داستان با شنیدن خبر مرگ ایوان ایلیچ توسط دوستان و همکارانش شروع میشود. آنها از شنیدن این خبر خوشحال میشوند و به فکر گرفتن جایگاه شغلی ایوان هستند، هر چند که در ظاهر خود را غمگین و ناراحت نشان میدهند. در ادامهیِ داستان با زندگی ایوان ایلیچ بیشتر آشنا میشویم. او در زندگی روزمره و کاری خود آدم موفقی است. همسر دلخواهش را با آگاهی انتخاب کرده و در ابتدای زندگی همه چیز خوب پیش میرود. اما هنگامی که به بیماری سختی مبتلا میشود، واقعیتهای زندگیاش را میبیند و احساس تنهایی میکند.
کتاب را میتوانید از اینجا بخرید.
فایل پی دی اف برخی از کتابهای لئو تولستوی را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
برخی از جملات کتاب
ـ به اظهارات خود رنگ نارضایی ملایمی از دولت بخشید که خاص لیبرالهای معتدل و شهروندان روشنفکر بود. در عین حال در سمت جدید بی آنکه در خوش پوشی خود تغییری بدهد،دیگر چانهی خود را نتراشید و ریش خود را آزاد گذاشت تا هرقدر و به هرشکلی که میخواهد بلند شود.
ـ لذتی که همچون چراغی همهی تاریکیهای زندگیاش را روشن میکرد، آن است که با دوستانی، همبازیانی آرام، در گروهی چهار نفره بنشیند و دستش جور باشد و هوشمندانه و جدی ویست بازی کند و بعد شامکی بخورد و جامکی بزند. (ویست نوعی بازی بریج است)
ـ ایوان ایلیچ میدید که دارد میمیرد و پیوسته به یأس و نومیدی گرفتار بود. ایوان ایلیچ از تهِ دل میدانست که در حالِ مردن است، ولی نه تنها به این فکر مأنوس نشده بود، بلکه منطقاً نمیتوانست این مطلب را درک کند. این مثال که او در کتابِ منطق اثر کیزه وتر، در فصلِ «قیاس» خوانده بود که: «کایوس انسان است و انسانها فانی هستند، پس کابوس هم فانی است.» در تمامِ طولِ عمرش به نظرِ او فقط در موردِ کایوس درست بود و بس. اما در موردِ او بههیچوجه... البته کایوس فانی بود و بایست بمیرد، ولی من، وانیا، ایوان ایلیچ با این همه احساسها و اندیشهها... برای من مسئله شکل دیگری پیدا میکند. مگر ممکن است که من هم مثل همه بمیرم؟ چنینن چیزی خیلی وحشت انگیز میشد.
مشخصات کتاب
عنوان: مرگ ایوان ایلیچ
نویسنده: لئو تولستوی
مترجم: سروش حبیبی
چاپ دوم 1390
104 صفحه
قیمت: 2500 تومان
..........................
پ.ن: لئو تولستوی در سال 1862 با یک دختر 18 ساله آلمانی به نام سوفیا ازدواج کرد. شاید جالب باشد بدانید پیش نوس رمان جنگ و صلح را سوفیا هفت بار پاکنویس کرده است. آنها 13 فرزند داشتند که چهارتای آنها در دوران کودکی مردند. اطلاعات بیشتر در مورد لئو تولستوی را میتوانید از اینجا بخوانید.
پ.ن.ن: این کتاب را کسان دیگری مثل، صالح حسینی (نشر نیلوفر)، محمد دادگر (نشر فردا)، لاله بهنام (نشر جان کتاب) و ... نیز ترجمه کردهاند، اما پیشنها میکنم ترجمه سروش حبیبی (نشر چشمه) را بخوانید که مستقیما از زبان روسی ترجمه کرده است.