی کره است.
پ.ن.ن.ن.ن: این کتاب را نشر قطره نیز منتشر کرده بود. متاسفانه چند سالی است که چاپ تمام شده و من به زحمت توانستم این کتاب را در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران پیدا کنم.