در زمان اشغال فرانسه توسط آلمان، چند تن از نویسندگان فرانسه نشریاتی مخفی به نام «نیمه شب» را منتشر می‌کردند. داستان «خاموشی دریا» نیز مربوط به یکی از همین نشریات است. این نوشته‌ها با نام مستعار منتشر می‌شد. نام مستعار نویسنده خاموشی دریا «ورکور» (نام یکی از روستاهای فرانسه) است و تا مدت‌ها کسی نام نویسنده اصلی این داستان را نمی‌دانست. 

خاموشی دریا، روایت پیرمرد نویسنده‌ای است که به همراه دخترِ برادرش در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کنند و مجبورند افسری آلمانی را در خانه خود بپذیرند. آن‌ها سکوت را برای نشان دادن اعتراض و مبارزه علیه اشغال کشور انتخاب می‌کنند. داستان از زبان پیرمرد روایت می‌شود.

فایل پی دی اف کتاب را می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

برخی از جملات کتاب

* ترقی در برابر وجدان آسوده، چیز بسیار کوچکی است.

* آن روز فهمیدم که، برای هرکس که بتواند دقیق شود، دست هم تاثرات انسانی را مانند صورت و بهتر از آن نشان می‌دهد،‌ زیرا از آن هم کمتر در زیر سلطه اراده است.

* گفت: «هیچ وقت روح نمی‌میرد. از این بلاها روح خیلی دیده است. روح از خاکستر خودش دوباره به وجود می‌آید. ما باید دنیایی بسازیم که هزار سال دوام کند: اول باید خراب کرد.» نگاهی به او کردم. نگاهی به چشمان روشنش کردم. بله! راست می‌گفت و به گفته خود ایمان داشت. از همه بدتر همین بود.

* «وقتی انسان به یاد انگلیس‌ها می‌افتد،‌ بلافاصله اسم شکسپیر به نظرش می‌آید. ایتالیایی‌ها: دانته،‌ اسپانی: سروانتس. ما خودمان: فورا گوته. بعد باید رفت و جستجو کرد تا نام‌های دیگری پیدا شود. اما بگوییم فرانسه؟ که در نظر مجسم می‌شود؟ مولیر؟ راسین؟ هوگو؟ ولتر؟ رابله؟ یا دیگری؟ ناگهان همه هجوم می‌آورند، ‌مثل جمعیتی که درتئاتری منتظر باشند! انسان نمی‌داند کدام یک را اول وارد کند.»

بعد برگشت و با لحن موقر و جدی گفت: «اما در موسیقی، ما باخ،‌ هندل، بتهوون، واگنر، موتسارت را داریم... کدام یک اول به یاد می‌آید؟»

سپس آهسته سری تکان داد. «و با این احوال باز ما با هم جنگیدیم.»

ورکور (ژان برولر)مشخصات کتاب

عنوان: خاموشی دریا

نویسنده: ورکور (ژان برولر)

مترجم: حسن شهید نورائی

نشر: دنیای نو

96 صفحه

چاپ دوم 1387

قیمت: 1650 تومان!

.........................

پ.ن: بخشی از دیباچه دفترچه‌های خاموشی: فرانسه در خاموشی به سر می‌برد، خاموشی مردم، خاموشی خانه‌ها... خاموشی فکر، خاموشی نویسندگانی که از حق ابراز عقاید خود محروم گردیده‌اند، ‌خاموشی در برابر دنیا. مللی که پشت این دیوار زندگی نکرده‌اند، سختی این مجازات را درک نمی‌کنند و اندازاه آن را نمی‌یابند. فقط بدانند که مردانی می‌میرند تا در این دیوار شکافی به وجود آید.

پ.ن.ن: به نظرم برخلاف مقدمه‌ای که مترجم در ابتدای کتاب آورده این اثر یک شاهکار ادبی نیست اما با این حال خواندنش هم خالی از لطف نیست. بر اساس این داستان تئاتری نیز با همین اسم (به کارگردانی نیما دهقان) در ایران اجرا شده است.